کاربر:Mkhaghanif/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

Mkhaghanif (بحث | مشارکت‌ها)
Mkhaghanif (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱۳: خط ۱۳:
جراحی زیبایی به شکل امروزی آن در کتاب‌های روایی و فقهی گذشته مطرح نبوده است و از مسائل نوظهور پزشکی است که در حیطه فکر و مطالعات فقهای معاصر، جهت بررسی حکم شرعی آن، قرار گرفته است. با این حال ابن سعد در کتاب «الطبقات الکبری»، در بیان شرح حال  روایتی نقل می‌کند که بر اساس آن پیامبر (ص) به شخصی به نام «عَرفجة بن اسعد بن کرب عُطاردی» که یکی از جنگ‌های دوران جاهلیت، بینی‌اش را از دست داده و برای خودش بینی‌ای از نقره ساخته بود، ولی بوی بدی از آن می‌آمد، سفارش کرد تا بینی‌ای از طلا بسازد و استفاده کند. <ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۷، ص۳۲.</ref> برخی نویسندگان این گونه‌ روایات را به عنوان نمونه‌ای از جراحی زیبایی بینی در دوران صدر اسلام تلقی کرده‌اند. <ref>جلال ندیر، عملیات التقویم و التجمل و احکامها فی الفقه الاسلامی، ۲۰۲۱م، ص۲۸.</ref> چنان‌که در روایتی دیگر از پیامبر (ص) زنانی که مو و دندان زنان دیگر را می‌تراشند یا موی سر زنی را به زن دیگر وصل می‌کنند یا بر بدن زنان دیگر خالکوبی می‌کنند نکوهش شده‌اند <ref>شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص۲۵۰؛ بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۷، ص۱۶۶.</ref> که نشان‌گر رواج برخی گونه‌های ابتدایی عمل زیبایی است.
جراحی زیبایی به شکل امروزی آن در کتاب‌های روایی و فقهی گذشته مطرح نبوده است و از مسائل نوظهور پزشکی است که در حیطه فکر و مطالعات فقهای معاصر، جهت بررسی حکم شرعی آن، قرار گرفته است. با این حال ابن سعد در کتاب «الطبقات الکبری»، در بیان شرح حال  روایتی نقل می‌کند که بر اساس آن پیامبر (ص) به شخصی به نام «عَرفجة بن اسعد بن کرب عُطاردی» که یکی از جنگ‌های دوران جاهلیت، بینی‌اش را از دست داده و برای خودش بینی‌ای از نقره ساخته بود، ولی بوی بدی از آن می‌آمد، سفارش کرد تا بینی‌ای از طلا بسازد و استفاده کند. <ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۷، ص۳۲.</ref> برخی نویسندگان این گونه‌ روایات را به عنوان نمونه‌ای از جراحی زیبایی بینی در دوران صدر اسلام تلقی کرده‌اند. <ref>جلال ندیر، عملیات التقویم و التجمل و احکامها فی الفقه الاسلامی، ۲۰۲۱م، ص۲۸.</ref> چنان‌که در روایتی دیگر از پیامبر (ص) زنانی که مو و دندان زنان دیگر را می‌تراشند یا موی سر زنی را به زن دیگر وصل می‌کنند یا بر بدن زنان دیگر خالکوبی می‌کنند نکوهش شده‌اند <ref>شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص۲۵۰؛ بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۷، ص۱۶۶.</ref> که نشان‌گر رواج برخی گونه‌های ابتدایی عمل زیبایی است.


==نظرات و ادله در فقه شیعه==
حکم شرعی مسئله جراحی زیبایی در سه جهتِ «حکم اولی»، «حکم ثانوی» و «لوازم و آثار» قابل بررسی است:
حکم شرعی مسئله جراحی زیبایی در سه جهتِ «حکم اولی»، «حکم ثانوی» و «لوازم و آثار» قابل بررسی است:


==نظریه جواز جراحی زیبایی به عنوان حکم اولی و دلایل آن==
بیشتر فقهای معاصر شیعه بر این نظرند که جراحی زیبایی فی نفسه (با صرف نظر از عناوین دیگر)، جایز است.
<ref>برای نمونه نگاه کنید به خویی و تبریزی، احکام جامع مسایل پزشکی، ۱۴۳۲ق، ص۳۶۸؛ منتظری، رساله استفتائات، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۳۵۲؛ صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ۱۳۹۶ش، ص ۲۶۵؛ خامنه‌ای، اجوبة الاستفتائات، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۷۸؛ روحانی، استفتائات (پرسش و پاسخ‌های مسائل شرعی)، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۲۳۴؛ مظاهری، مسائل متفرقه پزشکی، ۱۳۹۱ش، ص۱۵.</ref>


===قائلین به جواز در حکم اولی===
فقیهانی چون: محمدرضا گلپایگانی، <ref>گلپایگانی، ارشاد السائل، ۱۴۱۳ق، ص۱۷.</ref> حسینعلی منتظری، <ref>منتظری، احکام پزشکی، ۱۳۸۱ش، ص۱۳۸</ref>. محمد فاضل لنکرانی، <ref>لنکرانی، احکام بیماران و پزشکان، ۱۴۲۷ق، ص۱۳۴.</ref> لطف الله صافی گلپایگانی،<ref>صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ۱۳۹۴ش، ص۲۶۵-۲۶۹</ref> یوسف صانعی <ref>صانعی، استفتائات پزشکی، ۱۳۸۴ش، ص۴۵.</ref> و حسین نوری همدانی <ref>نوری همدانی، هزار و یک مسئله: مجموعه استفتائات، مهدی موعود، ج۱، ص۲۴۱</ref> بر این نظرند که  اگر جراحی زیبایی برای اغراض عقلایی باشد، انجام آن جایز است. منظور از غرض عقلایی، هدفِ مورد پسند و اعتنای عقلا است. (مؤسسه دایرة المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۷ش، ج۵، ص۵۴۰)  منتظری، فاضل لنکرانی و صانعی، تأمین زیبایی را از اغراض و مقاصد عقلایی دانسته‌اند. <ref>منتظری، احکام پزشکی، ۱۳۸۱ش، ص۱۳۸؛ فاضل لنکرانی، احکام بیمان و پزشکان، ۱۴۲۷ق، ص۱۳۴؛ صانعی، استفتائات پزشکی، ۱۳۸۴ش، ص۴۵.</ref> بنابراین اگر فردی برای شهرت‌طلبی و خودنمایی یا به دلیل چشم و هم‌چشمی و اموری از این قبیل که هیچ هدف و قصد عقلایی در آن نیست، بخواهد اقدام به جراحی زیبایی بکند، عملش مشمول حکم جواز نخواهد شد. <ref>صفاتی و کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۲۹.</ref>
بیشتر فقهای معاصر شیعه بر این نظرند که جراحی زیبایی فی نفسه (با صرف نظر از عناوین دیگر)، جایز است. (برای نمونه نگاه کنید به خویی و تبریزی، احکام جامع مسایل پزشکی، ۱۴۳۲ق، ص۳۶۸؛ منتظری، رساله استفتائات، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۳۵۲؛ صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ۱۳۹۶ش، ص ۲۶۵؛ خامنه‌ای، اجوبة الاستفتائات، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۷۸؛ روحانی، استفتائات (پرسش و پاسخ‌های مسائل شرعی)، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۲۳۴؛ مظاهری، مسائل متفرقه پزشکی، ۱۳۹۱ش، ص۱۵) فقیهانی چون: محمدرضا گلپایگانی، (گلپایگانی، ارشاد السائل، ۱۴۱۳ق، ص۱۷۲)حسینعلی منتظری، (منتظری، احکام پزشکی، ۱۳۸۱ش، ص۱۳۸) محمد فاضل لنکرانی، (لنکرانی، احکام بیماران و پزشکان، ۱۴۲۷ق، ص۱۳۴) لطف الله صافی گلپایگانی، (صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ۱۳۹۴ش، ص۲۶۵-۲۶۹) یوسف صانعی (صانعی، استفتائات پزشکی، ۱۳۸۴ش، ص۴۵) و حسین نوری همدانی (نوری همدانی، هزار و یک مسئله: مجموعه استفتائات، مهدی موعود، ج۱، ص۲۴۱) بر این نظرند که  اگر جراحی زیبایی برای اغراض عقلایی باشد، انجام آن جایز است. منظور از غرض عقلایی، هدفِ مورد پسند و اعتنای عقلا است. (مؤسسه دایرة المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۷ش، ج۵، ص۵۴۰)  منتظری، فاضل لنکرانی و صانعی، تأمین زیبایی را از اغراض و مقاصد عقلایی دانسته‌اند. (منتظری، احکام پزشکی، ۱۳۸۱ش، ص۱۳۸؛ فاضل لنکرانی، احکام بیمان و پزشکان، ۱۴۲۷ق، ص۱۳۴؛ صانعی، استفتائات پزشکی، ۱۳۸۴ش، ص۴۵) بنابراین اگر فردی برای شهرت‌طلبی و خودنمایی یا به دلیل چشم و هم‌چشمی و اموری از این قبیل که هیچ هدف و قصد عقلایی در آن نیست، بخواهد اقدام به جراحی زیبایی بکند، عملش مشمول حکم جواز نخواهد شد. (صفاتی و کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۲۹)


ادله جواز
===اصالة الاباحه===
۱-اصالة الاباحه: اگر فقیه در حلال و یا حرام بودن چیزی شک کند و دلیل شرعی برای حرمت آن چیز (پس از فحص و جستجو) به دست نیاورد، اصل را بر اباحه یا عدم حرمت آن چیز می‌گذارد. (ولایی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ۱۳۸۷ش، ص۷۲) بنابراین درباره حکم شرعی جراحی زیبایی، چون که دلیل شرعی مانند آیه، روایت، دلیل عقلی و اجماع بر حرمت آن نداریم، اصل بر اباحه و عدم حرمت آن است.
اگر فقیه در حلال و یا حرام بودن چیزی شک کند و دلیل شرعی برای حرمت آن چیز (پس از فحص و جستجو) به دست نیاورد، اصل را بر اباحه یا عدم حرمت آن چیز می‌گذارد. (ولایی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ۱۳۸۷ش، ص۷۲) بنابراین درباره حکم شرعی جراحی زیبایی، چون که دلیل شرعی مانند آیه، روایت، دلیل عقلی و اجماع بر حرمت آن نداریم، اصل بر اباحه و عدم حرمت آن است.


۲-قاعده تسلط: مطابق این قاعده (که فقها اعتبار آن را با استناد به قرآن، روایات، سیره عقلاء و اجماع ثابت کرده‌اند) هر مالکی به مال خود تسلط کامل دارد و می‌تواند در آن هر گونه تصرفی اعم از مادی و حقوقی بکند و هیچ کس نمی‌تواند او را بدون مجوز شرعی از تصرفات منع کند. (محقق داماد، قواعد فقه، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۲۷) این قاعده، تسلط انسان بر خود و افعال خود را نیز شامل می‌شود. (مکارم شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۳۶) بر این اساس چون که انسان مالک و مسلط بر جان خویش است در صورت عدم منع شرعی، می‌تواند در بدنش تصرف کرده و به جراحی زیبایی برای خود اقدام کند. (صفاتی، کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۲۷-۲۸)
===قاعده تسلط===
مطابق این قاعده (که فقها اعتبار آن را با استناد به قرآن، روایات، سیره عقلاء و اجماع ثابت کرده‌اند) هر مالکی به مال خود تسلط کامل دارد و می‌تواند در آن هر گونه تصرفی اعم از مادی و حقوقی بکند و هیچ کس نمی‌تواند او را بدون مجوز شرعی از تصرفات منع کند.<ref>محقق داماد، قواعد فقه، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۲۷.</ref> این قاعده، تسلط انسان بر خود و افعال خود را نیز شامل می‌شود. <ref>مکارم شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۳۶.</ref> بر این اساس چون انسان مالک و مسلط بر جان خویش است در صورت عدم منع شرعی، می‌تواند در بدنش تصرف کرده و به جراحی زیبایی برای خود اقدام کند.<ref>صفاتی، کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۲۷-۲۸.</ref>


===قائلین به حرمت در حکم اولی===
==نظریه حرمت جراحی زیبایی به عنوان حکم اولی و دلایل آن==
محمدتقی بهجت از فقهای معاصر، جراحی زیبایی را محل اشکال دانسته‌ و بر این نظر است که جراحی زیبایی اگر صرفاً برای زیبایی باشد، احتیاط واجب در ترک آن است.(قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ۱۳۹۵ش، ج۲، ص۱۹۵) محمدعلی علوی گرگانی نیز در جواب استفتائی درباره حکم شرعی جراحی بینی به منظور زیبایی برای زن و مرد، به‌طور مطلق گفته است: «جراحی برای زیبایی به نظر ما جایز نیست.» (علوی گرگانی، استفتائات پزشکی، ۱۳۹۵ش، ص۱۱۷)
محمدتقی بهجت از فقهای معاصر، جراحی زیبایی را محل اشکال دانسته‌ و بر این نظر است که جراحی زیبایی اگر صرفاً برای زیبایی باشد، احتیاط واجب در ترک آن است.(قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ۱۳۹۵ش، ج۲، ص۱۹۵) محمدعلی علوی گرگانی نیز در جواب استفتائی درباره حکم شرعی جراحی بینی به منظور زیبایی برای زن و مرد، به‌طور مطلق گفته است: «جراحی برای زیبایی به نظر ما جایز نیست.» <ref>علوی گرگانی، استفتائات پزشکی، ۱۳۹۵ش، ص۱۱۷.</ref>


ادله حرمت
===آیه تغییر خلقت===
 
جراحی زیبایی نوعی تغییر در خلقت خداوند است و مطابق آیه «لأمرنهم فلیُغیّرُن خلق الله...؛ فرمانشان می‌دهم که خلقت خدایی را تغییر دهند.» (سوره نساء، آیه ۱۱۹) تغییر در خلقت خدا از وسوسه‌ها و فرمان‌های شیطان بوده و از آن منع شده است، پس جراحی زیبایی ممنوع بوده و حرام است. در پاسخ گفته شده است: اولاً: در این صورت خیلی از کارها از قبیل جراحی برای جداسازی انگشت اضافه، جراحی برای جدا کردن دوقلوهای به هم چسبیده و یا ترکیب انواع گیاهان با هم و تولید گیاهان جدید و...که در همه این موارد تصرف در خلقت خداوند است، را باید حرام دانست؛ در حالی که هیچ‌کدام حرام نیستند. (مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۱۳۳)
قائلین به حرمت جراحی زیبایی ممکن است به ادله زیر تمسک کنند:
۱-قرآن: جراحی زیبایی نوعی تغییر در خلقت خداوند است و مطابق آیه «لأمرنهم فلیُغیّرُن خلق الله...؛ فرمانشان می‌دهم که خلقت خدایی را تغییر دهند.» (سوره نساء، آیه ۱۱۹) تغییر در خلقت خدا از وسوسه‌ها و فرمان‌های شیطان بوده و از آن منع شده است، پس جراحی زیبایی ممنوع بوده و حرام است. در پاسخ گفته شده است: اولاً: در این صورت خیلی از کارها از قبیل جراحی برای جداسازی انگشت اضافه، جراحی برای جدا کردن دوقلوهای به هم چسبیده و یا ترکیب انواع گیاهان با هم و تولید گیاهان جدید و...که در همه این موارد تصرف در خلقت خداوند است، را باید حرام دانست؛ در حالی که هیچ‌کدام حرام نیستند. (مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۱۳۳)
ثانیاً: آیه مربوط به توحید و شرک است و مراد از «خلق الله» در این آیه، فطرت است؛ یعنی انسان‌ها‌ را وسوسه می‌کنم تا فطرت الله را تبدیل به کفر کنند. (مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۱۳۳)
ثانیاً: آیه مربوط به توحید و شرک است و مراد از «خلق الله» در این آیه، فطرت است؛ یعنی انسان‌ها‌ را وسوسه می‌کنم تا فطرت الله را تبدیل به کفر کنند. (مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۱۳۳)


۲-روایات: یکی از ادله حرمت جراحی زیبایی روایاتی است که بر عدم جواز اعمالی که موجب تغییر در ظاهر انسان می‌شود، دلالت می‌کنند. مانند روایتی که شیخ صدوق از امام صادق (ع) نقل کرده است که در آن پیامبر چند گروه از زنان؛ یعنی زنانی که موی صورت زن دیگری را می‌کنند، دندان‌های زن دیگری را می‌تراشند، موی سر زنی را به سر زن دیگر وصل می‌کنند، بر صورت و بدن زن دیگری خالکوبی می‌کنند و همچنین زنانی که این کارها بر روی آنها انجام می‌پذیرد را لعن کرده است. (صدوق، معانی الاخبار، ص۲۵۰) در پاسخ به این استدلال گفته می‌شود اولاً: برخی فقهای معاصر شیعه مانند سید ابوالقاسم خویی و سیدتقی طباطبایی قمی این روایت را به لحاظ سندی ضعیف دانسته‌اند. (توحیدی، مصباح الفقاهة،۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۰۴؛ طباطبایی قمی، عمدة المطالب فی التعلیق علی المکاسب، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۵۷) ثانیاً: اطلاق برخی روایات (برای نمونه نگاه کنید به حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۱۲ق، ج۱۷، ص۱۳۲) بر جواز وصل کردن موی سر یک زن به سر زن دیگری دلالت دارد. (توحیدی، مصباح الفقاهة، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۰۲) و مقتضای جمع بین این روایات، کراهت وصل کردن موی یک زن به سر زن دیگری است و نه حرمت آن. (شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۶۸-۱۶۹؛ توحیدی، مصباح الفقاهة، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۰۳؛ سبحانی، المواهب فی تحریر احکام المکاسب، ۱۴۲۴ق، ص۳۱۱) سایر موارد مذکور در روایت نیز بنا به نظر شیخ انصاری با توجه به وحدت سیاق و همچنین با توجه به روایاتی که مطلق زینت برای زن را جایز شمرده‌اند، محکوم به کراهت‌ هستند. (شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۶۹) گفتنی است که برخی از فقهای شیعه مانند میرزا علی ایروانی و خویی بر این عقیده‌اند که لفظ «لعن» در این روایت دلالت بر کراهت دارد (ایروانی، حاشیة المکاسب، ۱۳۷۹ق، ج۱، ص۱۹؛ توحیدی، مصباح الفقاهة، ۱۴۱۷، ج۱، ۲۰۴) از نظر جعفر سبحانی دلالت «لعن» بر کراهت نیازمند قرینه است و در این روایت به قرینه روایاتی که وصل موی انسان به سر انسان دیگر را جایز شمرده‌اند، بر کراهت دلالت می‌کند. (سبحانی، المواهب فی تحریر احکام المکاسب، ۱۴۲۴ق، ص۳۱۴)
===روایات===
یکی از ادله حرمت جراحی زیبایی روایاتی است که بر عدم جواز اعمالی که موجب تغییر در ظاهر انسان می‌شود، دلالت می‌کنند. مانند روایتی که شیخ صدوق از امام صادق (ع) نقل کرده است که در آن پیامبر چند گروه از زنان؛ یعنی زنانی که موی صورت زن دیگری را می‌کنند، دندان‌های زن دیگری را می‌تراشند، موی سر زنی را به سر زن دیگر وصل می‌کنند، بر صورت و بدن زن دیگری خالکوبی می‌کنند و همچنین زنانی که این کارها بر روی آنها انجام می‌پذیرد را لعن کرده است. (صدوق، معانی الاخبار، ص۲۵۰) در پاسخ به این استدلال گفته می‌شود اولاً: برخی فقهای معاصر شیعه مانند سید ابوالقاسم خویی و سیدتقی طباطبایی قمی این روایت را به لحاظ سندی ضعیف دانسته‌اند. (توحیدی، مصباح الفقاهة،۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۰۴؛ طباطبایی قمی، عمدة المطالب فی التعلیق علی المکاسب، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۵۷) ثانیاً: اطلاق برخی روایات (برای نمونه نگاه کنید به حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۱۲ق، ج۱۷، ص۱۳۲) بر جواز وصل کردن موی سر یک زن به سر زن دیگری دلالت دارد. (توحیدی، مصباح الفقاهة، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۰۲) و مقتضای جمع بین این روایات، کراهت وصل کردن موی یک زن به سر زن دیگری است و نه حرمت آن. (شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۶۸-۱۶۹؛ توحیدی، مصباح الفقاهة، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۰۳؛ سبحانی، المواهب فی تحریر احکام المکاسب، ۱۴۲۴ق، ص۳۱۱) سایر موارد مذکور در روایت نیز بنا به نظر شیخ انصاری با توجه به وحدت سیاق و همچنین با توجه به روایاتی که مطلق زینت برای زن را جایز شمرده‌اند، محکوم به کراهت‌ هستند. (شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۶۹) گفتنی است که برخی از فقهای شیعه مانند میرزا علی ایروانی و خویی بر این عقیده‌اند که لفظ «لعن» در این روایت دلالت بر کراهت دارد (ایروانی، حاشیة المکاسب، ۱۳۷۹ق، ج۱، ص۱۹؛ توحیدی، مصباح الفقاهة، ۱۴۱۷، ج۱، ۲۰۴) از نظر جعفر سبحانی دلالت «لعن» بر کراهت نیازمند قرینه است و در این روایت به قرینه روایاتی که وصل موی انسان به سر انسان دیگر را جایز شمرده‌اند، بر کراهت دلالت می‌کند. (سبحانی، المواهب فی تحریر احکام المکاسب، ۱۴۲۴ق، ص۳۱۴)


۳-اصالة الحظر: گفته می‌شود خداوند مالک حقیقی همه اشیاء و از جمله بدن ما انسان‌ها است و برای تصرف در ملک خداوند باید از طرف او اذن داشته باشیم. از یک طرف، جراحی زیبایی نوعی تصرف در بدن که ملک خدا است، به شمار می‌رود و از طرفی دیگر هیچ اذنی برای این نوع تصرف داده نشده است، بنابراین جراحی زیبایی جایز نیست. (مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۱۳۲)
===اصالة الحظر===
گفته می‌شود خداوند مالک حقیقی همه اشیاء و از جمله بدن ما انسان‌ها است و برای تصرف در ملک خداوند باید از طرف او اذن داشته باشیم. از یک طرف، جراحی زیبایی نوعی تصرف در بدن که ملک خدا است، به شمار می‌رود و از طرفی دیگر هیچ اذنی برای این نوع تصرف داده نشده است، بنابراین جراحی زیبایی جایز نیست. (مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۱۳۲)


در پاسخ گفته می‌شود اولاً: با توجه به آیه ۲۹ سوره بقره، خداوند همه موجوات زمین را برای انسان آفریده است  و انسان می‌تواند در آن تصرف کند؛ مگر آن که دلیل شرعی برای منع در این تصرف وارد شده باشد. (مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۱۳۲)
در پاسخ گفته می‌شود اولاً: با توجه به آیه ۲۹ سوره بقره، خداوند همه موجوات زمین را برای انسان آفریده است  و انسان می‌تواند در آن تصرف کند؛ مگر آن که دلیل شرعی برای منع در این تصرف وارد شده باشد. (مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۱۳۲)
خط ۴۴: خط ۴۶:
===حکم ثانوی===
===حکم ثانوی===
منظور از حکم ثانوی، احکامی است که بر موضوعاتی که متصف به ضرر، اضطرار یا اکراه هستند، مترتب می‌شود. (مشکینی، اصطلاحات الاصول، ۱۳۷۱ش، ص۱۲۴) حکم ثانوی درباره جراحی زیبایی در دو مورد زیر قابل بررسی است:
منظور از حکم ثانوی، احکامی است که بر موضوعاتی که متصف به ضرر، اضطرار یا اکراه هستند، مترتب می‌شود. (مشکینی، اصطلاحات الاصول، ۱۳۷۱ش، ص۱۲۴) حکم ثانوی درباره جراحی زیبایی در دو مورد زیر قابل بررسی است:
۱-جراحی زیبایی در صورت اضطرار: بنا به نظر همه فقهای معاصر- به اقتضای قاعده «اضطرار»- اگر برای جراحی زیبایی ضرورت و اضطراری وجود داشته باشد، حتی اگر پزشک نامحرم و غیر هم‌جنس باشد، عمل آن جایز است. (برای نمونه نگاه کنید به منتظری، رساله استفتائات، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۳۵۲؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۴۷۹؛ خامنه‌ای، اجوبة الاستفتائات، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۸۱) جراحی زیبایی اگر صرفاً برای ارتقاء زیبایی باشد، به حد اضطرار نمی‌رسد و تنها زمانی که جنبه ترمیمی و درمانی داشته باشد مانند درمان سوختگی یا پارگی پوست و یا مواردی از این قبیل که برای سلامتی جسم و روان راهی جز انجام آن نیست، اضطرار مطرح بوده و از نظر فقهی مجاز است. (قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ۱۳۹۵ش، ج۲، ص۱۹۱: صفاتی، کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۳۵) به گفته حسینعلی منتظری: بر اساس شریعت اسلام و بر حسب کتاب و سنت و حکم عقل، ضرورت عرفی رافع حرمت محرمات است. البته به مقداری که ضرورت رفع گردد و هر چند جراحی زیبایی در صحت و سلامت جسم مریض مؤثر نباشد، ولی ممکن است عدم اجرای آن موجب مرض روانی غیر قابل تحمل باشد. (منتظری، رساله استفتائات، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۳۳۷)
۱-جراحی زیبایی در صورت اضطرار: بنا به نظر همه فقهای معاصر- به اقتضای قاعده «اضطرار»- اگر برای جراحی زیبایی ضرورت و اضطراری وجود داشته باشد، حتی اگر پزشک نامحرم و غیر هم‌جنس باشد، عمل آن جایز است. (برای نمونه نگاه کنید به منتظری، رساله استفتائات، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۳۵۲؛ مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۴۷۹؛ خامنه‌ای، اجوبة الاستفتائات، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۸۱) جراحی زیبایی اگر صرفاً برای ارتقاء زیبایی باشد، به حد اضطرار نمی‌رسد و تنها زمانی که جنبه ترمیمی و درمانی داشته باشد مانند درمان سوختگی یا پارگی پوست و یا مواردی از این قبیل که برای سلامتی جسم و روان راهی جز انجام آن نیست، اضطرار مطرح بوده و از نظر فقهی مجاز است. (قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ۱۳۹۵ش، ج۲، ص۱۹۱: صفاتی، کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۳۵) به گفته حسینعلی منتظری: بر اساس شریعت اسلام و بر حسب کتاب و سنت و حکم عقل، ضرورت عرفی رافع حرمت محرمات است. البته به مقداری که ضرورت رفع گردد و هر چند جراحی زیبایی در صحت و سلامت جسم مریض مؤثر نباشد، ولی ممکن است عدم اجرای آن موجب مرض روانی غیر قابل تحمل باشد. (منتظری، رساله استفتائات، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۳۳۷)


۲-جراحی زیبایی در صورت داشتن ضرر: فقهایی چون خمینی، (قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ۱۳۹۵ش، ج۲، ص۱۸۹) صافی گلپایگانی، (صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ۱۳۹۴ش، ص۲۶۸) مکارم شیرازی («حکم جراحی زیبایی»، سایت پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی.) و خامنه‌ای («مسائل متفرقه پزشکی: استفتائات جدید»، سایت دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله العظمی خامنه‌ای.) با توجه به مفاد قاعده «لاضرر» بر این نظرند که اگر جراحی زیبایی موجب ضرر قابل اعتنا برای فرد باشد، انجام آن جایز نیست.
۲-جراحی زیبایی در صورت داشتن ضرر: فقهایی چون خمینی، (قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی، ۱۳۹۵ش، ج۲، ص۱۸۹) صافی گلپایگانی، (صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ۱۳۹۴ش، ص۲۶۸) مکارم شیرازی («حکم جراحی زیبایی»، سایت پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی.) و خامنه‌ای («مسائل متفرقه پزشکی: استفتائات جدید»، سایت دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله العظمی خامنه‌ای.) با توجه به مفاد قاعده «لاضرر» بر این نظرند که اگر جراحی زیبایی موجب ضرر قابل اعتنا برای فرد باشد، انجام آن جایز نیست.
==از نظر لوازم و آثار==
==از نظر لوازم و آثار==
  منظور از لوازم و آثار، مسائلی است که مربوط به خود فعل جراحی زیبایی نیست؛ بلکه از اموری است که ممکن است در حین انجام فعل یا پس از آن برای فرد ظهور کند و مکلَف به رعایت آن است. سه مورد از لوازم جراحی زیبایی به شرح ذیل است:
  منظور از لوازم و آثار، مسائلی است که مربوط به خود فعل جراحی زیبایی نیست؛ بلکه از اموری است که ممکن است در حین انجام فعل یا پس از آن برای فرد ظهور کند و مکلَف به رعایت آن است. سه مورد از لوازم جراحی زیبایی به شرح ذیل است: