کاربر:Hamzeahmadi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
Hamzeahmadi (بحث | مشارکتها) |
Hamzeahmadi (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
جراحی زیبایی به شکل امروزی آن در کتابهای روایی و فقهی گذشته مطرح نبوده است و از مسائل نوظهور پزشکی است که در حیطه فکر و مطالعات فقهای معاصر، جهت بررسی حکم شرعی آن، قرار گرفته است. با این حال ابن سعد در کتاب «الطبقات الکبری»، روایتی نقل میکند که بر اساس آن پیامبر (ص) به شخصی به نام «عَرفجة بن اسعد بن کرب عُطاردی» که در یکی از جنگهای دوران جاهلیت، بینیاش را از دست داده و برای خودش بینیای از نقره ساخته بود، ولی بوی بدی از آن میآمد، سفارش کرد تا بینیای از طلا بسازد و استفاده کند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۷، ص۳۲.</ref> برخی نویسندگان این گونه روایات را به عنوان نمونهای از جراحی زیبایی بینی در دوران صدر اسلام تلقی کردهاند.<ref>جلال ندیر، عملیات التقویم و التجمل و احکامها فی الفقه الاسلامی، ۲۰۲۱م، ص۲۸.</ref> چنانکه در روایتی دیگر از پیامبر (ص) زنانی که مو و دندان زنان دیگر را میتراشند یا موی سر زنی را به زن دیگر وصل میکنند یا بر بدن زنان دیگر خالکوبی میکنند نکوهش شدهاند<ref>شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص۲۵۰؛ بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۷، ص۱۶۶.</ref> که نشانگر رواج برخی گونههای ابتدایی عمل زیبایی است. | جراحی زیبایی به شکل امروزی آن در کتابهای روایی و فقهی گذشته مطرح نبوده است و از مسائل نوظهور پزشکی است که در حیطه فکر و مطالعات فقهای معاصر، جهت بررسی حکم شرعی آن، قرار گرفته است. با این حال ابن سعد در کتاب «الطبقات الکبری»، روایتی نقل میکند که بر اساس آن پیامبر (ص) به شخصی به نام «عَرفجة بن اسعد بن کرب عُطاردی» که در یکی از جنگهای دوران جاهلیت، بینیاش را از دست داده و برای خودش بینیای از نقره ساخته بود، ولی بوی بدی از آن میآمد، سفارش کرد تا بینیای از طلا بسازد و استفاده کند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۷، ص۳۲.</ref> برخی نویسندگان این گونه روایات را به عنوان نمونهای از جراحی زیبایی بینی در دوران صدر اسلام تلقی کردهاند.<ref>جلال ندیر، عملیات التقویم و التجمل و احکامها فی الفقه الاسلامی، ۲۰۲۱م، ص۲۸.</ref> چنانکه در روایتی دیگر از پیامبر (ص) زنانی که مو و دندان زنان دیگر را میتراشند یا موی سر زنی را به زن دیگر وصل میکنند یا بر بدن زنان دیگر خالکوبی میکنند نکوهش شدهاند<ref>شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص۲۵۰؛ بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۷، ص۱۶۶.</ref> که نشانگر رواج برخی گونههای ابتدایی عمل زیبایی است. | ||
==نظریه جواز جراحی زیبایی به عنوان حکم اولی و | ==دیدگاه فقهای شیعه و ادله آن== | ||
بیشتر فقهای معاصر شیعه بر این نظرند که جراحی زیبایی فی نفسه (با صرف نظر از عناوین دیگر)، جایز است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به خویی و تبریزی، احکام جامع مسایل پزشکی، ۱۴۳۲ق، ص۳۶۸؛ منتظری، رساله استفتائات، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۳۵۲؛ صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ۱۳۹۶ش، ص ۲۶۵؛ خامنهای، اجوبة الاستفتائات، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۷۸؛ روحانی، استفتائات (پرسش و پاسخهای مسائل شرعی)، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۲۳۴؛ مظاهری، مسائل متفرقه پزشکی، ۱۳۹۱ش، ص۱۵.</ref> البته فقیهانی چون: محمدرضا گلپایگانی،<ref>گلپایگانی، ارشاد السائل، ۱۴۱۳ق، ص۱۷.</ref> حسینعلی منتظری،<ref>منتظری، احکام پزشکی، ۱۳۸۱ش، ص۱۳۸</ref>. محمد فاضل لنکرانی،<ref>لنکرانی، احکام بیماران و پزشکان، ۱۴۲۷ق، ص۱۳۴.</ref> لطف الله صافی گلپایگانی،<ref>صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ۱۳۹۴ش، ص۲۶۵-۲۶۹</ref> یوسف صانعی<ref>صانعی، استفتائات پزشکی، ۱۳۸۴ش، ص۴۵.</ref> و حسین نوری همدانی<ref>نوری همدانی، هزار و یک مسئله: مجموعه استفتائات، مهدی موعود، ج۱، ص۲۴۱</ref> بر این نظرند که اگر جراحی زیبایی برای اغراض عقلایی باشد، انجام آن جایز است. منتظری، فاضل لنکرانی و صانعی، تأمین زیبایی را از اغراض و مقاصد عقلایی دانستهاند.<ref>منتظری، احکام پزشکی، ۱۳۸۱ش، ص۱۳۸؛ فاضل لنکرانی، احکام بیمان و پزشکان، ۱۴۲۷ق، ص۱۳۴؛ صانعی، استفتائات پزشکی، ۱۳۸۴ش، ص۴۵.</ref> بنابراین اگر فردی برای شهرتطلبی و خودنمایی یا به دلیل چشم و همچشمی و اموری از این قبیل که هیچ هدف و قصد عقلایی در آن نیست، بخواهد اقدام به جراحی زیبایی بکند، عملش مشمول حکم جواز نخواهد شد.<ref>صفاتی و کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۲۹.</ref> | حکم شرعی مسئله جراحی زیبایی در سه جهتِ «حکم اولی»، «حکم ثانوی» و «لوازم و آثار» قابل بررسی است: | ||
===نظریه جواز جراحی زیبایی به عنوان حکم اولی و ادله آن=== | |||
بیشتر فقهای معاصر شیعه بر این نظرند که جراحی زیبایی فی نفسه (با صرف نظر از عناوین دیگر)، جایز است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به خویی و تبریزی، احکام جامع مسایل پزشکی، ۱۴۳۲ق، ص۳۶۸؛ منتظری، رساله استفتائات، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۳۵۲؛ صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ۱۳۹۶ش، ص ۲۶۵؛ خامنهای، اجوبة الاستفتائات، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۷۸؛ روحانی، استفتائات (پرسش و پاسخهای مسائل شرعی)، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۲۳۴؛ مظاهری، مسائل متفرقه پزشکی، ۱۳۹۱ش، ص۱۵.</ref> البته فقیهانی چون: محمدرضا گلپایگانی،<ref>گلپایگانی، ارشاد السائل، ۱۴۱۳ق، ص۱۷.</ref> حسینعلی منتظری،<ref>منتظری، احکام پزشکی، ۱۳۸۱ش، ص۱۳۸</ref>. محمد فاضل لنکرانی،<ref>لنکرانی، احکام بیماران و پزشکان، ۱۴۲۷ق، ص۱۳۴.</ref> لطف الله صافی گلپایگانی،<ref>صافی گلپایگانی، استفتائات پزشکی، ۱۳۹۴ش، ص۲۶۵-۲۶۹</ref> یوسف صانعی<ref>صانعی، استفتائات پزشکی، ۱۳۸۴ش، ص۴۵.</ref> و حسین نوری همدانی<ref>نوری همدانی، هزار و یک مسئله: مجموعه استفتائات، مهدی موعود، ج۱، ص۲۴۱</ref> بر این نظرند که اگر جراحی زیبایی برای اغراض عقلایی باشد، انجام آن جایز است. منتظری، فاضل لنکرانی و صانعی، تأمین زیبایی را از اغراض و مقاصد عقلایی دانستهاند.<ref>منتظری، احکام پزشکی، ۱۳۸۱ش، ص۱۳۸؛ فاضل لنکرانی، احکام بیمان و پزشکان، ۱۴۲۷ق، ص۱۳۴؛ صانعی، استفتائات پزشکی، ۱۳۸۴ش، ص۴۵.</ref> بنابراین اگر فردی برای شهرتطلبی و خودنمایی یا به دلیل چشم و همچشمی و اموری از این قبیل که هیچ هدف و قصد عقلایی در آن نیست، بخواهد اقدام به جراحی زیبایی بکند، عملش مشمول حکم جواز نخواهد شد.<ref>صفاتی و کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۲۹.</ref> ادلهای که این فقها بدان تمسک کردهاند عبارتند از: | |||
===اصالة الاباحه=== | ====اصالة الاباحه==== | ||
اگر فقیه در حلال و یا حرام بودن چیزی شک کند و دلیل شرعی برای حرمت آن چیز (پس از فحص و جستجو) به دست نیاورد، اصل را بر اباحه یا عدم حرمت آن چیز میگذارد.<ref>ولایی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ۱۳۸۷ش، ص۷۲</ref> بنابراین درباره حکم شرعی جراحی زیبایی، چون که دلیل شرعی مانند آیه، روایت، دلیل عقلی و اجماع بر حرمت آن نداریم، اصل بر اباحه و عدم حرمت آن است. | اگر فقیه در حلال و یا حرام بودن چیزی شک کند و دلیل شرعی برای حرمت آن چیز (پس از فحص و جستجو) به دست نیاورد، اصل را بر اباحه یا عدم حرمت آن چیز میگذارد.<ref>ولایی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ۱۳۸۷ش، ص۷۲</ref> بنابراین درباره حکم شرعی جراحی زیبایی، چون که دلیل شرعی مانند آیه، روایت، دلیل عقلی و اجماع بر حرمت آن نداریم، اصل بر اباحه و عدم حرمت آن است. | ||
===قاعده تسلط=== | ====قاعده تسلط==== | ||
مطابق این قاعده (که فقها اعتبار آن را با استناد به قرآن، روایات، سیره عقلاء و اجماع ثابت کردهاند) هر مالکی به مال خود تسلط کامل دارد و میتواند در آن هر گونه تصرفی اعم از مادی و حقوقی بکند و هیچ کس نمیتواند او را بدون مجوز شرعی از تصرفات منع کند.<ref>محقق داماد، قواعد فقه، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۲۷.</ref> این قاعده، تسلط انسان بر خود و افعال خود را نیز شامل میشود.<ref>مکارم شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۳۶.</ref> بر این اساس چون انسان مالک و مسلط بر جان خویش است در صورت عدم منع شرعی، میتواند در بدنش تصرف کرده و به جراحی زیبایی برای خود اقدام کند.<ref>صفاتی، کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۲۷-۲۸.</ref> | مطابق این قاعده (که فقها اعتبار آن را با استناد به قرآن، روایات، سیره عقلاء و اجماع ثابت کردهاند) هر مالکی به مال خود تسلط کامل دارد و میتواند در آن هر گونه تصرفی اعم از مادی و حقوقی بکند و هیچ کس نمیتواند او را بدون مجوز شرعی از تصرفات منع کند.<ref>محقق داماد، قواعد فقه، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۲۷.</ref> این قاعده، تسلط انسان بر خود و افعال خود را نیز شامل میشود.<ref>مکارم شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۳۶.</ref> بر این اساس چون انسان مالک و مسلط بر جان خویش است در صورت عدم منع شرعی، میتواند در بدنش تصرف کرده و به جراحی زیبایی برای خود اقدام کند.<ref>صفاتی، کاظمی، «جراحی زیبایی از منظر فقه»، ص۲۷-۲۸.</ref> | ||