کاربر:Mkhaghanif/صفحه تمرین۲: تفاوت میان نسخهها
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
فلسفه فقه رابطه فقه و علم کلام را نیز بررسی میکند. بیشتر فقها کلام را پیشنیاز استنباط احکام شرعی دانستهاند. این وابستگی باعث شده تا بسیاری از آثار نخستین فقهی و اصولی در عمل مرز شفافی میان مباحث کلامی و فقهی نگذارند. بر همین مبنا به نظر میرسد پیوند وثیقی میان برخی تفاوتهای فقه شیعه و سنی مربوط به اختلافات کلامی باشد. برای مثال اینکه فقه شیعه ـ به خلاف فقه سنی ـ حجیت اجماع به عنوان «عقل جمعى» یا «رأى» و «قیاس» به عنوان «عقل فردى» به رسمیت شناخته نمیشوند بر این مبنای کلامی استوار است که هرچند پس از پیامبر(ص) نیز باب تأویل آیات قرآن باز است؛ اما این مسیر فقط محدود به قول و فعل و تقریر امامان است و عقل فقط جایی اعتبار دارد که کاشف یقینی حکم آنها باشد.<ref>باقرزاده مشکیباف، رابطه فقه و کلام، ص ۸۸ - ۱۰۱</ref> فلسفه فقه بایستی به این پرسش بپردازد که چه شباهتی در دانش کلام و فقه وجود دارد که باعث چنین ارتباط وثیقی شده است و آیا با وجود چنین ویژگیهایی امکان مرزگذاری دقیق این دو رشته وجود دارد یا خیر. | فلسفه فقه رابطه فقه و علم کلام را نیز بررسی میکند. بیشتر فقها کلام را پیشنیاز استنباط احکام شرعی دانستهاند. این وابستگی باعث شده تا بسیاری از آثار نخستین فقهی و اصولی در عمل مرز شفافی میان مباحث کلامی و فقهی نگذارند. بر همین مبنا به نظر میرسد پیوند وثیقی میان برخی تفاوتهای فقه شیعه و سنی مربوط به اختلافات کلامی باشد. برای مثال اینکه فقه شیعه ـ به خلاف فقه سنی ـ حجیت اجماع به عنوان «عقل جمعى» یا «رأى» و «قیاس» به عنوان «عقل فردى» به رسمیت شناخته نمیشوند بر این مبنای کلامی استوار است که هرچند پس از پیامبر(ص) نیز باب تأویل آیات قرآن باز است؛ اما این مسیر فقط محدود به قول و فعل و تقریر امامان است و عقل فقط جایی اعتبار دارد که کاشف یقینی حکم آنها باشد.<ref>باقرزاده مشکیباف، رابطه فقه و کلام، ص ۸۸ - ۱۰۱</ref> فلسفه فقه بایستی به این پرسش بپردازد که چه شباهتی در دانش کلام و فقه وجود دارد که باعث چنین ارتباط وثیقی شده است و آیا با وجود چنین ویژگیهایی امکان مرزگذاری دقیق این دو رشته وجود دارد یا خیر. | ||
===مبانی کلامی اجتهاد=== | ===مبانی کلامی اجتهاد=== | ||
===مبانی متنشناسانه فقه=== | ===مبانی متنشناسانه فقه=== | ||
ادبیات قرآن و روایات عرفی و عامیانه است یا دقیق؟ | ادبیات قرآن و روایات عرفی و عامیانه است یا دقیق؟ | ||
===هرمنوتیک و فقه=== | ===هرمنوتیک و فقه=== | ||
==پیشینه و محققان== | |||
استفاده از اصطلاح «فلسفه فقه» ـ برای اشاره به حوزه خاصی از دانش ـ پدیدهای متاخر است و عموماً به نیمه دوم قرن چاردهم شمسی محدود میشود. به نظر میرسد مصاحبه [[فصلنامه نقد و نظر]] با مصطفی ملکیان، [[علی عابدی شاهرودی]]، [[مصطفی محقق داماد]] و [[محمدصادق آملی لاریجانی]] ذیل عنوان [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/downloadpdf/13777?useraccept=false «فلسفه فقه در نظرخواهی از دانشوران»] از اولین نوشتارهایی باشد که این اصطلاح را به کار میبرد. مدلول اصطلاح فلسفه فقه نیز دچار ابهام بوده است. این مسئله باعث شده تا در دهه هشتاد و نود شمسی، بخش بزرگی از پژوهشها ذیل عنوان «فلسفه فقه» صرف پرسش از چیستی فلسفه فقه شده بشد، تا جایی که برخی محققان، این رشته از دانش را شاخهای تحققنیافته، در شرف تکوین و فاقد هویت متمایز برشمردهاند و پرسش از چیستی آن را پرسش از حقیقت چیزی پیش از تحقق آن دانستهاند.<ref>توحیدی، بهبهانی، (۱۳۸۳)، ص: ۵ و ۸.</ref> <ref>علیدوست، (۱۳۹۸).</ref> اما گذشته از اصطلاح فلسفه فقه، مسائل آن به شکل پراکنده از آغاز تاریخ فقه و به ویژه در آثار اصولیان بررسی شده است. در دهههای اخیر نیز بسیاری از پژوهشگران فقه ذیل عنوان فلسفه فقه یا عناوین دیگر به مسائلی پرداختهاند که به این حوزه مربوط میشود. برخی از این پژوهشگران عبارتند از [[ابوالقاسم علیدوست]]، [[مهدی مهریزی]]، [[سید محمدعلی ایازی]]، [[ابولقاسم فنایی]]، سید محسن موسوی گرگانی، [[محمد مجتهد شبستری]] و [[احمد عابدی]]. | |||
==منابع مهم== | ==منابع مهم== |