منطقة الفراغ: تفاوت میان نسخه‌ها

Salehi (بحث | مشارکت‌ها)
ویرایش شناسه
Salehi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''منطقة الفَراغ''' نظریه [[سید محمدباقر صدر]] است که بر اساس آن شارع به حاکم جامعه اسلامی اجازه می‌دهد به منظور تأمین مصالح حکومت، در محدوده خالی از حکم الزامیِ شرعی (دایره مباحات)، احکام الزام‌آور وضع کند. این نظریه در پی هماهنگ‌سازی شریعت اسلام با تغییرات ساختاری در زندگی اجتماعی انسان است. به گفته پژوهشگران فقهی، این نظریه حاصل نگاهی نظام‌وار و حکومتی به فقه است. دلیل اهمیت این نظریه را توجه به مقاصد شریعت و جهان‌شمولی احکام اسلام و همچنین مبنا و پشتوانه بودن آن برای نظام قانون‌گذاری در دوران معاصر دانسته‌اند.
'''منطقة الفَراغ''' نظریه [[سید محمدباقر صدر]] است که بر اساس آن شارع به حاکم جامعه اسلامی اجازه می‌دهد به منظور تأمین مصالح حکومت، در محدوده خالی از حکم الزامیِ شرعی (دایره مباحات)، احکام الزام‌آور وضع کند. این نظریه در پی هماهنگ‌سازی شریعت اسلام با تغییرات ساختاری در زندگی اجتماعی انسان است. به گفته پژوهشگران فقهی، این نظریه حاصل نگاهی نظام‌وار و حکومتی به فقه است. دلیل اهمیت این نظریه را توجه به مقاصد شریعت و جهان‌شمولی احکام اسلام و همچنین مبنا و پشتوانه بودن آن برای نظام قانون‌گذاری در دوران معاصر دانسته‌اند.


شهید صدر برای اثبات نظریه منطقة الفراغ به [[آیه اولوالامر]] دربارهٔ لزوم اطاعت از ولی امر و چند روایت دربارهٔ احکام حکومتی پیامبر اسلام(ص) و امام علی(ع) استناد کرده است. بر اساس این نظریه، شارع قانون‌گذاری در مناطق خلاء را به‌عهده ولی نوعی یا حاکم جامعه اسلامی و قوه مقننه به شرط  عدم معارضه با سایر احکام اسلامی واگذار کرده است.
شهید صدر برای اثبات نظریه منطقة الفراغ به [[آیه اولوالامر]] درباره لزوم اطاعت از ولی امر و چند روایت درباره احکام حکومتی پیامبر اسلام(ص) و امام علی(ع) استناد کرده است. بر اساس این نظریه، شارع قانون‌گذاری در مناطق خلاء را به‌عهده ولی نوعی یا حاکم جامعه اسلامی و قوه مقننه به شرط  عدم معارضه با سایر احکام اسلامی واگذار کرده است.


ارائه نظریه منطقة الفراغ اگرچه از ابتکارات محمدباقر صدر محسوب می‌شود؛ ولی ریشه‌های آن در آثار دیگری چون [[تنبیه الامه و تنزیه المله|تنبیه الامه]] اثر [[میرزای نائینی]] و همچنین با عنوان منطقة العفو در آثار برخی از اندیشمندان اهل سنت وجود دارد.  
ارائه نظریه منطقة الفراغ اگرچه از ابتکارات محمدباقر صدر محسوب می‌شود؛ ولی ریشه‌های آن در آثار دیگری چون [[تنبیه الامه و تنزیه المله|تنبیه الامه]] اثر [[میرزای نائینی]] و همچنین با عنوان منطقة العفو در آثار برخی از اندیشمندان اهل سنت وجود دارد.  
خط ۱۳: خط ۱۳:


===پیشینه===
===پیشینه===
نظریه‌پرداز منطقة الفراغ، سید محمدباقر صدر،{{یادداشت|محمدباقر صدر علوم دینی را نزد [[سید ابوالقاسم خویی]] از مراجع تقلید و برخی دیگر از علمای بزرگ آموخت. (صدر، مباحث الاصول، ص۴۲.) از دیگر نظریه‌های مشهور او، نظریه حق الطاعه<ref>اسلامی «مکتب اصولی شهید آیت الله صدر»، ص۱۵۳؛ لاریجانی، «نظریه حق الطاعه»، ص۱۲.</ref> و نظریه توالد ذاتی معرفت (خسروپناه، «منطق استقراء از دیدگاه شهید صدر»، ص۲۹.) است. کتاب‌های [[اقتصادنا]]، دروسٌ فی علم الاصول (حلقات)، الاُسُسُ المنطقیه للاستقراء، [[البنک اللاربوی فی الاسلام]]، [[الاسلام یقود الحیاة]] و فلسفتنا از مهم‌ترین آثار اوست.}} مجتهد و متفکر شیعه ساکن عراق بود؛<ref>حسینی حائری، زندگی و افکار شهید صدر، ص۳۵.</ref> با این وجود زمینهٔ این نظریه در آرا دانشمندان دیگری چون تنبیه الامه اثر میرزای نائینی نیز وجود داشته است.<ref>حسینی، «بازشناسی، تحلیل و نقد نظریه منطقه الفراغ»، ص۹۱.</ref> به گفته [[سید علی‌اکبر حائری]] هرچند این عنوان از ابتکارات شهید صدر است، اما به‌لحاظ محتوا، هم در بین اهل‌سنت و هم بین شیعه از گذشته مطرح بوده است.<ref>حائری، «منطقة الفراغ فی تشریع الاسلامی»، ص۱۱۱.</ref>  
نظریه‌پرداز منطقة الفراغ، سید محمدباقر صدر،{{یادداشت|محمدباقر صدر علوم دینی را نزد [[سید ابوالقاسم خویی]] از مراجع تقلید و برخی دیگر از علمای بزرگ آموخت. (صدر، مباحث الاصول، ص۴۲.) از دیگر نظریه‌های مشهور او، نظریه حق الطاعه<ref>اسلامی «مکتب اصولی شهید آیت الله صدر»، ص۱۵۳؛ لاریجانی، «نظریه حق الطاعه»، ص۱۲.</ref> و نظریه توالد ذاتی معرفت (خسروپناه، «منطق استقراء از دیدگاه شهید صدر»، ص۲۹.) است. کتاب‌های [[اقتصادنا]]، دروسٌ فی علم الاصول (حلقات)، الاُسُسُ المنطقیه للاستقراء، [[البنک اللاربوی فی الاسلام]]، [[الاسلام یقود الحیاة]] و فلسفتنا از مهم‌ترین آثار اوست.}} مجتهد و متفکر شیعه ساکن عراق بود؛<ref>حسینی حائری، زندگی و افکار شهید صدر، ص۳۵.</ref> با این وجود زمینهٔ این نظریه در آرا دانشمندان دیگری چون تنبیه الامه اثر میرزای نائینی نیز وجود داشته است.<ref>حسینی، «بازشناسی، تحلیل و نقد نظریه منطقة الفراغ»، ص۹۱.</ref> به گفته [[سید علی‌اکبر حائری]] هرچند این عنوان از ابتکارات شهید صدر است، اما به‌لحاظ محتوا، هم در بین اهل‌سنت و هم بین شیعه از گذشته مطرح بوده است.<ref>حائری، «منطقة الفراغ فی تشریع الاسلامی»، ص۱۱۱.</ref>  


در میان اهل سنت نیز نظریه منطقة العفو که گاهی علمای اهل‌سنت از آن به منطقة‌ الفراغ هم تعبیر می‌کنند،<ref>القرضاوی، عوامل السعة و المرونه، ص۱۱.</ref> اشاره به محدوده‌ای دارد که در آن هیچ نصی از سوی شارع صادر نشده است. این نظریه بسیار نزدیک به مباحثی است که نائینی و صدر در فقه معاصر شیعه طرح کرده‌اند؛ از جمله نورالدین بن مختار الخادمی (زاده ۱۹۶۳م) در کتاب «الاجتهاد المقاصدی».<ref>الخادمی، الاجتهاد المقاصدی حجته ضوابطه مجالته، ص۱۷۳.</ref> عبدالکریم حمداوی نیز به بحث منطقة الفراغ پرداخته و آن را محور بخش مهمی از کتاب خود قرار داده است.<ref>الحمداوی، عبدالکریم محمد مطیع، ثلاثیة فقه الأحکام السلطانیة؛ رؤیة نقدیة للتأصیل و التطویر، ص۴۷۳–۴۸۷.</ref>
در میان اهل سنت نیز نظریه منطقة العفو که گاهی علمای اهل‌سنت از آن به منطقة‌ الفراغ هم تعبیر می‌کنند،<ref>القرضاوی، عوامل السعة و المرونه، ص۱۱.</ref> اشاره به محدوده‌ای دارد که در آن هیچ نصی از سوی شارع صادر نشده است. این نظریه بسیار نزدیک به مباحثی است که نائینی و صدر در فقه معاصر شیعه طرح کرده‌اند؛ از جمله نورالدین بن مختار الخادمی (زاده ۱۹۶۳م) در کتاب «الاجتهاد المقاصدی».<ref>الخادمی، الاجتهاد المقاصدی حجته ضوابطه مجالته، ص۱۷۳.</ref> عبدالکریم حمداوی نیز به بحث منطقة الفراغ پرداخته و آن را محور بخش مهمی از کتاب خود قرار داده است.<ref>الحمداوی، عبدالکریم محمد مطیع، ثلاثیة فقه الأحکام السلطانیة؛ رؤیة نقدیة للتأصیل و التطویر، ص۴۷۳–۴۸۷.</ref>


=== تفاوت با احکام ثانویه ===
=== تفاوت با احکام ثانویه ===
تفاوت میان احکام صادر شده در منطقة الفراغ با احکام ثانویه در این است که احکام ثانویه مرجعی منصوص در شریعت دارد، مانند [[قاعده لاضرر]]، اضطرار و عسر و حرج؛ ولی حکم حکومتی در منطقه الفراغ، به مورد منصوصی در شریعت بازنمی‌گردد و آنچه در تعیین آن نقش دارد مفهومی است که صدر آن را «سلطه تشریع اجتهادی» می‌خواند؛ به‌معنای اختیار حاکم برای وضع قوانین الزامی در دایره مباحات. بر اساس نظریه منطقة الفراغ، قانون‌گذار برای ذات موضوعات با عناوین اولیه قانون وضع می‌کند، نه اینکه قواعد ثانویه را در این منطقه بر موضوعات تطبیق دهد.<ref>حکمت‌نیا، «تبیین نظریه منطقة الفراغ‏»، ص۱۱۴-۱۱۵.</ref>
تفاوت میان احکام صادر شده در منطقة الفراغ با احکام ثانویه در این است که احکام ثانویه مرجعی منصوص در شریعت دارد، مانند [[قاعده لاضرر]]، اضطرار و عسر و حرج؛ ولی حکم حکومتی در منطقة الفراغ، به مورد منصوصی در شریعت بازنمی‌گردد و آنچه در تعیین آن نقش دارد مفهومی است که صدر آن را «سلطه تشریع اجتهادی» می‌خواند؛ به‌معنای اختیار حاکم برای وضع قوانین الزامی در دایره مباحات. بر اساس نظریه منطقة الفراغ، قانون‌گذار برای ذات موضوعات با عناوین اولیه قانون وضع می‌کند، نه اینکه قواعد ثانویه را در این منطقه بر موضوعات تطبیق دهد.<ref>حکمت‌نیا، «تبیین نظریه منطقة الفراغ‏»، ص۱۱۴-۱۱۵.</ref>


==قانون‌گذاری در منطقة الفراغ==
==قانون‌گذاری در منطقة الفراغ==
خط ۲۶: خط ۲۶:


== اهمیت ==
== اهمیت ==
اهمیت نظریه منطقه الفراغ را به دلیل توجه به جهان‌شمولی احکام اسلام و تغییرات ساختاری در زندگی اجتماعی انسان، نگاه حکومتی به فقه، پایبندی به مقاصد شریعت و همسویی با نظام‌سازی فقه دانسته‌اند. به باور پژوهشگران فقهی مهم‌ترین دلیل اهمیت این نظریه، مبنا و پشتوانه بودن آن برای نظام قانون‌گذاری در دوران معاصر است.<ref>الدوخی، منطقة الفراغ التشریعی، ۱۳۹۴ش، ص۲۹؛ آیتی، «تقنین احکام حکومتی در حوزه منطقة الفراغ توسط ولی فقیه»، ص۱۰۴.</ref>
اهمیت نظریه منطقة الفراغ را به دلیل توجه به جهان‌شمولی احکام اسلام و تغییرات ساختاری در زندگی اجتماعی انسان، نگاه حکومتی به فقه، پایبندی به مقاصد شریعت و همسویی با نظام‌سازی فقه دانسته‌اند. به باور پژوهشگران فقهی مهم‌ترین دلیل اهمیت این نظریه، مبنا و پشتوانه بودن آن برای نظام قانون‌گذاری در دوران معاصر است.<ref>الدوخی، منطقة الفراغ التشریعی، ۱۳۹۴ش، ص۲۹؛ آیتی، «تقنین احکام حکومتی در حوزه منطقة الفراغ توسط ولی فقیه»، ص۱۰۴.</ref>


=== جهان‌شمولی احکام اسلام ===
=== جهان‌شمولی احکام اسلام ===
خط ۴۰: خط ۴۰:
نظریه منطقة الفراغ، ضمن تحفظ بر نصوص شرعی، نظارتِ مقاصد و اهداف شریعت را بر این نصوص ضروری می‌داند. [[محمدمهدی شمس‌الدین]] عالم دینی و نظریه‌پرداز سیاسی، در بیان اهمیت نظریه منطقة الفراغ، ضمن برشمردن ادله‌ای با نام ادله علیای تشریع، مانند آیات تسخیر، امر به عدل و احسان، نهی از فحشا و اسراف و نهی از علو و فساد، بر مبنا بودن این ادله در تقنین در مناطق فراغ تأکید می‌ورزد.<ref>شمس الدین، مجال الاجتهاد و مناطق الفراغ التشریعی، ص۴۲.</ref>
نظریه منطقة الفراغ، ضمن تحفظ بر نصوص شرعی، نظارتِ مقاصد و اهداف شریعت را بر این نصوص ضروری می‌داند. [[محمدمهدی شمس‌الدین]] عالم دینی و نظریه‌پرداز سیاسی، در بیان اهمیت نظریه منطقة الفراغ، ضمن برشمردن ادله‌ای با نام ادله علیای تشریع، مانند آیات تسخیر، امر به عدل و احسان، نهی از فحشا و اسراف و نهی از علو و فساد، بر مبنا بودن این ادله در تقنین در مناطق فراغ تأکید می‌ورزد.<ref>شمس الدین، مجال الاجتهاد و مناطق الفراغ التشریعی، ص۴۲.</ref>


[[سید علی سیستانی]] از مراجع معاصر نیز از مفهوم اهداف علیا، هم در منطقه الفراغ و هم در نظریه توافق روحی سخن به میان آورده است و معتقد است: موافقت ادله با کتاب و سنت، به‌معنای موافقت با اطلاقات و عمومات نیست؛ بلکه موافقت، از حیث اهداف و روح شریعت است، یعنی اهداف عالی شریعت، مثل عدالت، مساوات، احسان، نفی عسر و حرج، که در قرآن آمده، به‌عنوان یک شاخص و برنامه‌ریز عمل می‌کند.<ref>ربانی، مباحث الحجج، (تقریر بحث الاصول للسید علی السیستانی)، ص۳۶.</ref>
[[سید علی سیستانی]] از مراجع معاصر نیز از مفهوم اهداف علیا، هم در منطقة الفراغ و هم در نظریه توافق روحی سخن به میان آورده است و معتقد است: موافقت ادله با کتاب و سنت، به‌معنای موافقت با اطلاقات و عمومات نیست؛ بلکه موافقت، از حیث اهداف و روح شریعت است، یعنی اهداف عالی شریعت، مثل عدالت، مساوات، احسان، نفی عسر و حرج، که در قرآن آمده، به‌عنوان یک شاخص و برنامه‌ریز عمل می‌کند.<ref>ربانی، مباحث الحجج، (تقریر بحث الاصول للسید علی السیستانی)، ص۳۶.</ref>


به نظر شهید صدر، اهداف دین، حاکم بر محدوده فراغ است و حکم صادره شده در این محدوده باید با مقاصد شریعت و اهداف حاکم بر همه تشریعیات سازگار باشد.<ref>سعدی و تمدن، «کاوشی نو در نقش‌یابی اهداف شریعت در منطقه الفراغ با تکیه بر آراء شهید صدر، آیت الله شمس الدین و آیت الله سیستانی»، ص۲۲۳.</ref> او از این مقاصد به مؤشّرات عامه یاد می‌کند.<ref>صدر، الاسلام یقود الحیاة، ص۶۱.</ref>
به نظر شهید صدر، اهداف دین، حاکم بر محدوده فراغ است و حکم صادره شده در این محدوده باید با مقاصد شریعت و اهداف حاکم بر همه تشریعیات سازگار باشد.<ref>سعدی و تمدن، «کاوشی نو در نقش‌یابی اهداف شریعت در منطقة الفراغ با تکیه بر آراء شهید صدر، آیت الله شمس الدین و آیت الله سیستانی»، ص۲۲۳.</ref> او از این مقاصد به مؤشّرات عامه یاد می‌کند.<ref>صدر، الاسلام یقود الحیاة، ص۶۱.</ref>


== دلائل نظریه ==
== دلائل نظریه ==
سید محمدباقر صدر، در راستای اثبات نظریه خود به آیه ۵۹ سوره نساء دربارهٔ اطاعت از ولی امر و چند روایت دربارهٔ احکام حکومتی پیامبر اسلام(ص) و امام علی(ع) استناد کرده است.
سید محمدباقر صدر، در راستای اثبات نظریه خود به آیه ۵۹ سوره نساء درباره اطاعت از ولی امر و چند روایت درباره احکام حکومتی پیامبر اسلام(ص) و امام علی(ع) استناد کرده است.


=== آیه اولوالامر ===
=== آیه اولوالامر ===
محمدباقر صدر برای اثبات صلاحیت ولی امر در وضع حکم الزامی در مناطق خالی از حکم شرعی، به آیه اولوالامر (آیه ۵۹ سوره نساء) مبنی بر اطاعت از حکم اولوالامر در راستای اطاعت از حکم خدا و پیامبر، استناد کرده است. به باور او، این آیه به وضوح بر وجوب فرمانبری از والیان امر دلالت دارد. شهید صدر معتقد است، مسلمانان دربارهٔ اینکه والیان امر در جامعه اسلامی دارای اقتدار و سلطه شرعی هستند، اختلافی ندارند و اختلاف فقط در شرایط و صفات آنها است. صدر دربارهٔ مصداق ولی امر در دوران غیبت نیز سخنی نمی‌گوید و تنها به‌صورت مبنایی معتقد است، والی و حاکم جامعه اختیار وضع قوانین در مناطق خالی از حکم شرعی را مطابق با شان حاکمیتی خود دارد.<ref>صدر، اقتصاد ما، ج۲، ‏ص۴۳.</ref> به باور صدر در تفسیر آیه مذکور، شریعت چنان حقی به ولی امر اعطا کرده که بر اساس آن در مواردی که الزامی از شرع وجود ندارد، می‌تواند بر حسب مقتضیات زمان و مکان و طبق اهداف اساسی شریعت اسلامی، به صدور حکم در منطقة الفراغ بپردازد.<ref>حائری، «منطقة الفراغ فی التشریع الاسلامی»، ص۱۱۴–۱۱۳‏.</ref>
محمدباقر صدر برای اثبات صلاحیت ولی امر در وضع حکم الزامی در مناطق خالی از حکم شرعی، به آیه اولوالامر (آیه ۵۹ سوره نساء) مبنی بر اطاعت از حکم اولوالامر در راستای اطاعت از حکم خدا و پیامبر، استناد کرده است. به باور او، این آیه به وضوح بر وجوب فرمانبری از والیان امر دلالت دارد. شهید صدر معتقد است، مسلمانان درباره اینکه والیان امر در جامعه اسلامی دارای اقتدار و سلطه شرعی هستند، اختلافی ندارند و اختلاف فقط در شرایط و صفات آنها است. صدر درباره مصداق ولی امر در دوران غیبت نیز سخنی نمی‌گوید و تنها به‌صورت مبنایی معتقد است، والی و حاکم جامعه اختیار وضع قوانین در مناطق خالی از حکم شرعی را مطابق با شان حاکمیتی خود دارد.<ref>صدر، اقتصاد ما، ج۲، ‏ص۴۳.</ref> به باور صدر در تفسیر آیه مذکور، شریعت چنان حقی به ولی امر اعطا کرده که بر اساس آن در مواردی که الزامی از شرع وجود ندارد، می‌تواند بر حسب مقتضیات زمان و مکان و طبق اهداف اساسی شریعت اسلامی، به صدور حکم در منطقة الفراغ بپردازد.<ref>حائری، «منطقة الفراغ فی التشریع الاسلامی»، ص۱۱۴–۱۱۳‏.</ref>


=== احکام حکومتی پیامبر(ص) و امام علی(ع) ===
=== احکام حکومتی پیامبر(ص) و امام علی(ع) ===
صدر علاوه بر آیه ۵۹ سوره نساء، به چند روایت که موجب فهم بهتر منطقة الفراغ و تبیین اهمیت آن شود، استناد می‌کند. وی در این راستا به نهی پیامبر(ص) از خودداری از بخشیدن آب و گیاه اضافی،<ref>کلینی، الکافی، ج‏۱۰، ص۴۸۳.</ref> نهی از خرید میوهایی که هنوز نرسیده است،<ref>کلینی، الکافی، ج‏۱۰، ص۸۹.</ref> حرمت اجاره زمین در شرایط خاص<ref>ترمذی، سنن ترمذی، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۴۲۱.</ref> و دستورات امام علی(ع) دربارهٔ تحدید قیمت‌ها و سفارش در مورد بازرگانان<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ج‏۳۳، ص۶۰۷.</ref> اشاره کرده و معتقد است، هیچ‌کدام از این دستورات از واجبات و محرمات اصیل در شریعت نبوده، بلکه ناشی از اختیارات حاکم اسلامی در این حوزه بوده است.<ref>صدر، اقتصاد ما، ج۲، ‏ص۴۲۰.</ref>
صدر علاوه بر آیه ۵۹ سوره نساء، به چند روایت که موجب فهم بهتر منطقة الفراغ و تبیین اهمیت آن شود، استناد می‌کند. وی در این راستا به نهی پیامبر(ص) از خودداری از بخشیدن آب و گیاه اضافی،<ref>کلینی، الکافی، ج‏۱۰، ص۴۸۳.</ref> نهی از خرید میوهایی که هنوز نرسیده است،<ref>کلینی، الکافی، ج‏۱۰، ص۸۹.</ref> حرمت اجاره زمین در شرایط خاص<ref>ترمذی، سنن ترمذی، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۴۲۱.</ref> و دستورات امام علی(ع) درباره تحدید قیمت‌ها و سفارش در مورد بازرگانان<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ج‏۳۳، ص۶۰۷.</ref> اشاره کرده و معتقد است، هیچ‌کدام از این دستورات از واجبات و محرمات اصیل در شریعت نبوده، بلکه ناشی از اختیارات حاکم اسلامی در این حوزه بوده است.<ref>صدر، اقتصاد ما، ج۲، ‏ص۴۲۰.</ref>


== نقدهای فقها بر نظریه منطقة الفراغ ==
== نقدهای فقها بر نظریه منطقة الفراغ ==
خط ۵۷: خط ۵۷:


=== مغایرت با جامعیت شریعت ===
=== مغایرت با جامعیت شریعت ===
از جمله نقدهای مطرح شده نسبت به نظریه منطقه الفراغ، تضاد این نظریه با جامعیت دین اسلام است. [[ناصر مکارم شیرازی]] از مراجع تقلید معاصر، در کتاب بحوث فقهیة هامة می‌گوید: عالمان شیعه امامیه معتقدند هیچ امری خالی از حکم شرع نیست و حکم الهی هر امری در شریعت بیان گردیده است. چه این به وسیله نص به دست ما رسیده باشد یا به وسیله قواعد و عمومات؛ بنابراین جایی برای تشریع فقیه یا غیرفقیه، باقی نمی‌ماند و هیچگونه فراغ و نقصی نیز در شریعت وجود ندارد.<ref>مکارم شیرازی، بحوث فقهیة هامة، ص۵۱۵.</ref> وی ضمن بحث از اختیارات قانون‌گذاری حاکم اسلامی معتقد است، ولی فقیه در موارد جزئی که از سنخ اجرائیات و از قبیل تطبیق کبریات بر مصادیق است، حق قانون‌گذاری دارد. به عنوان مثال حفظ نفوس مسلمانان یک قانون کلی در شریعت است و قوانین راهنمایی و رانندگی در راستای این قانون کلی پذیرفته می‌شود.<ref>اسماعیلی، «تأملی در نظریه منطقه الفراغ از منظر شهید صدر و نقدها و نقص‌های آن»، ص۵۲.</ref>  
از جمله نقدهای مطرح شده نسبت به نظریه منطقة الفراغ، تضاد این نظریه با جامعیت دین اسلام است. [[ناصر مکارم شیرازی]] از مراجع تقلید معاصر، در [[کتاب بحوث فقهیة هامة]] می‌گوید: عالمان شیعه امامیه معتقدند هیچ امری خالی از حکم شرع نیست و حکم الهی هر امری در شریعت بیان گردیده است. چه این به وسیله نص به دست ما رسیده باشد یا به وسیله قواعد و عمومات؛ بنابراین جایی برای تشریع فقیه یا غیرفقیه، باقی نمی‌ماند و هیچگونه فراغ و نقصی نیز در شریعت وجود ندارد.<ref>مکارم شیرازی، بحوث فقهیة هامة، ص۵۱۵.</ref> وی ضمن بحث از اختیارات قانون‌گذاری حاکم اسلامی معتقد است، ولی فقیه در موارد جزئی که از سنخ اجرائیات و از قبیل تطبیق کبریات بر مصادیق است، حق قانون‌گذاری دارد. به عنوان مثال حفظ نفوس مسلمانان یک قانون کلی در شریعت است و قوانین راهنمایی و رانندگی در راستای این قانون کلی پذیرفته می‌شود.<ref>اسماعیلی، «تأملی در نظریه منطقة الفراغ از منظر شهید صدر و نقدها و نقص‌های آن»، ص۵۲.</ref>  


سید محمدباقر صدر، خود به این نقد توجه داشته و پاسخ گفته است: وجود منطقهٔ فاقد حکم، نقص و اهمال در قانون‌گذاری به شمار نمی‌رود؛ چراکه شریعت، این منطقه را به حال خود رها نکرده است؛ بلکه به حاکم اسلامی اجازه داده به فراخور اوضاع و احوال برای آن حکم وضع کند. از این جهت، نظریه منطقة الفراغ موجب پویایی اجتهاد و توانمند ساختن شریعت در پاسخگویی به نیازهای روز می‌گردد.<ref>صدر، اقتصاد ما، ج۲، ‏ص۴۱۷.</ref>
سید محمدباقر صدر، خود به این نقد توجه داشته و پاسخ گفته است: وجود منطقهٔ فاقد حکم، نقص و اهمال در قانون‌گذاری به شمار نمی‌رود؛ چراکه شریعت، این منطقه را به حال خود رها نکرده است؛ بلکه به حاکم اسلامی اجازه داده به فراخور اوضاع و احوال برای آن حکم وضع کند. از این جهت، نظریه منطقة الفراغ موجب پویایی اجتهاد و توانمند ساختن شریعت در پاسخگویی به نیازهای روز می‌گردد.<ref>صدر، اقتصاد ما، ج۲، ‏ص۴۱۷.</ref>


=== عدم امکان تشریع حکم از جانب غیرشارع ===
=== عدم امکان تشریع حکم از جانب غیرشارع ===
اختصاص اختیار تشریع به خدا و اعتقاد به عدم امکان قانون‌گذاری از سوی غیرشارع، نقد دیگری است که به نظریهٔ منطقة الفراغ وارد شده است.<ref>حسینی، «بازشناسی، تحلیل و نقد نظریه منطقه الفراغ»، ص۹۱.</ref> [[حسینعلی منتظری]] از مراجع تقلید معاصر، در بیان این اختصاص گفته‌ است: قانون‌گذاری فقط از آن خدا است و به‌جز او مشرّع و مقننی وجود ندارد؛ بنابراین هیچ فردی، به جز پیامبران و امامان، حق قانون‌گذاری ندارد؛ به عبارت دیگر، یک حکم دارای سه مرحله است: اول: تشریع از سوی خداوند، دوم: استنباط و استخراج از سوی فقیهان، سوم: برنامه‌ریزی و اجرا؛ بنابراین دیگر محملی برای توجیه تقنین توسط غیر خدا وجود ندارد.<ref>منتظری، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ص۱۲۰.</ref>
اختصاص اختیار تشریع به خدا و اعتقاد به عدم امکان قانون‌گذاری از سوی غیرشارع، نقد دیگری است که به نظریهٔ منطقة الفراغ وارد شده است.<ref>حسینی، «بازشناسی، تحلیل و نقد نظریه منطقة الفراغ»، ص۹۱.</ref> [[حسینعلی منتظری]] از مراجع تقلید معاصر، در بیان این اختصاص گفته‌ است: قانون‌گذاری فقط از آن خدا است و به‌جز او مشرّع و مقننی وجود ندارد؛ بنابراین هیچ فردی، به جز پیامبران و امامان، حق قانون‌گذاری ندارد؛ به عبارت دیگر، یک حکم دارای سه مرحله است: اول: تشریع از سوی خداوند، دوم: استنباط و استخراج از سوی فقیهان، سوم: برنامه‌ریزی و اجرا؛ بنابراین دیگر محملی برای توجیه تقنین توسط غیر خدا وجود ندارد.<ref>منتظری، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ص۱۲۰.</ref>


[[سید علی‌اکبر حائری]] در پاسخ به این نقد معتقد است، امر به اطاعت از ولی امر در حوزه منطقة الفراغ، مادامی است که او در چارچوب تعیین‌شده در شرع، به تشریع بپردازد. وی سه‌گونه ضوابط برای پرکردن منطقة الفراغ، ارائه می‌دهد: ۱. ضوابط تعیین ولی امر، ۲. ضوابط مرزبندی دایره منطقة الفراغ، ۳. ضوابط قانون‌گذاری و تشریع. با این سه ضابطه، تشریع فقیه در طول تشریع خدا قرار می‌گیرد و تقابلی وجود نخواهد داشت.<ref>الحائری، «منطقة الفراغ فی التشریع الاسلامی»، ص۱۱۷ – ۱۲۴.</ref>
[[سید علی‌اکبر حائری]] در پاسخ به این نقد معتقد است، امر به اطاعت از ولی امر در حوزه منطقة الفراغ، مادامی است که او در چارچوب تعیین‌شده در شرع، به تشریع بپردازد. وی سه‌گونه ضوابط برای پرکردن منطقة الفراغ، ارائه می‌دهد: ۱. ضوابط تعیین ولی امر، ۲. ضوابط مرزبندی دایره منطقة الفراغ، ۳. ضوابط قانون‌گذاری و تشریع. با این سه ضابطه، تشریع فقیه در طول تشریع خدا قرار می‌گیرد و تقابلی وجود نخواهد داشت.<ref>الحائری، «منطقة الفراغ فی التشریع الاسلامی»، ص۱۱۷ – ۱۲۴.</ref>