مجسمهسازی: تفاوت میان نسخهها
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) |
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) اصلاح ساختار |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
در آثار فقهی فقیهان شیعه، بخش مستقلی با عنوان مجسمهسازی دیده نمیشود و مباحث مربوط به آن در ضمن ابواب فقهی صلوة و متاجر بحث شده است. با این حال آثاری مستقل در این باره نگاشته شده است. | در آثار فقهی فقیهان شیعه، بخش مستقلی با عنوان مجسمهسازی دیده نمیشود و مباحث مربوط به آن در ضمن ابواب فقهی صلوة و متاجر بحث شده است. با این حال آثاری مستقل در این باره نگاشته شده است. | ||
== | ==تبیین مسئله== | ||
مجسمهسازی | مجسمهسازی یکی از مسائل مهم و مورد ابتلا در فقه معاصر جوامع مسلمان است.<ref>منتظری، دراسات فی المکاسب المحرمه، ج۲، ص۵۴۲.</ref> مجسمهسازی و نقاشی بهعنوان دو حکم فقهی، با عناوین «تصویر»، «صورت» و «تمثال» در منابع روایی شیعه و اهلسنت وارد شده<ref>برای نمونه نگاه کنید به حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۵، ص۱۷۴-۱۷۶؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۴، ص۶۵؛ بخاری، صحیح بخاری، ج۳، ص۱۳۶.</ref> و بهعنوان یکی از افعال اختیاری انسان، مشمول حکم فقهی بوده و از مسائلی است که فقها درباره آن بحث کردهاند.<ref>روحانی، فقه الصادق، ج۱۴، ص۲۱۸.</ref> | ||
ناصر مکارم | جمعی از فقیهان شیعه در آثار خود به اهمیت مجسمهسازی و لزوم پرداختن به احکام آن توجه کردهاند؛ از جمله ناصر مکارم شیرازی، بهرهگیری از مجسمهسازی را در راستای بزرگداشت شخصیتهای ملی، مذهبی و فرهنگی در جوامع اسلامی مورد اشاره قرار داده<ref>مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۲، ص۲۳۹.</ref> و [[محمدجواد فاضل لنکرانی]]، مجسمهسازی را ابزاری برای بیان حقایق و مسائل اجتماعی خوانده که میتواند ابزاری برای ترویج مفاهیم دینی و مقابله با تبلیغات ضددینی باشد.<ref>فاضل لنکرانی، «موضوعات و ملاکات در فقه هنر»، ص۲۷.</ref> وی همچنین مجسمهسازی و امور مشابه آن را از ضروریات زندگی انسانها خوانده و بر فقیهان لازم دانسته است با توجه به مقتضیات زمان و نیازها و ضرورتهای جامعه اسلامی، در مقام استنباط حکم شرعی به این امور توجه داشته باشد.<ref>فاضل لنکرانی، «موضوعات و ملاکات در فقه هنر»، ص۲۷.</ref> | ||
مکارم شیرازی در بیان مصادیق مجسمهسازی، رباتهای کامپیوتری و عروسکها را نیز از از همین سنخ خوانده<ref>مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۳، ص۱۶۸.</ref> و [[محمداسحاق فیاض]]، ساخت مجسمه انسان و اعضای بدن او را نیز بهعنوان ابزاری برای تعلیم دانشجویان پزشکی به جای تشریح بدن انسان مورد توجه قرار داده است.<ref>فیاض، الاستفتائات الشرعیة، ج۱، ص۱۰۹.</ref> | |||
بهگفته [[علیرضا اعرافی]]، بحث از حرمت و حکم شرعی مجسمهسازی اولین بار از سوی شیخ مفید در کلمات فقها مطرح شده است.<ref>عابدینزاده، مجسمه و نقاشی: تقریرات درس آیت الله اعرافی، ص۲۴.</ref> در منابع فقهی شیعه باب مستقلی به مجسمهسازی اختصاص داده نشده و احکام مربوط به آن در ضمن ابواب فقهی طهارت (احکام وضو)،<ref>نراقی، مستند الشیعة، ج۲، ص۱۸۰.</ref> نماز (لباس و مکان نمازگزار و احکام مساجد)<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۸، ص۳۸۳.</ref> و متاجر (کسبهای حرام)<ref>روحانی، فقه الصادق، ج۱۴، ۲۱۸.</ref> بررسی شده است. با این حال شیخ انصاری در «کتاب المکاسب» بخشی را به بررسی حکم فقهی مجسمهسازی و احکام مربوط به کسب درآمد از طریق آن، ذیل عنوان کلی «اموری که اکتساب به واسطه آنها ذاتاً حرام است» اختصاص داده است<ref>شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۱۸۳.</ref> که بهواسطه تدریس این کتاب و شروح و تعلیقاتی که بر آن نگاشته شده، بحث از حکم فقهی مجسمهسازی وارد کلمات فقهای معاصر شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به توحیدی تبریزی، مصباح الفقاهة: تقریرات درس مکاسب آیت الله خویی، ج۱، ص۳۵۳؛ خمینی، المکاسب المحرمة، ج۱، ص۱۶۸؛ منتظری، دراسات فی المکاسب المحرمة، ج۲، ص۵۴۱.</ref> | بهگفته [[علیرضا اعرافی]]، بحث از حرمت و حکم شرعی مجسمهسازی اولین بار از سوی شیخ مفید در کلمات فقها مطرح شده است.<ref>عابدینزاده، مجسمه و نقاشی: تقریرات درس آیت الله اعرافی، ص۲۴.</ref> در منابع فقهی شیعه باب مستقلی به مجسمهسازی اختصاص داده نشده و احکام مربوط به آن در ضمن ابواب فقهی طهارت (احکام وضو)،<ref>نراقی، مستند الشیعة، ج۲، ص۱۸۰.</ref> نماز (لباس و مکان نمازگزار و احکام مساجد)<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۸، ص۳۸۳.</ref> و متاجر (کسبهای حرام)<ref>روحانی، فقه الصادق، ج۱۴، ۲۱۸.</ref> بررسی شده است. با این حال شیخ انصاری در «کتاب المکاسب» بخشی را به بررسی حکم فقهی مجسمهسازی و احکام مربوط به کسب درآمد از طریق آن، ذیل عنوان کلی «اموری که اکتساب به واسطه آنها ذاتاً حرام است» اختصاص داده است<ref>شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۱۸۳.</ref> که بهواسطه تدریس این کتاب و شروح و تعلیقاتی که بر آن نگاشته شده، بحث از حکم فقهی مجسمهسازی وارد کلمات فقهای معاصر شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به توحیدی تبریزی، مصباح الفقاهة: تقریرات درس مکاسب آیت الله خویی، ج۱، ص۳۵۳؛ خمینی، المکاسب المحرمة، ج۱، ص۱۶۸؛ منتظری، دراسات فی المکاسب المحرمة، ج۲، ص۵۴۱.</ref> | ||
خط ۲۴: | خط ۲۱: | ||
بنابر ادعای شیخ انصاری، فقیهان شیعه درباره حرمت ساخت مجسمه موجودات جاندار اتفاق نظر دارند<ref>شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ج۱۴، ص۱۸۳.</ref> و بنا به گفته [[سید ابوالقاسم خویی]]، درباره حرمت مجسمهسازی موجودات جاندار در میان فقهای شیعه و اهلسنت اختلافی نیست.<ref>توحیدی تبریزی، مصباح الفقاهة، ج۱، ص۳۵۳.</ref> | بنابر ادعای شیخ انصاری، فقیهان شیعه درباره حرمت ساخت مجسمه موجودات جاندار اتفاق نظر دارند<ref>شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ج۱۴، ص۱۸۳.</ref> و بنا به گفته [[سید ابوالقاسم خویی]]، درباره حرمت مجسمهسازی موجودات جاندار در میان فقهای شیعه و اهلسنت اختلافی نیست.<ref>توحیدی تبریزی، مصباح الفقاهة، ج۱، ص۳۵۳.</ref> | ||
از میان معاصران، فقیهانی چون سید ابوالقاسم خویی،<ref>خویی، توضیح المسائل، ص۲۶۲.</ref> [[سید علی سیستانی]]،<ref>سیستانی، توضیح المسائل، ص۴۲۳.</ref> سید روحالله خمینی،<ref>خمینی، تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۷۲.</ref> محمداسحاق فیاض،<ref>فیاض، الاستفتائات الشرعیة، ج۲، ص۱۳.</ref> [[سید موسی شبیری زنجانی]]،<ref>شبیری زنجانی، توضیح المسائل، ص۸۰.</ref> ناصر مکارم شیرازی،<ref>مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۱، ص۱۵۸.</ref> و لطفالله صافی گلپایگانی،<ref>صافی گلپایگانی، توضیح المسائل، ص۴۰۹.</ref> ساختن مجسمه موجودات جاندار (ذیروح) مانند انسان و حیوان را حرام دانستهاند. | از میان معاصران، فقیهانی چون سید ابوالقاسم خویی،<ref>خویی، توضیح المسائل، ص۲۶۲.</ref> [[سید علی سیستانی]]،<ref>سیستانی، توضیح المسائل، ص۴۲۳.</ref> سید روحالله خمینی،<ref>خمینی، تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۷۲.</ref> محمداسحاق فیاض،<ref>فیاض، الاستفتائات الشرعیة، ج۲، ص۱۳.</ref> [[سید موسی شبیری زنجانی]]،<ref>شبیری زنجانی، توضیح المسائل، ص۸۰.</ref> ناصر مکارم شیرازی،<ref>مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۱، ص۱۵۸.</ref> و لطفالله صافی گلپایگانی،<ref>صافی گلپایگانی، توضیح المسائل، ص۴۰۹.</ref> ساختن مجسمه موجودات جاندار (ذیروح) مانند انسان و حیوان را حرام دانستهاند. | ||
===مستندات حرمت=== | ===مستندات حرمت=== | ||
خط ۵۰: | خط ۴۴: | ||
*مجسمهسازی برای همانندی با فعل خداوند و تشبه به او باشد؛ یعنی مجسمهساز با ساختن مجسمه موجودات جاندار قصد داشته باشد که خودش را به خالق واقعی تشبیه کند.<ref>شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۱۸۵.</ref> | *مجسمهسازی برای همانندی با فعل خداوند و تشبه به او باشد؛ یعنی مجسمهساز با ساختن مجسمه موجودات جاندار قصد داشته باشد که خودش را به خالق واقعی تشبیه کند.<ref>شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۱۸۵.</ref> | ||
* محمدابراهیم جناتی، ساختن مجسمه بهقصد پرستش و تعظیم آن و همچنین همانندی و تشبه به بتپرستان و مشرکان را از ملاکات تحریم مجسمهسازی محسوب کردهاند.<ref>جناتی، «نظریه اجتهاد تفریعی و تطبیقی»، ص۳۸؛ حسینی، «جواز مجسمهسازی و نقاشی»، ص۲۱۳.</ref> | * محمدابراهیم جناتی، ساختن مجسمه بهقصد پرستش و تعظیم آن و همچنین همانندی و تشبه به بتپرستان و مشرکان را از ملاکات تحریم مجسمهسازی محسوب کردهاند.<ref>جناتی، «نظریه اجتهاد تفریعی و تطبیقی»، ص۳۸؛ حسینی، «جواز مجسمهسازی و نقاشی»، ص۲۱۳.</ref> | ||
===استثنائات از حکم حرمت مجسمهسازی=== | |||
بهرغم حرمت ساختن مجسمه جانداران در فقه شیعه، برخی فقیهان مواردی را از حکم حرمت ساختن مجسمه موجودات جاندار استثناء کردهاند؛ از جمله: | |||
#ناصر مکارم شیرازی: نقوش برجستهای که در گچکاری، کندهکاری، قلمزنی و مانند آنها دیده میشود، عروسکها و آنچه جنبه اسباببازی دارد، مجسمههایی که برای فریب دشمن ساخته می شود و از نظر جنگی ضرورت دارد، مجسمههایی که از قطعات متعددی تشکیل یافته و در پزشکی برای آموزش به کار میرود.<ref>مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج۳، ص۱۶۸.</ref> | |||
#سید روحالله خمینی: اگر مجسمه به وسیله دستگاه ساخته شود حرام نیست؛ زیرا ادله حرمت مجسمهسازی فقط شامل مواردی میشود که شخص مباشرتاً و با دست خود اقدام به مجسمهسازی نماید.<ref>خمینی، المکاسب المحرمة، ج۲، ص۱۷۷.</ref> | |||
#سید ابوالقاسم خویی، لطفالله صافی گلپایگانی و جعفر سبحانی: ساخت مجسمه غیرکامل یا نیمتنه انسان و سایر حیوانات جایز است.<ref>توحیدی تبریزی، مصباح الفقاهة، ج۱، ص۳۶۹؛ صافی گلپایگانی، جامع الاحکام، ج۱، ص۳۰۷؛ یعقوبی اصفهانی، المواهب فی تحریر احکام المکاسب، ص۳۹۹.</ref> با این حال صافی گلپایگانی ساخت مجسمهای که مشتمل بر اعضای اصلی مانند سر و صورت و سینه باشد را محل اشکال دانسته و بر این نظر است که ساختن مجسمه دست و پا یا سر و صورت بهتنهایی اشکال ندارد.<ref>صافی گلپایگانی، جامع الاحکام، ج۱، ص۳۰۸.</ref> | |||
==فتاوا و دلایل جواز== | ==فتاوا و دلایل جواز== |