کاربر:Salehi/صفحه تمرین۳: تفاوت میان نسخهها
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
ایزدهی در بخش سوم کتاب به بررسی راهکارهای مشارکت سیاسی ذیل نظامهای مشروع و غیرمشروع پرداخته است. (ص۱۷۹) او راهکارهای ارائه شده در متون فقهی ذیل حکومت مشروع را در سه مرحله تأسیس حکومت و گزینش حاکمان، حمایت و اداره مطلوب حکومت و در نهایت نظارت و کنترل قدرت دستهبندی میکند. (ص۱۸۱) به باور او راهکارهایی چون بیعت، انتخابات و تحزب در دورانهای مختلف اسلامی به عنوان ابزارهایی جهت تعیین حاکم و تأسیس حکومت مورد استفاده قرار گرفته است. (ص۱۸۱-۲۱۸) به گفته نویسنده بیعت و انتخابات در گزینش حاکم به عنوان ابزار و روش مورد استفاده قرار میگیرد؛ بنابراین مشروعیتساز نیست بلکه نشان از مقبولیت مردمی میدهد و با اتصاف به مشروعیت الهی میتوانند جزو راهکارهای مشارکت سیاسی در جامعه اسلامی باشد. (ص۱۸۶ و ۱۹۷) نگارنده کتاب، از تحزب به عنوان راهکاری نام میبرد که هم در انتخاب حاکم و هم در مرحل نظارت و حمایت کاربرد دارد و به خاطر اینکه مقدمه برخی از واجبات کفایی مانند امر به معروف و نهی از منکر قرار میگیرد، آن را واجب میداند. (ص۲۰۷-۲۱۸) | ایزدهی در بخش سوم کتاب به بررسی راهکارهای مشارکت سیاسی ذیل نظامهای مشروع و غیرمشروع پرداخته است. (ص۱۷۹) او راهکارهای ارائه شده در متون فقهی ذیل حکومت مشروع را در سه مرحله تأسیس حکومت و گزینش حاکمان، حمایت و اداره مطلوب حکومت و در نهایت نظارت و کنترل قدرت دستهبندی میکند. (ص۱۸۱) به باور او راهکارهایی چون بیعت، انتخابات و تحزب در دورانهای مختلف اسلامی به عنوان ابزارهایی جهت تعیین حاکم و تأسیس حکومت مورد استفاده قرار گرفته است. (ص۱۸۱-۲۱۸) به گفته نویسنده بیعت و انتخابات در گزینش حاکم به عنوان ابزار و روش مورد استفاده قرار میگیرد؛ بنابراین مشروعیتساز نیست بلکه نشان از مقبولیت مردمی میدهد و با اتصاف به مشروعیت الهی میتوانند جزو راهکارهای مشارکت سیاسی در جامعه اسلامی باشد. (ص۱۸۶ و ۱۹۷) نگارنده کتاب، از تحزب به عنوان راهکاری نام میبرد که هم در انتخاب حاکم و هم در مرحل نظارت و حمایت کاربرد دارد و به خاطر اینکه مقدمه برخی از واجبات کفایی مانند امر به معروف و نهی از منکر قرار میگیرد، آن را واجب میداند. (ص۲۰۷-۲۱۸) | ||
به باور نویسنده بخش بسیاری زیادی از آموزههای فقه شیعه درباره مشارکت | به باور نویسنده بخش بسیاری زیادی از آموزههای فقه شیعه درباره مشارکت سیاسی، به راهکارهای حمایتی اختصاص دارد که شامل اطاعت از حاکم مشروع و همچنین برعهده گرفتن امور اجرایی نظام توسط نخبگان و سعی و تلاش در اداره بهتر جامعه میشود. (ص۲۱۸-۲۲۳) مشورت با نخبگان، کارشناسان و همچنین عموم مردم نیز از جمله راهکارهای حمایتی دانسته شده است. (ص۲۲۳-۲۳۲) نظارت بر قدرت حاکمان و کارگزاران و تحدید قدرت آنان، توسط ابزارهایی چون امر به معروف و نهی از منکر و همچنین نصیحت حاکمان، از دیگر راهکارهای مشارکت سیاسی در متون فقهی شیعه است که نویسنده آنها را استخراج کرده است. (ص۲۳۲-۲۵۲) | ||
به گفته نویسنده، شیعیان بهجز دوران محدودی، همواره ذیل نظامهای جوری زندگی کردهاند؛ به همین دلیل مشارکت سیاسی آنان متناسب با شرایط نظام سیاسی حاکم، متفاوت بوده است. تقیه مداراتی، تعامل و همکاری با حاکم جائر کافر یا مسلمان، انتقاد و سرپیچی از دستورات، راهکارهای مشارکت سیاسی حداقلی است که نویسنده با استناد به روایات و سیره متشرعه معتقد است در ذیل نظام جوری امکان اجرا دارد. (ص۲۵۵-۲۷۹) به باور ایزدهی، بر اساس منطق تقیه مداراتی، مشارکت مؤمنان با سایر شهروندان باعث حفظ موجودیت آنان و جلوگیری از انفعال میشود. (ص۲۵۸-۲۶۰) همکاری نخبگان و علمان شیعی با حاکم جائر با استناد به علم به عدم سرنگونی آن حکومت و همچنین طولانی شدن دوران غیبت صورت میگرفته و در گرو ضرورت تامین حقوق شیعیان بوده است. (ص۲۶۰-۲۶۱) نگارنده کتاب در مقام جمعبندی میان راهکارهای مشارکت سیاسی ذیل حکومت جائر معتقد است؛ نافرمانی نسبت به فرامین حاکم جائر در صورتی است که در راستای کمک به آنان در ظلم و گناهشان باشد و در مقابل، جواز تعامل با آنان فقط در امور مباح و حلال امکانپذیر است. (ص۲۷۹) |