کاربر:Rezashams/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

Rezashams (بحث | مشارکت‌ها)
Rezashams (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۳۵: خط ۳۵:
نویسنده در '''گفتار چهارم''' و پایانی بخش سوم، در باب توجه ویژه به جنس مونث در اسلام و تحقیر و برخوردهای ناشایست در قبل اسلام و حکومتهای غیر اسلامی می‌‌پردازد. ایشان جایگاه ویژه‌ای را در اسلام برای زنان بر می‌شمرد. برخی از این موارد عبارتند از تخفیف در وجوب شرکت در جهاد و نماز جمعه، استحباب کنیز گرفتن برای زنان، منع مرد از کتک زدن زنان، پاداش‌های الهی که مردان به راحتی نمی‌توانند به آنها برسند و سایر موارد.(ص ۶۹-۸۰)
نویسنده در '''گفتار چهارم''' و پایانی بخش سوم، در باب توجه ویژه به جنس مونث در اسلام و تحقیر و برخوردهای ناشایست در قبل اسلام و حکومتهای غیر اسلامی می‌‌پردازد. ایشان جایگاه ویژه‌ای را در اسلام برای زنان بر می‌شمرد. برخی از این موارد عبارتند از تخفیف در وجوب شرکت در جهاد و نماز جمعه، استحباب کنیز گرفتن برای زنان، منع مرد از کتک زدن زنان، پاداش‌های الهی که مردان به راحتی نمی‌توانند به آنها برسند و سایر موارد.(ص ۶۹-۸۰)


==گزارش ادله موافقین ومخالفین==
==گزارش ادله موافقین و مخالفین==
نویسنده در ابتدای فصل دوم  استفتاء مراجع در مورد اشتراط جنسیت در تصدی ریاست قوه مجریه و مقننه یا قضائیه، رهبری، مرجع تقلید شدن و قضاوت را مطرح میکند. برخی مثل محمد صادق روحانی تمام این شئون از مختصات مرد میدانند. و مانند سید موسی شبیری و حسین مظاهری فقط شان قضاوت و مرجعیت را برای مردان میدانند و تعین جنسیت ریاست قوا را بر عهده قانون میبینند.
===ادله مخالفین ===
===ادله مخالفین ===
====ادله قرآنی====
====ادله قرآنی====
=====دلیل اول: آیه قوّامیت=====
=====دلیل اول: آیه قوّامیت=====
نویسنده آیه 34 سوره نساء را مهترین دلیل مخالفین برمی‌شمرد. متن آیه چنین است: «الرجال قوامون علی النساء بما فضّل الله بعضهم علی بعض و بما انفقوا من اموالهم»مردان بر زنان قوامیت دارند بدان سبب که خداوند برخی از آنان را بر برخی برتری بخشیده و بدان جهت که از اموال خویش انفاق می‌کنند.
'''وجه استدلال''' به این آیه این چنین است که کلمه قوّام صیغه مبالغه است و دلالت بر شخصی دارد که نه تنها خود روی پایش ایستاده بلکه قوام دیگران به او وابسته است. لذا آیه می‌فرماید مردان از جهات بسیار زیاد بر زنان تسلط دارند یعنی در تدبیر امور و تادیب و تعلیم و تربیت بر آنان مسلط می‌باشند.
مفسران در مورد این آیه دو دیدگاه دارند. دیدگاه نخست اذعان دارد که آیه صرفا در صدد بیان وظایف مردان است نه برتری ایشان و دیدگاه دوم از آیه سلطه مرد بر زن، برداشت کردند. و احتمال دارد تسلط مرد بر زن به نحو مطلق در خانه و اجتماع منظور باشد و ممکن است فقط تسلط مرد بر همسر خویش مراد باشد.
از طرفداران دیدگاه اول میتوان شیخ طوسی، قاضی ابن براج و از موافقان دیدگاه دوم  زمخشری و فیض کاشانی را نام برد.
نویسنده در مقام نقد میگوید برای استلال مخالفین حضور زنان به این آیه باید دیدگاه دوم در فرض اول آن محقق شود یعنی آیه سلطه مرد بر زن در تمام شئون و به نحو مطلق را برساند لکن شان نزول آیه که در مورد یک دعوای زناشویی است و علت پرداخت نفقه که در آیه ذکر شده، دلالت بر حاکمیت مرد بر همسر خویش دارد. و حتی با قیاس اولویت هم  قیومیت مرد بر زن در اجتماع، برداشت نمی‌شود.


== نتیجه گیری و اثبات فرضیه==
== نتیجه گیری و اثبات فرضیه==