کاربر:Khoshnudi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
| خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
===موضوع شناسی بورسبازی=== | ===موضوع شناسی بورسبازی=== | ||
==== | ====مفهوم شناسی==== | ||
ابتدا به واژه شناسی (بورسبازی) پرداخته و تعاریف عمومی و تخصصی آن را ذکر کرده است. سپس تعاریف اصطلاحی مطرح شده توسط اقتصاد دانان را جمع آوری کرده و با تمرکز بر نقاط اشتراک به تعریف مشخصی رسیده است.(ص۲۷-۳۱) | ابتدا به واژه شناسی (بورسبازی) پرداخته و تعاریف عمومی و تخصصی آن را ذکر کرده است. سپس تعاریف اصطلاحی مطرح شده توسط اقتصاد دانان را جمع آوری کرده و با تمرکز بر نقاط اشتراک به تعریف مشخصی رسیده است.(ص۲۷-۳۱) | ||
| خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
بورسبازی را با توجه به ابزار تحلیل و مدت زمان معامله تقسیم بندی کرده و توضیحاتی در مورد بورسبازی آگاهانه و نا آگاهانه بیان کرده است. با ذکر مزایا و معایب آن این فصل را تمام کرده است.(ص۵۰-۷۳) | بورسبازی را با توجه به ابزار تحلیل و مدت زمان معامله تقسیم بندی کرده و توضیحاتی در مورد بورسبازی آگاهانه و نا آگاهانه بیان کرده است. با ذکر مزایا و معایب آن این فصل را تمام کرده است.(ص۵۰-۷۳) | ||
''' | '''توضیحات ناکافی''' | ||
نویسنده در زمینه موضوع شناسی بسیار بیشتر از حد نیاز قلم فرسوده است. با توجه به رویکرد فقهی کتاب، این همه تعاریف از فرهنگ لغات گوناگون و اقتصاد دانان مختلف و تقسیم بندی ها تأثیری در بحث فقهی ندارد. علاوه بر این که نویسنده به هدف خود یعنی تشخیص و تبیین موضوع نرسیده است و یا دست کم در توان تفهیم آن قاصر بوده است. با اینکه بارها از واژه بورسبازی استفاده کرده است ولی اصلا مشخص نمی کند که واژه لاتین معادل با بورسبازی چیست و دقیقا در مورد چه مفهومی مینگارد و نقل اقوال میکند. همچنین نگارش بخاطر نقل اقوال مختلف افسار گسیخته شده است. در ابتدا بورسبازی را به سفته بازی تعریف میکند که بار معنایی منفی دارد در آخر از بورسبازی آگاهانه سخن میگوید که بار معنای مثبت دارد. تا اخر فصل اول چندین بار معیار های بورسبازی را معرفی میکند، گاهی سه و گاهی پنج معیار و گاهی بیشتر! در نهایت به صورت شفاف مشخص نمیشود که در مورد چه حقیقتی مطلب نگاشته است. هر چند با دقت و استفاده از اصلاحات فنی همانند معاملات اسکلپ و سویینگ و بورسبازی آگاهانه میتوان گمان برد که در مورد منظور نویسنده از بورسبازی همان تریدینگ است. ولی این نقطه مبهمی است که حتما نیاز به توضیح داشت. | نویسنده در زمینه موضوع شناسی بسیار بیشتر از حد نیاز قلم فرسوده است. با توجه به رویکرد فقهی کتاب، این همه تعاریف از فرهنگ لغات گوناگون و اقتصاد دانان مختلف و تقسیم بندی ها تأثیری در بحث فقهی ندارد. علاوه بر این که نویسنده به هدف خود یعنی تشخیص و تبیین موضوع نرسیده است و یا دست کم در توان تفهیم آن قاصر بوده است. با اینکه بارها از واژه بورسبازی استفاده کرده است ولی اصلا مشخص نمی کند که واژه لاتین معادل با بورسبازی چیست و دقیقا در مورد چه مفهومی مینگارد و نقل اقوال میکند. همچنین نگارش بخاطر نقل اقوال مختلف افسار گسیخته شده است. در ابتدا بورسبازی را به سفته بازی تعریف میکند که بار معنایی منفی دارد در آخر از بورسبازی آگاهانه سخن میگوید که بار معنای مثبت دارد. تا اخر فصل اول چندین بار معیار های بورسبازی را معرفی میکند، گاهی سه و گاهی پنج معیار و گاهی بیشتر! در نهایت به صورت شفاف مشخص نمیشود که در مورد چه حقیقتی مطلب نگاشته است. هر چند با دقت و استفاده از اصلاحات فنی همانند معاملات اسکلپ و سویینگ و بورسبازی آگاهانه میتوان گمان برد که در مورد منظور نویسنده از بورسبازی همان تریدینگ است. ولی این نقطه مبهمی است که حتما نیاز به توضیح داشت. | ||