کاربر:Khoshnudi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

Khoshnudi (بحث | مشارکت‌ها)
Khoshnudi (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۸۸: خط ۸۸:
== فقه بورس‌بازی ==
== فقه بورس‌بازی ==
=== مبانی فقهی ===
=== مبانی فقهی ===
نویسنده بعد از شناخت موضوع و حقیقت بورس‌بازی در بخش دوم وارد مباحث فقهی شده است. در این فصل به تبیین مفاهیم و قواعد فقهی قابل انطباق بر مسئله بورس‌بازی به صورت مبسوط پرداخته است. قاعده ممنوعیت أکل مال بالباطل، قاعده لاضرر و لا حرج، ممنوعیت تدلیس، ممنوعیت نجش، ممنوعیت غرر، ممنوعت تبانی، ممنوعیت انحصار و احتکار، ممنوعیت قمار را بررسی کرده است. (ص۱۴۵–۲۱۸)
پس از تشخیص موضوع به تبیین مفاهیم و قواعد فقهی قابل انطباق بر مسئله بورس‌بازی به صورت مبسوط پرداخته است. قاعده ممنوعیت أکل مال بالباطل، قاعده لاضرر و لا حرج، ممنوعیت تدلیس، ممنوعیت نجش، ممنوعیت غرر، ممنوعت تبانی، ممنوعیت انحصار و احتکار، ممنوعیت قمار را بررسی کرده است. (ص۱۴۵–۲۱۸)
نظریه [[منطقة الفراغ]] نیز قابل انطباق است. ممکن است بر اساس قواعد فقهی بروس‌بازی منعی نداشته باشد. اما برای برقراری نظم اقتصادی در بازارهای مالی لازم است که قوانینی جعل شود و برخی فعالیتها ممنوع شود. در چنین شرایطی بر اساس نظریه منطقة الفراغ [[سید محمد باقر صدر]] حاکم اسلامی می‌تواند قوانین را الزامی کند. (ص۲۱۹–۲۲۶)


در انتها به تبیین نظریه [[منطقة الفراغ]] پرداخته است. ممکن است بر اساس قواعد فقهی بروس‌بازی منعی نداشته باشد. اما برای برقراری نظم اقتصادی در بازارهای مالی لازم است که قوانینی جعل شود و برخی فعالیتها ممنوع شود. در چنین شرایطی بر اساس نظریه منطقة الفراغ [[سید محمد باقر صدر]] حاکم اسلامی می‌تواند قوانین را الزامی کند. (ص۲۱۹–۲۲۶)
نویسنده به صورت تفصیلی هر یک از قواعد را بررسی کرده و آیات و روایات و ادله عقلی و عقلائی را جمع‌آوری کند و علاوه بر این برداشتهای مختلف از علما و صاحب‌نظران را ذکر کرده است. بیان قواعد فقهی گرچه لازم و هدف نگارنده بوده است ولی این مقدار تطویل و تفصیل هیچ لزومی ندارد. مخاطب کتابهایی با موضوعات جزئی تخصصی فقط در پی فهم و حل همان مسئله است. مناسب این بود که به کلیات و نقل برداشت مشهور کفایت می‌کرد و تفصیلات را به کتب مبسوط ارجاع می‌داد. چنانکه نویسنده در بحث منطقة الفراغ خیلی مختصر و مفید این نظریه را تبیین کرده و از تطویل دوری جسته است.
 
'''نقد''
 
بیان قواعد فقهی گرچه لازم و هدف نگارنده بوده است ولی این مقدار تطویل و تفصیل هیچ لزومی نداشت. اینکه به صورت تفصیلی هر یک از قواعد را بررسی کرده و آیات و روایات و ادله عقلی و عقلائی را جمع‌آوری کند و علاوه بر این برداشتهای مختلف از علما و صاحب نظران را ذکر کند، از رسالت این کتاب خارج است. بسنده کردن به کلیات و نقل برداشت مشهور کفایت می‌کرد. مخاطب کتابهایی با موضوعات ریز و تخصصی فقط در پی فهم همان مسئله است. باید مباحث تفصیلی را به کتب مبسوط فقهی ارجاع داد. کما اینکه نویسنده در بحث منطقة الفراغ مختصر و مفید این نظریه را تبیین کرده و از تطویل دوری جسته است.
 
نویسنده در این فصل صرفاً به بیان قواعد فقهی پرداخته است. نکته مهم تطبیق این قواعد بر مسئله مورد نظر بود که کاملاً از نظر وی مغفول مانده است. ارتباط موضوع بورس‌بازی با قواعد فقهی مشخص نشده است.


=== فرض عدم رفتارهای مخرب ===
=== فرض عدم رفتارهای مخرب ===
در این فصل به بیان حکم بورس‌بازی یعنی معاملات کوتاه مدت و عاری از رفتارهای مخرب، پرداخته شده است. مدعای نویسنده این است که بورس‌بازی از مصادیق خرید و فروش بوده بنابراین فی حد نفسه جایز است و اگر در چارچوب احکام و قوانین شریعت باشد منعی ندارد. (ص۲۲۷)
حکم بورس‌بازی یعنی معاملات کوتاه مدت و عاری از رفتارهای مخرب را بررسی کرده است. مدعای نویسنده این است که بورس‌بازی از مصادیق خرید و فروش بوده بنابراین فی حد نفسه جایز است و اگر در چارچوب احکام و قوانین شریعت باشد منعی ندارد. (ص۲۲۷)


==== دلایل صحت ====
==== دلایل صحت ====
برای اثبات جواز بورس‌بازی به اطلاقات و عمومات آیات شریفه تمسک کرده است. از جمله به این آیات شریفه استناد کرده است احل الله البیع،<ref>بقره / ۲۷۵</ref> لا تأکلوا أموالکم بالباطل إلا أن تکون تجارة عن تراض منکم<ref>نساء / ۲۹،</ref> و لو کنت أعلم الغیب لاستکثرت من الخیر.<ref>اعراف / ۱۸۸</ref> در دو آیه ابتدایی هر گونه داد و ستدی اگر از روی رضایت طرفین باشد، حلال شمرده شده است که بورس‌بازی هم از همین قبیل معاملات است. اما نسبت به آیه سوم به دلالت ضمنی آیه استدلال کرده است. با تأکید بر کلمه خیر و تفسیر ابی حاتم و ابن جریج که خیر را به خرید هر آنچه در آن سود می‌کنند، تعریف کرده است. بورس‌بازی نیز خرید به قصد سود است پس با توجه به کلام خدا این عمل منعی ندارد.
برای اثبات جواز بورس‌بازی به اطلاقات و عمومات آیات شریفه تمسک کرده است. از جمله به این آیات شریفه استناد کرده است «احل الله البیع» ،<ref>بقره / ۲۷۵</ref> «لا تأکلوا أموالکم بالباطل إلا أن تکون تجارة عن تراض منکم»<ref>نساء / ۲۹،</ref> «و لو کنت أعلم الغیب لاستکثرت من الخیر».<ref>اعراف / ۱۸۸</ref> در دو آیه ابتدایی هر گونه داد و ستدی اگر از روی رضایت طرفین باشد، حلال شمرده شده است که بورس‌بازی هم از همین قبیل معاملات است. اما نسبت به آیه سوم به دلالت ضمنی آیه استدلال کرده است. با تأکید بر کلمه خیر و تفسیر ابی حاتم و ابن جریج که خیر را به خرید هر آنچه در آن سود می‌کنند، تعریف کرده است. بورس‌بازی نیز خرید به قصد سود است پس با توجه به کلام خدا این عمل منعی ندارد.
در ادامه به سه روایت در تأیید صحت داد و ستد کوتاه مدت استدلال کرده است. (ص۲۲۷–۲۳۲)
در ادامه به سه روایت در تأیید صحت داد و ستد کوتاه مدت استدلال کرده است. (ص۲۲۷–۲۳۲)