کاربر:Khoshnudi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

Khoshnudi (بحث | مشارکت‌ها)
Khoshnudi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:
* بورس‌بازی مصداق معاملات غرری است. پاسخ داده است که از بین چهار صورت غرر، تنها ابهام در در شرایط و اوضاف عوضین تصور دارد. اگر اطلاعات اساسی به صورت کامل منتظر و شفاف سازی نشود و در دسترس عموم نباشد، ابهام وجود دارد و مصداق معامله غرری خواهد بود.
* بورس‌بازی مصداق معاملات غرری است. پاسخ داده است که از بین چهار صورت غرر، تنها ابهام در در شرایط و اوضاف عوضین تصور دارد. اگر اطلاعات اساسی به صورت کامل منتظر و شفاف سازی نشود و در دسترس عموم نباشد، ابهام وجود دارد و مصداق معامله غرری خواهد بود.
* بورس‌بازی مصداق معاملات ضرری است. این اشکال را با تقسیم‌بندی بورس‌بازی به آگاه و عقلایی و نا آگاه و تقلیدی حل کرده است. با ترویج بورس‌بازی آگاهانه از ورود دسته دوم که موجب بروز ضرر در سطح کلان به بازارهای مالی می‌شود، جلوگیری کرد.
* بورس‌بازی مصداق معاملات ضرری است. این اشکال را با تقسیم‌بندی بورس‌بازی به آگاه و عقلایی و نا آگاه و تقلیدی حل کرده است. با ترویج بورس‌بازی آگاهانه از ورود دسته دوم که موجب بروز ضرر در سطح کلان به بازارهای مالی می‌شود، جلوگیری کرد.
'''نقد و ارزیابی حکم فقهی'''
استدلال به آیه «و لو کنت أعلم الغیب لاستکثرت من الخیر».<ref>اعراف / ۱۸۸</ref> اصلا صحیح نیست


=== فرض دستکاری بازار ===
=== فرض دستکاری بازار ===
خط ۱۱۷: خط ۱۱۳:
استفاده از اطلاعات نهانی با برخی عناوین فقهی تطبیق کرده و اطلاعات نهانی را به عنوان مصادیق سرقت و تصرف غیر قانونی از اموال حقیقی و معنوی، خیانت در امانت، تدلیس در معامله، تدلیس در معامله، روایات نهی از تلقی رکبان، غبن در معامله و ضرر و ضرار در بازار معرفی کرده است. و در نتیجه آن را عملی نامشروع دانسته است. (ص۲۷۳–۲۸۷)
استفاده از اطلاعات نهانی با برخی عناوین فقهی تطبیق کرده و اطلاعات نهانی را به عنوان مصادیق سرقت و تصرف غیر قانونی از اموال حقیقی و معنوی، خیانت در امانت، تدلیس در معامله، تدلیس در معامله، روایات نهی از تلقی رکبان، غبن در معامله و ضرر و ضرار در بازار معرفی کرده است. و در نتیجه آن را عملی نامشروع دانسته است. (ص۲۷۳–۲۸۷)


 
'''نقد و ارزیابی حکم فقهی'''
نقد
استدلال به آیه «و لو کنت أعلم الغیب لاستکثرت من الخیر».<ref>اعراف / ۱۸۸</ref> اصلا صحیح نیست


در بخش دوم نیز مباحث فقهی به صورت مبسوط به ذکر ادله عقلی و شرعی و نظریات فقها پرداخته است. نیازی به این تفصیل نبود و تطبیق این قواعد بر بورس‌بازی مورد توجه قرار نگرفته است. کتاب از انسجام کافی برخوردار نیست و ارتباط بعضی از بخشهای آن با هم مفهوم نمی‌شود. گویا نویسنده علاقه وافری به واژه بورس‌بازی داشته است و بارها و بارها آن را تکرار کرده است
در بخش دوم نیز مباحث فقهی به صورت مبسوط به ذکر ادله عقلی و شرعی و نظریات فقها پرداخته است. نیازی به این تفصیل نبود و تطبیق این قواعد بر بورس‌بازی مورد توجه قرار نگرفته است. کتاب از انسجام کافی برخوردار نیست و ارتباط بعضی از بخشهای آن با هم مفهوم نمی‌شود. گویا نویسنده علاقه وافری به واژه بورس‌بازی داشته است و بارها و بارها آن را تکرار کرده است