|
|
خط ۱۴: |
خط ۱۴: |
|
| |
|
| ====پرسشهای فرعی (پرسشهای خودم)==== | | ====پرسشهای فرعی (پرسشهای خودم)==== |
| * ادبیات متون دینی عرفی است یا دقی؟
| |
| * آیا فقه و در واقع منابع فقه مبتنی بر نوعی نظام دقیق است؟ یا نظام خاصی حاکم نیست؟ هر چند که مبتنی بر مصالح و مفاسد باشد ولی ممکن است متفرقه باشد
| |
| * آیا در احکام فقهی میتوان به نوعی اولویت بندی رسید؟ ملاک اولویتها چیست؟ نسبت اولویتبندی احکام با مفاهیمی مثل ذاتی و عرضی یا گوهر و صدف دین چیست؟
| |
| * نسبت فقه با علم تجربی چیست؟
| |
| * نقدپذیری احکام دینی از منظر بیرونی چه حکمی دارد؟ آیا میتوانیم فقه را با معیارهای علم جدید یا اخلاق یا سایر آموزههای درون دینی یا علوم بشری دیگر ابطال کرد؟ | | * نقدپذیری احکام دینی از منظر بیرونی چه حکمی دارد؟ آیا میتوانیم فقه را با معیارهای علم جدید یا اخلاق یا سایر آموزههای درون دینی یا علوم بشری دیگر ابطال کرد؟ |
| * فقه قاعدهمحور چیست؟ چه تأثیراتی بر احکام گذاشته است؟ آیا باید همه جای فقه را قاعده محور فهمید؟
| | * نقش استدلالهای عقلی در پیشفرضهای کلامی |
| * فقه مقاصدی، فقه ملاکی در مقابل فقه ظواهری
| | |
| * فقه حجیتمحور یا کارآمد یا قانعکننده یا غرضمحور؟ (هم پوشانی با مذاق شریعت و روح شریعت دارد این بحث)
| |
| * اصلهای من درآوردی مثل عدم نقل و اصالت تأسیس در مقابل تأکید و ... چه نقشی در فقه دارند؟
| |
| * انسداد یا انفتاح مسئله این است (این بحث به جامعیت دین و فقه ارتباط پیدا میکند)
| |
| * نظام فقه و متون دینی آیا نظام عبد و مولی است یا نظام قانوننگاری یا نظامی دیگر؟ یا اصلا نظامی ندارد؟
| |
| * نقش استدلالهای عقلی در پیشفرضهای کلامی | |
| *نقش ریزهکاریها در فقه. فقیه تا کجا حق دارد که در احکام ریز شود و فرعهای جدید فرض کند و به الاحوط و الاقوی برسد؟ آیا اساسا دین اینقدر دقیق است؟
| |
| === موضوع مسائل فلسفه فقه=== | | === موضوع مسائل فلسفه فقه=== |
| موضوع مسائل فلسفه فقه را چنین برشمردهاند: | | موضوع مسائل فلسفه فقه را چنین برشمردهاند: |