کاربر:Ma.sultanmoradi/صفحه تمرین۳: تفاوت میان نسخهها
←نقدها: اصلاح ارقام |
←مدعیات: اصلاح ارقام، اصلاح نویسه |
||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
تطبیق کرامت ذاتی به موارد آن نوعی (یعنی وابسته به تشخیص نوع انسانها است نه تشخیصهای فردی) و عرفی (یعنی بسته به تغییرات زمان و مکان مصادیق آن متغیر) است. | تطبیق کرامت ذاتی به موارد آن نوعی (یعنی وابسته به تشخیص نوع انسانها است نه تشخیصهای فردی) و عرفی (یعنی بسته به تغییرات زمان و مکان مصادیق آن متغیر) است. | ||
این اصل در فقه نیز مبنای بسیاری از اصول است، همچون اصل عدم ولایت (اینکه کسی ابتدائاً ولی دیگری نیست)، اصالت الصحة (اینکه فعالیت افراد داری صحت قانونی و شرعی است)، اصالت برائت (بری بودن ابتدائیِ انسان از جرم یا خطا) و اصالت طهارت (اصالت عدم نجاست انسان، چه مسلمان و چه غیر آن). | این اصل در فقه نیز مبنای بسیاری از اصول است، همچون اصل عدم ولایت (اینکه کسی ابتدائاً ولی دیگری نیست)، اصالت الصحة (اینکه فعالیت افراد داری صحت قانونی و شرعی است)، اصالت برائت (بری بودن ابتدائیِ انسان از جرم یا خطا) و اصالت طهارت (اصالت عدم نجاست انسان، چه مسلمان و چه غیر آن). | ||
اثبات این حکم در تعارض با احکام بردهداری است، چه این مسئله به اسلام تحمیل شده ـ و احکام «عتق» راه اسلام برای رهایی تدریجی جامعه از بردهداری ـ باشد و چه واقعیتی مورد تأیید اسلام باشد. <ref>اصل کرامت انسان...، ص ۱۴۱ تا ۱۴۳. </ref> | |||
===کرامت ذاتی و اقتضائی=== | ===کرامت ذاتی و اقتضائی=== | ||
مدعای اصلی نویسنده این است که «کرامت» اصلی است ناظر به و برگرفته از ذات انسان است. در ادبیات این اثر، ذاتی بودن به معنای (۱) وجودِ بالفعل آن در انسان (۲) اشتراک آن در همه انسانها از هر نژاد و دین و ... و (۳) اختصاص آن به انسان است. بنا براین، اولا کرامت امری مربوط به ماهیت انسان بماهو انسان است و بحث از اکتساب کرامت با تلاش و کوشش او مطرح نیست. ثانیاً هیچ حکمی در شریعت نمیتواند ناقض اصل کرامت انسانی باشد. اثبات این اصل باعث تجدید نظر در احکامی خواهد شد که نتایج آن موجب برتری جنسیتی، نژادی، قومی و حتی دینی است. | مدعای اصلی نویسنده این است که «کرامت» اصلی است ناظر به و برگرفته از ذات انسان است. در ادبیات این اثر، ذاتی بودن به معنای (۱) وجودِ بالفعل آن در انسان (۲) اشتراک آن در همه انسانها از هر نژاد و دین و ... و (۳) اختصاص آن به انسان است. بنا براین، اولا کرامت امری مربوط به ماهیت انسان بماهو انسان است و بحث از اکتساب کرامت با تلاش و کوشش او مطرح نیست. ثانیاً هیچ حکمی در شریعت نمیتواند ناقض اصل کرامت انسانی باشد. اثبات این اصل باعث تجدید نظر در احکامی خواهد شد که نتایج آن موجب برتری جنسیتی، نژادی، قومی و حتی دینی است. |