کاربر:Rezashams/صفحه تمرین۲: تفاوت میان نسخهها
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
نویسنده معتقد است نوع انسان جانشین خدا بر زمین است و این خلافت منشا حکومت و قضاوت برای او در زمین است. این امانت الهی باید مطابق فرامین الهی انجام شود و گرچه با اختیار خود میتواند ازاین وظیفه تخطی کند لکن علم و نظارت انبیاء به عنوان کمکی الهی برای اوست. مفهوم اصلی این خلافت اجرای حکومت، قضاوت و به طور کلی آبادانی طبیعی و اجتماعی جهان به دوش انسان است و خلیفه موظف است بستر ارزشهایی چون عدل علم رحم به ضعیفان و انتقام از ستمگران را در جامعه فراهم کند. | نویسنده معتقد است نوع انسان جانشین خدا بر زمین است و این خلافت منشا حکومت و قضاوت برای او در زمین است. این امانت الهی باید مطابق فرامین الهی انجام شود و گرچه با اختیار خود میتواند ازاین وظیفه تخطی کند لکن علم و نظارت انبیاء به عنوان کمکی الهی برای اوست. مفهوم اصلی این خلافت اجرای حکومت، قضاوت و به طور کلی آبادانی طبیعی و اجتماعی جهان به دوش انسان است و خلیفه موظف است بستر ارزشهایی چون عدل علم رحم به ضعیفان و انتقام از ستمگران را در جامعه فراهم کند. | ||
نظارت انبیاء و اصول آن | ===نظارت انبیاء و اصول آن=== | ||
خدای متعال در جنب خط خلافت برای انسان، خط نظارت را نیز ترسیم کرده است چرا که انسان از شهوات و وسوسه ها در امان نیست. خط نظارت بعد از انبیا و ائمه در احبار که همین عالمان و مراجع دینی هستندخلاصه میشود و تمام این اصناف باید مطلوبات الهی را حفظ، اشراف به امر خلافت انسان کنند و از انحراف جلوگیری کنند. و فرق نبی و اما با مرجع این است که مرجع خودش با اخلاص نیت و تلاش به درجه ی میرسد که شروط عام نیابت بر او منطبق شود. و همچنین ارتباط با مرجع ارتباط تقلیدی است و همچنین مرجع از وقتی با تطابق اوصاف به درجه که نزدیک عصمت است گرچه خودش معصوم نیست و محتاج نظارت است برسد ناظر است . از شروط ناظر اعتدال در منش ، علم و رعایت قرآن، بصیرت و اگاهی نسبت به اوضاع پیرامون، شایستگی شخصی که مرتبط با حکمت و تعقل و صبر و شجاعت باشد. | خدای متعال در جنب خط خلافت برای انسان، خط نظارت را نیز ترسیم کرده است چرا که انسان از شهوات و وسوسه ها در امان نیست. خط نظارت بعد از انبیا و ائمه در احبار که همین عالمان و مراجع دینی هستندخلاصه میشود و تمام این اصناف باید مطلوبات الهی را حفظ، اشراف به امر خلافت انسان کنند و از انحراف جلوگیری کنند. و فرق نبی و اما با مرجع این است که مرجع خودش با اخلاص نیت و تلاش به درجه ی میرسد که شروط عام نیابت بر او منطبق شود. و همچنین ارتباط با مرجع ارتباط تقلیدی است و همچنین مرجع از وقتی با تطابق اوصاف به درجه که نزدیک عصمت است گرچه خودش معصوم نیست و محتاج نظارت است برسد ناظر است . از شروط ناظر اعتدال در منش ، علم و رعایت قرآن، بصیرت و اگاهی نسبت به اوضاع پیرامون، شایستگی شخصی که مرتبط با حکمت و تعقل و صبر و شجاعت باشد. | ||
خط ۱۲۳: | خط ۱۲۳: | ||
در عصر اهل بیت خلافت بدست خلفا افتاد و نظارت با اهل بیت بود تا اینکه در ضمن امام علی خط نظارت و خلافت به هم رسید و بعد از ایشان با غلبه معاویه اهل بیت مظهر برکنار زدن انحراف ماندند تا شهید شدند و. در زمان امام زمان ع نیز تا انتهای غیبت صغری مسئله بدین منوال بود تا اینکه از زمان غیبت کبری خط خلافت و نظارت جداشدند و از اینجا مرجعیت که امتداد امامت است عهدهدار خط نظارت است و فقط اندماج این دوخط در شخص معصوم است که مشروعیت اسلامی دارد. | در عصر اهل بیت خلافت بدست خلفا افتاد و نظارت با اهل بیت بود تا اینکه در ضمن امام علی خط نظارت و خلافت به هم رسید و بعد از ایشان با غلبه معاویه اهل بیت مظهر برکنار زدن انحراف ماندند تا شهید شدند و. در زمان امام زمان ع نیز تا انتهای غیبت صغری مسئله بدین منوال بود تا اینکه از زمان غیبت کبری خط خلافت و نظارت جداشدند و از اینجا مرجعیت که امتداد امامت است عهدهدار خط نظارت است و فقط اندماج این دوخط در شخص معصوم است که مشروعیت اسلامی دارد. | ||
به موجب این مسئولیت مرجعیت باید محافظ، و رد کننده مکر و شبهات کافران و فاسقان باشد. بیان کننده احکام و ایدئولوژی اسلام، ناظر و مدیر بر امت بازگردان امور از نصاب خود زمانی که به انحراف می روند است.و البته دو خط نظارت و خلافت در شخص مرجع زمانی جمع میشود که حکومت جور باشد و مرجع در حد تاوان از ناحیه مردم در امور حکومت دخالت میکند. و اگر امت بتوانند از دست حکام جور خلافت را خارج کنند با دوقاعده قرآنی مشورت و ولایت مومنین برهم دیگر خلافت را در چارچوب قانون اسلامی بدست گیرند. فلذا با مشورت و اخذ رای اکثریت اختلافها را بزدایند. | به موجب این مسئولیت مرجعیت باید محافظ، و رد کننده مکر و شبهات کافران و فاسقان باشد. بیان کننده احکام و ایدئولوژی اسلام، ناظر و مدیر بر امت بازگردان امور از نصاب خود زمانی که به انحراف می روند است.و البته دو خط نظارت و خلافت در شخص مرجع زمانی جمع میشود که حکومت جور باشد و مرجع در حد تاوان از ناحیه مردم در امور حکومت دخالت میکند. و اگر امت بتوانند از دست حکام جور خلافت را خارج کنند با دوقاعده قرآنی مشورت و ولایت مومنین برهم دیگر خلافت را در چارچوب قانون اسلامی بدست گیرند. فلذا با مشورت و اخذ رای اکثریت اختلافها را بزدایند. | ||
==منابع قدرت در حکومت اسلامی== | ==منابع قدرت در حکومت اسلامی== | ||
حکومت اسلامی صرفا یک ضرورت شرعی نیست بلکه یک ضرورت اجتماعی است | حکومت اسلامی صرفا یک ضرورت شرعی نیست بلکه یک ضرورت اجتماعی است |