الاسلام یقود الحیاة (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

Rezashams (بحث | مشارکت‌ها)
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
Rezashams (بحث | مشارکت‌ها)
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۶۴: خط ۶۴:


==تصویری از اقتصاد جامعه اسلامی==
==تصویری از اقتصاد جامعه اسلامی==
صدر باور دارد برنامه اقتصادی اسلام مشتمل بر دو عنصر  ثابت و غیرثابت است عناصر ثابت همان احکام منصوصه در مورد حیات اقتصادی اسلام و عناصر غیرثابت برگرفته از شاخص‌های اسلامی کلی هستند که در زمره عناصر ثابت‌اند. برای مثال شارع مقدس زکات را به جهت رفع فقر از جامعه وضع کرده است لکن اگر حاکم اسلامی این مقدار از مال را در رفع فقر کافی نبیند حکمی برای ریشه کنی آن وضع میکند. در اینجا پرداخت زکات عنصر ثابت، رفع فقر شاخصه‌ای کلی که از عنصر ثابت بر می‌آید و حکم فقیه به پرداخت مال یا تاسیس زکات بر مواردی بیشتر از موارد منصوصه عنصر غیرثابت است. استنباط عناصر غیرثابت از شاخص‌های کلی به چند امر نیاز دارد: ۱.فهم هوشمند دینی از عناصر ثابت و شاخص‌ها ۲.بررسی دقیق شروط اقتصادی عناصر ثابت و اهدافی که شاخص‌های کلی معین میکند.۳.فهم فقهی از حدود صلاحیت‌های ولی فقیه یا حاکم اسلامی و دستیابی به قوانینی که عناصر غیرثابت را در چارچوب مسئولیت‌های حاکم شرع قرار می‌دهد.
صدر باور دارد برنامه اقتصادی اسلام مشتمل بر دو عنصر  ثابت و غیرثابت است عناصر ثابت همان احکام منصوصه در مورد حیات اقتصادی اسلام و عناصر غیرثابت برگرفته از شاخص‌های اسلامی کلی هستند که در زمره عناصر ثابت‌اند. برای مثال شارع مقدس زکات را به جهت رفع فقر از جامعه وضع کرده است لکن اگر حاکم اسلامی این مقدار از مال را در رفع فقر کافی نبیند بر او لازم است حکمی برای ریشه کنی آن وضع کند. در این مثال پرداخت زکات عنصر ثابت، رفع فقر شاخصه‌ای کلی که از عنصر ثابت بر می‌آید و حکم فقیه به پرداخت مال یا تاسیس زکات بر مواردی بیشتر از موارد منصوصه عنصر غیرثابت است. استنباط عناصر غیرثابت از شاخص‌های کلی به چند امر نیاز دارد: ۱.فهم هوشمند دینی از عناصر ثابت و شاخص‌ها ۲.بررسی دقیق شروط اقتصادی عناصر ثابت و اهدافی که شاخص‌های کلی معین میکند.۳.فهم فقهی از حدود صلاحیت‌های ولی فقیه یا حاکم اسلامی و دستیابی به قوانینی که عناصر غیرثابت را در چارچوب مسئولیت‌های حاکم شرع قرار می‌دهد.
===شاخص‌های کلی اقتصاد اسلامی===
===شاخص‌های کلی اقتصاد اسلامی===
به نظر نویسنده شاخص‌های کلی اقتصاد اسلامی را میتوان در چند دسته جای داد:  
به نظر نویسنده شاخص‌های کلی اقتصاد اسلامی را میتوان در چند دسته جای داد:  
خط ۸۸: خط ۸۸:
===تفاوت اقتصاد اسلامی و مارکسیسی و سرمایه داری===
===تفاوت اقتصاد اسلامی و مارکسیسی و سرمایه داری===
نویسنده تفاوت اقتصاد در اسلام را در امور ذیل می‌داند: ۱.در اسلام صورتهای تولیدی باید قالب کرامت انسانی و حقوق طبیعی انسان را حفظ کند. به خدمت گیری زنان و کودکان با حداقل دستمزد از شیوه اقتصاد سرمایه‌داری است.۲.تولید در جامعه اسلامی به تبع تقاضای افراد است و در جهت در دسترس بودن وسائل حیاتی برای افراد است بدون توجه به تقاضای بازار ۳.در اقتصاد اسلامی کارگران مالکان اصل سرمایه و عین ماده اولیه و همچنین مالکان سود عملی هستند که روی کالا به عنوان تغییر در جهت تولید انجام میشود. لکن در اقتصاد سرمایه داری کارگران یکی از ارکان تولید و ابزار ی در کنار سایر ابزار ها در دست فرد سرمایه دار است. و صرفا مستحق اجرت عمل هستند.همچنین در اقتصاد مارکسیستی کارگر مالک عین نیست و صرفا او مالک قیمت تبادلی آن است یعنی قیمت تحول آن مال از تولید اول، نه قیمت اصل مال و تحول و همین طور کارگر دوم که عملیات دوم را روی عین انجام می‌دهد.
نویسنده تفاوت اقتصاد در اسلام را در امور ذیل می‌داند: ۱.در اسلام صورتهای تولیدی باید قالب کرامت انسانی و حقوق طبیعی انسان را حفظ کند. به خدمت گیری زنان و کودکان با حداقل دستمزد از شیوه اقتصاد سرمایه‌داری است.۲.تولید در جامعه اسلامی به تبع تقاضای افراد است و در جهت در دسترس بودن وسائل حیاتی برای افراد است بدون توجه به تقاضای بازار ۳.در اقتصاد اسلامی کارگران مالکان اصل سرمایه و عین ماده اولیه و همچنین مالکان سود عملی هستند که روی کالا به عنوان تغییر در جهت تولید انجام میشود. لکن در اقتصاد سرمایه داری کارگران یکی از ارکان تولید و ابزار ی در کنار سایر ابزار ها در دست فرد سرمایه دار است. و صرفا مستحق اجرت عمل هستند.همچنین در اقتصاد مارکسیستی کارگر مالک عین نیست و صرفا او مالک قیمت تبادلی آن است یعنی قیمت تحول آن مال از تولید اول، نه قیمت اصل مال و تحول و همین طور کارگر دوم که عملیات دوم را روی عین انجام می‌دهد.
==اصل‌های کلی بانک در جامعه اسلامی==
==اصل‌های کلی بانک در جامعه اسلامی==
نویسنده بر این باور است که بانک اسلامی باید در جهت حذف ربا و توزیع ناعادلانه ثروت که در تناقض با شریعت و اقتصاد اسلامی است حرکت کند. کسی که قصد دارد برنامه‌ای برای نظام بانکی اسلام طرح کند باید این دو رسالت را علاوه بر فضای جامعه اسلامی، در جامعه ای که موسسات ربوی ادامه حیات میدهند نیز پی‌ریزی کند.  
نویسنده بر این باور است که بانک اسلامی باید در جهت حذف ربا و توزیع ناعادلانه ثروت که در تناقض با شریعت و اقتصاد اسلامی است حرکت کند. کسی که قصد دارد برنامه‌ای برای نظام بانکی اسلام طرح کند باید این دو رسالت را علاوه بر فضای جامعه اسلامی، در جامعه ای که موسسات ربوی ادامه حیات میدهند نیز پی‌ریزی کند.