کاربر:Ma.sultanmoradi/صفحه تمرین۳: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
|نسخه الکترونیکی= | |نسخه الکترونیکی= | ||
}} | }} | ||
پرسش اساسی کتاب '''اصل کرامت انسانی به مثابه قاعدهای فقهی''' این است که آیا میتوان از برخی آیات قرآن کریم - همچون آیه ۷۰ سوره اسراء - اصلی با عنوان «[[کرامت انسانی]]» استنباط کرد تا در صورت تعارض با دیگر احکام شرعی بر آنان حاکم شود؟ از نظر نویسنده اگر بتوان | پرسش اساسی کتاب '''اصل کرامت انسانی به مثابه قاعدهای فقهی''' این است که آیا میتوان از برخی آیات قرآن کریم - همچون آیه ۷۰ سوره اسراء - اصلی با عنوان «[[کرامت انسانی]]» استنباط کرد تا در صورت تعارض با دیگر احکام شرعی بر آنان حاکم شود؟ از نظر نویسنده اگر بتوان چنین اصلی استنباط کرد، ممکن است همچون اصل عدالت در جایگاهی قرار گیرد که بگوییم «خداوند حکمی بدون در نظر داشتن آن جعل نکرده است». | ||
[[سید محمدعلی ایازی]]، نویسنده کتاب، با بررسی مفهوم «کرامت» در نصوص دینی، سعی میکند آن را از حوزههای معنایی همجوار جدا سازد و فهرستی از ویژگیهای ذاتی این مفهوم ارائه دهد. مهمترین تمایز ایجاد شده در این کتاب، تمایز میان دو مفهوم کرامت ذاتی و کرامت اقتضائی یا استعدادی است. از نظر نویسنده مفهوم کرامت ذاتی از مبانی دینی اسلام قابل استنتاج است و میتواند مبنای تأسیس اصلی فقهی باشد. اثبات چنین اصلی تأثیر روشنی در احکام فقهی زنان، اقلیتها، بردهداری و احکام سیاسی و حکومتی خواهد داشت. ادعای کتاب این است که چندصد روایت از معصومان شامل تبیین کرامت و حوزههای آن است. | [[سید محمدعلی ایازی]]، نویسنده کتاب، با بررسی مفهوم «کرامت» در نصوص دینی، سعی میکند آن را از حوزههای معنایی همجوار جدا سازد و فهرستی از ویژگیهای ذاتی این مفهوم ارائه دهد. مهمترین تمایز ایجاد شده در این کتاب، تمایز میان دو مفهوم کرامت ذاتی و کرامت اقتضائی یا استعدادی است. از نظر نویسنده مفهوم کرامت ذاتی از مبانی دینی اسلام قابل استنتاج است و میتواند مبنای تأسیس اصلی فقهی باشد. اثبات چنین اصلی تأثیر روشنی در احکام فقهی زنان، اقلیتها، بردهداری و احکام سیاسی و حکومتی خواهد داشت. ادعای کتاب این است که چندصد روایت از معصومان شامل تبیین کرامت و حوزههای آن است. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
اثبات این حکم در تعارض با احکام بردهداری است، چه این مسئله به اسلام تحمیل شده ـ و احکام «عتق» راه اسلام برای رهایی تدریجی جامعه از بردهداری ـ باشد و چه واقعیتی مورد تأیید اسلام باشد. همچنین این اصل مخالف احکامی است که مبنای آنها تبعیض جنسیتی و برتری مرد بر زن است. این اصل نافی احکام تحقیر اهل ذمه یا احکام نافی حقوق شهروندی ولدالزنا است (ص ۱۴۱ تا ۱۵۷). | اثبات این حکم در تعارض با احکام بردهداری است، چه این مسئله به اسلام تحمیل شده ـ و احکام «عتق» راه اسلام برای رهایی تدریجی جامعه از بردهداری ـ باشد و چه واقعیتی مورد تأیید اسلام باشد. همچنین این اصل مخالف احکامی است که مبنای آنها تبعیض جنسیتی و برتری مرد بر زن است. این اصل نافی احکام تحقیر اهل ذمه یا احکام نافی حقوق شهروندی ولدالزنا است (ص ۱۴۱ تا ۱۵۷). | ||
===کرامت ذاتی و اقتضائی=== | ===کرامت ذاتی و اقتضائی=== | ||
مدعای اصلی نویسنده این است که «کرامت» اصلی است ناظر به انسان و برگرفته از ذات او. در ادبیات این اثر، ذاتی بودن به معنای (۱) وجودِ بالفعل آن در انسان (۲) اشتراک آن در همه انسانها از هر نژاد و دین و ... و (۳) اختصاص آن به انسان است. بنا براین، | مدعای اصلی نویسنده این است که «کرامت» اصلی است ناظر به انسان و برگرفته از ذات او. در ادبیات این اثر، ذاتی بودن به معنای (۱) وجودِ بالفعل آن در انسان (۲) اشتراک آن در همه انسانها از هر نژاد و دین و ... و (۳) اختصاص آن به انسان و نه موجودات دیگر است. بنا براین، اولاً کرامت امری مربوط به ماهیت انسان بماهو انسان است و بحث از اکتساب کرامت با تلاش و کوشش او مطرح نیست. ثانیاً هیچ حکمی در شریعت نمیتواند ناقض اصل کرامت انسانی باشد. اثبات این اصل باعث تجدید نظر در احکامی خواهد شد که نتایج آن موجب برتری جنسیتی، نژادی، قومی و حتی دینی است. | ||
در مقابل این دیدگاه، نظریهای وجود دارد که اولاً، کرامت را ذاتی طبیعت انسان | در مقابل این دیدگاه، نظریهای وجود دارد که اولاً، کرامت را ذاتی طبیعت انسان نمیداند؛ بلکه قائل است ادله شرعی کرامت ناظر به انسانی است که واجد شرایط نظام ارزشی اسلام یا حتی مذهب باشد. ثانیاً آن را اصلی فقهی نمیداند و میگوید که آن مربوط به حوزههای دیگرِ دانش است. | ||
اهمیت اثبات «ذاتی بودن کرامت انسان» این است که میتواند مبنایی برای اصل بودن آن فراهم کند. کرامت استعدادی و اقتضایی شأنیت تاسیس اصل فقهی کرامت را ندارد. در این صورت بایستی آیات مربوط به کرامت انسان و روایتهای برآمده از رفتار محترمانه پیامبر (ص) و ائمه (ع) با دشنمان و غیر مسلمانان را از رهگذر مفهوم دیگری تفسیر کرد و نه اصل کرامت (ص ۷۴). | اهمیت اثبات «ذاتی بودن کرامت انسان» این است که میتواند مبنایی برای اصل بودن آن فراهم کند. کرامت استعدادی و اقتضایی شأنیت تاسیس اصل فقهی کرامت را ندارد. در این صورت بایستی آیات مربوط به کرامت انسان و روایتهای برآمده از رفتار محترمانه پیامبر (ص) و ائمه (ع) با دشنمان و غیر مسلمانان را از رهگذر مفهوم دیگری تفسیر کرد و نه اصل کرامت (ص ۷۴). |