کاربر:Ma.sultanmoradi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
←بررسی انتقادی مقایسه فقه اسلامی و بینش هرمنوتیک: اصلاح ارقام |
|||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
علیاکبر رشاد | علیاکبر رشاد | ||
===استصلاح در فقه امامیه=== | ===استصلاح در فقه امامیه=== | ||
ابوالقاسم علیدوست | ابوالقاسم علیدوست این مقاله را نوشته است. نویسنده مصلحت را در ارتباط با احكام شرعی به سه قسمِ مصلحت مبنا (مصلحتی که مبنای هر حکم شرعی است اما لزوما کشف نمیشود)، مصلحت مبدأ (مصلحتی که حكمت حكم است نه علت آن) و مصلحت معیار (مصلحتی که حکم دائر مدار آن است) تقسیم میکند. | ||
از نظر او توجه به مصلحت در کاربرد ابزاری آن (طریقی برای تفسیر سایر ادله)، ظهورساز یا ظهورشكن است و مانع انعقاد بسیاری از اطلاقات و عموماتی میشود كه گاهی حكم ابدی تلقی میگردد. همچنین در كاربرد استقلالیاش (کاربرد آن در كنار سایر اسناد شرعی به عنوان سند در كشف حكم) به عقل و هم به نصوصِ مبین مقاصد شریعت مجال حضور میدهد و عملاً عقل و [[مقاصد الشریعة]] را وارد اجتهاد مینماید. | |||
===درآمدی در جایگاه مصلحت در فقه=== | ===درآمدی در جایگاه مصلحت در فقه=== | ||
سیف الله صرامی در این مقاله به پیشینه کاربرد مصلحت در فقه میپردازد و پس از آن به مفهوم مصلحت در فقه میپردازد. در بخش اوّل، مصلحت، پایة جعل احکام شرع که بهوسیله شارع مقدّس در نظر گرفته میشود، مورد بررسی است. در بخش دوم، مصلحت به صورت ابزاری که تشخیص و تعیین آن به استنباط حکم کلّی شرعی بینجامد بررسی شده است. در همین بخش، به مبحث معروف مصالح مرسله در اصول فقه اهلسنّت اشارهای رفته است. در بخش سوم که حسّاسترین بخش مقاله است، مصلحت بهصورت پایة صدور حکم حکومتی و ابزاری در مدیریت جامعه مورد بررسی فشرده قرار گرفته و دغدغة اصلی این بخش این است که چگونه میتوان از این ابزار استفاده کرد و به اصول و مبانی دینی و فقهی هم به ادارة جامعه پایبند بود. | سیف الله صرامی در این مقاله به پیشینه کاربرد مصلحت در فقه میپردازد و پس از آن به مفهوم مصلحت در فقه میپردازد. در بخش اوّل، مصلحت، پایة جعل احکام شرع که بهوسیله شارع مقدّس در نظر گرفته میشود، مورد بررسی است. در بخش دوم، مصلحت به صورت ابزاری که تشخیص و تعیین آن به استنباط حکم کلّی شرعی بینجامد بررسی شده است. در همین بخش، به مبحث معروف مصالح مرسله در اصول فقه اهلسنّت اشارهای رفته است. در بخش سوم که حسّاسترین بخش مقاله است، مصلحت بهصورت پایة صدور حکم حکومتی و ابزاری در مدیریت جامعه مورد بررسی فشرده قرار گرفته و دغدغة اصلی این بخش این است که چگونه میتوان از این ابزار استفاده کرد و به اصول و مبانی دینی و فقهی هم به ادارة جامعه پایبند بود. |