کاربر:Rezashams/صفحه تمرین۲: تفاوت میان نسخهها
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
بر اساس این مدل، عدالت مقیاس دین و عقلایی بودن مقیاس حوزه اجتماعیات و فقه معاملات است. مخالفت یقینی حکمی با سیره عقلا یا تنافی با ضوابط عدالت کاشف از موقتی بودن آن حکم است. به عقیده نویسنده هر حکمی که با عدالت و سیره عقلا همخوانی نداشته باشد حکم متغیر و موقت است و تشریع حکم مناسب بعد از معصومین(ع) به عقل جمعی مردم سپرده شده است. البته لازم به ذکر است این احکام به هیچ وجه به دین نسبت داده نمیشود. بنابراین احکام متغیر دینی جدید نداریم و تشریع به دست شارع باقی میماند. به باور کدیور این سازش میان اسلام و مدرنیته، نه انحلال اسلام در مدرنیته و نه انحلال مدرنیته در اسلام است؛ بلکه اگر از هرکدام قرائت صحیح آن را بپذیریم خواهیمیافت که هیچ تعارضی در کار نیست. نویسنده معتقد است این شیوه کم اشکالترین، سالمترین و مطمئنترین راه برای دفاع از دینداری در عصر جدید است.(ص۳۰و ۳۱) | بر اساس این مدل، عدالت مقیاس دین و عقلایی بودن مقیاس حوزه اجتماعیات و فقه معاملات است. مخالفت یقینی حکمی با سیره عقلا یا تنافی با ضوابط عدالت کاشف از موقتی بودن آن حکم است. به عقیده نویسنده هر حکمی که با عدالت و سیره عقلا همخوانی نداشته باشد حکم متغیر و موقت است و تشریع حکم مناسب بعد از معصومین(ع) به عقل جمعی مردم سپرده شده است. البته لازم به ذکر است این احکام به هیچ وجه به دین نسبت داده نمیشود. بنابراین احکام متغیر دینی جدید نداریم و تشریع به دست شارع باقی میماند. به باور کدیور این سازش میان اسلام و مدرنیته، نه انحلال اسلام در مدرنیته و نه انحلال مدرنیته در اسلام است؛ بلکه اگر از هرکدام قرائت صحیح آن را بپذیریم خواهیمیافت که هیچ تعارضی در کار نیست. نویسنده معتقد است این شیوه کم اشکالترین، سالمترین و مطمئنترین راه برای دفاع از دینداری در عصر جدید است.(ص۳۰و ۳۱) | ||
به باور نویسنده مجموعه تعالیم اسلام را میتوان به چهار بخش تقسیم کرد: 1.امور ایمانی و اعتقادی 2.امور اخلاقی 3.امور عبادی 4.احکام شرعی غیر عبادی که به آن فقه معاملات میگویند. بیش از ۹۸ درصد آیات قرآن به تبیین سه بخش اول مختص است. در اسلام سنتی دو درصد باقیمانده اهمیت زیادی یافته تا آنجا که سایر اجزا را تحت تاثیر قرار میدهد. کدیور معتقد است احکام شرعی غیرعبادی در عصر نزول سه ویژگی داشتند: ۱.مطابق عرف آن روز عقلایی بودند. ۲.مطابق آن عرف، عادلانه بودند | به باور نویسنده مجموعه تعالیم اسلام را میتوان به چهار بخش تقسیم کرد: 1.امور ایمانی و اعتقادی 2.امور اخلاقی 3.امور عبادی 4.احکام شرعی غیر عبادی که به آن فقه معاملات میگویند. بیش از ۹۸ درصد آیات قرآن به تبیین سه بخش اول مختص است. در اسلام سنتی دو درصد باقیمانده اهمیت زیادی یافته تا آنجا که سایر اجزا را تحت تاثیر قرار میدهد. کدیور معتقد است احکام شرعی غیرعبادی در عصر نزول سه ویژگی داشتند: ۱.مطابق عرف آن روز عقلایی بودند. ۲.مطابق آن عرف، عادلانه بودند. ۳.در مقایسه با احکامِ سایر ادیان و مکاتب راهحل برتر بودند.(ص۱۳۸-۱۴۰) | ||
نویسنده قرائت سومی | نویسنده قرائت سومی از اسلام است را از سوی روشنفکران دینی مطرح میکند و در آن با چهار اصل به تبیین سازگاری اسلام و مدرنیته میپردازد. به عقیده نویسنده از طرفی دین در مجموعه اجزای خود یک جهتگیری بهسوی امر متعالی برای کمال انسان است و از سویی دیگر فقیهان مسلمان با احکام متغیر دین معامله احکام ثابت کرده اند و غالب مشکلات مسلمانان معاصر از این ناحیه تولید شده است.(ص۳۸-۴۰) وی باور دارد همانگونه که احکام دین در زمان نزول عقلایی و عادلانه بوده است امروز نیز احکامی که به دین نسبت داده میشود باید مطابق عرف امروز، عقلایی و عادلانه محسوب شود و همان گونه که کتاب و سنت میتوانند ناسخ احکام پیشین باشند عقل نیز شأن ناسخیت دارد.(ص۴۱) | ||
==== حقوق بشر و روشنفکری دینی ==== | ==== حقوق بشر و روشنفکری دینی ==== | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
=== حقوق مخالف سیاسی === | === حقوق مخالف سیاسی === | ||
نویسنده مدعی است مخالف سیاسی یا ناهی از منکر است یا محارب است یا باغی که در هر صورت حقوقی دارد | نویسنده مدعی است مخالف سیاسی یا ناهی از منکر است یا محارب است یا باغی که در هر صورت حقوقی دارد.(ص۲۲۲) برخی از حقوق مخالف سیاسی امور ذیل است: ۱.حق آزادی بیان و اظهار نظر در راستای اصلاح برنامههای سیاسی حاکمان یا در راستای اصلاح ساختار سیاسی نظام و یا در راستای تغییر نظام سیاسی که این حق مستند به کلمات امیر المومنین ع در نامه 53 و خطبه ۲۱۶ و ۳۴ است.(ص۲۶۶و۲۶۷) ۲.حق فعالیت تشکیلاتی و اقدام سیاسی همه افراد جامعه که مستند به آیات ۴۱ حج، ۲۵ حدید و آیات بیانگر امر به معروف و بیانگر لزوم سرپیچی از حاکمان فاسداست.(ص۲۶۷و۲۶۸) ۳.حق اطلاع از تصمیمهای حاکمیت اعم از سیاسی فرهنگی، اقتصادی و غیره ۴.حفظ حیثیت و کرامت انسانی مخالفان سیاسی.(ص۲۷۰) ۵.حق مصونیت جان و مال و آبرو و مصونیت از تعرض قضایی(ص۲۷۰و۲۷۱) | ||
مخالف سیاسی | |||
===== بغی و محاربه ===== | ===== بغی و محاربه ===== | ||
به نظر | به نظر نویسنده باغی کسی است که دارای امور ذیل است: 1.بنابر یک تئوری خاص با حاکمیت مخالفت میکند. 2.دارای محلی خارج از دسترس حاکمیت هستند که نظام به سادگی نتواند به آنجا دست یابد. 3.ضمن افراد متعدد و گروه و تشکیلات شکل میگیرد و مسلحانه علیه حاکمیت خروج میکند. 4.بغی قیام علیه امام معصوم(ع) است لذا حکم بغی در زمان غیبت معصوم در کتب فقهی نیامده است و در فقه امامیه به رسمیت شناخته نشده است.(ص229-۲۳۶) و همچنین کدیور محارب را کسی میداند که به قصد ترساندن مردم با بکارگیری سلاح آرامش آزادی و امنیت عمومی را سلب کند و به نظر میرسد عنوان سلاح موضوعیت ندارد بلکه اشاره به ابزار نیرو و قدرتی است که موجب ترساندن مردم میشود به عبارت دیگر سلاح کنایه از ابزار اعمال زور و قدرت میباشد.که حتی بر آتش زدن خانه و کاشانه مردم منطبق میشود.(ص۲۴۶)این عناوین نامبرده از عناوین قصدیه میباشد و صدق احراز هرکدام از اینها متوقف است بر احراز قصد شخص. | ||
با توجه به تعریف فوق فعالیت های سیاسی مسالمت آمیز، سخنرانی یا انتقاد کتبی و حتی قصد براندازی، قابل انطباق بر بغی و محاربه نیست مگر اینکه با سلاح دست به عملی زند.(ص۲۵۴) و یا حتی در صورت باغی بودن اموالشان به غارت نمیرود و از مالیت نمیافتد.کودکان و زنانشان به اسارت و کنیزی نمیروند. برای آنها حکم اعدام خارج از میدان نبرد به عنوان حد شرعی صادر نمیشود. صرفا تشکیلات پاشیده میشود. این در حالی است که باغی نوعی مجرم سیاسی است اما محارب نه.(ص۲۲۹و۲۳7) | |||
=== حقوق زنان === | === حقوق زنان === |