کاربر:Ma.sultanmoradi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

Ma.sultanmoradi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Ma.sultanmoradi (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۵۹: خط ۵۹:
رسول نادری نیز در مقاله '''تعریف فلسفه فقه'''<ref> نخستین انتشار در فصلنامه قبسات، شماره ۳۹، دی ۱۳۸۵ش. [http://qabasat.iict.ac.ir/article_17409_dcafc078655dff559934c8c3596406ec.pdf لینک مقاله]</ref> استدلال می‌کند که اگر فلسفه فقه دستوری باشد، کارکرد آن ایجاد تغییر در فقه است؛ اما اگر صرفاً گزارش باشد چنین اثری ندارد. از نظر نویسنده فلسفه فقه علمی «توصیفی - تجویزی» است. نویسنده نشان می‌دهد که این اختلاف‌نظر و همچنین ابهام در حد و کارکرد اصول فقه چطور باعث شده رابطه این دو علم مبهم باقی بماند.
رسول نادری نیز در مقاله '''تعریف فلسفه فقه'''<ref> نخستین انتشار در فصلنامه قبسات، شماره ۳۹، دی ۱۳۸۵ش. [http://qabasat.iict.ac.ir/article_17409_dcafc078655dff559934c8c3596406ec.pdf لینک مقاله]</ref> استدلال می‌کند که اگر فلسفه فقه دستوری باشد، کارکرد آن ایجاد تغییر در فقه است؛ اما اگر صرفاً گزارش باشد چنین اثری ندارد. از نظر نویسنده فلسفه فقه علمی «توصیفی - تجویزی» است. نویسنده نشان می‌دهد که این اختلاف‌نظر و همچنین ابهام در حد و کارکرد اصول فقه چطور باعث شده رابطه این دو علم مبهم باقی بماند.


===جایگاه تساهل و تسامح در قوانین حقوقی اجتماعی اسلام===
===کلام جدید و مبانی فقه  ===
نویسنده این مقاله طاهر اسداللهی است.  این مقاله ادله شرعی اثبات قاعده [[تساهل و تسامح]] را بررسی می‌کند. نویسنده معتقد است روح غالب آموزش‌ها و دستورهای اسلامی مبتنی بر تساهل و تخفیف و آسان‌گیری است؛ به حدی که می‌توان با مستندات فقهی آن را همچون اصلی فقهی در نظر گرفت. او جایگاه قاعده تساهل و تسامح را در وضع و اجرای بخشی از قوانین حقوقی اسلام بررسی می‌کند و در نهایت نمونه‌هایی از استناد برخی فقیهان به این قاعده را می‌آورد.  
سه مقاله در این مجموعه مربوط به مبانی دین‌شناختی فقه است. '''نقد نظریه حداقلی در قلمرو فقه''' <ref>نخستین انتشار فصلنامه قبسات، شماره ۲۸، دی ۱۳۸۲ش. [http://qabasat.iict.ac.ir/article_17232_082890ac92a913bb9e1c4e31a0f82ed1.pdf لینک مقاله]</ref> نوشته [[علی ربانی گلپایگانی]] سعی می‌کندبه ادعای عدم توانایی فقه در پاسخگویی به تمام نیازهای بشر پاسخ دهد. نویسنده معتقد است که اسلام [[دین حداقلی]] نیست و در مسائلی همچون روابط اجتماعی جامعیت و پویایی دارد. عقل و دانش بشری نیز صرفاً ابزار تعیین و تخشیص موضوعات احکام و همچنین یافتن راه‌های مناسب برای استنباط احکام دینی هستند.
این مقاله پیشتر در فصلنامه قبسات (شماره ۳۲، دی ۱۳۸۳) منتشر شده است. [http://qabasat.iict.ac.ir/article_17299_cb0cf882a7c315daf03a2e8d04893aad.pdf مقاله را اینجا ببینید.]


===عرفی و عقلایی بودن زبان دین در حوزه تشریع و تقنین===
 
مقاله '''جایگاه تساهل و تسامح در قوانین حقوقی اجتماعی اسلام''' نوشته طاهر اسداللهی است.  این مقاله ادله شرعی اثبات قاعده [[تساهل و تسامح]] را بررسی می‌کند. نویسنده معتقد است روح غالب آموزش‌ها و دستورهای اسلامی مبتنی بر تساهل و تخفیف و آسان‌گیری است؛ به حدی که می‌توان با مستندات فقهی آن را همچون اصلی فقهی در نظر گرفت. او جایگاه قاعده تساهل و تسامح را در وضع و اجرای بخشی از قوانین حقوقی اسلام بررسی می‌کند و در نهایت نمونه‌هایی از استناد برخی فقیهان به این قاعده را می‌آورد.
<ref>نخستین انتشار در فصلنامه قبسات، شماره ۳۲، دی ۱۳۸۳ش. [http://qabasat.iict.ac.ir/article_17299_cb0cf882a7c315daf03a2e8d04893aad.pdf  لینک مقاله]</ref>
 
'''عرفی و عقلایی بودن زبان دین در حوزه تشریع و تقنین'''
محمدجواد سلمان‌پور در این مقاله مسئله حجیت ظواهر و اعتبار فهم فقهی از کتاب و سنت را بررسی کرده است. به عقیده او [[فقه و هرمنوتیک|هرمنوتیک]] به برخی پیش‌فرض‌های حجیت ظواهر خدشه وارد کرده است. با این حال، زبان‌ شریعت همان‌ زبان‌ عرفی‌ مردم‌ است‌ و از قواعد مشترک‌ بین‌ تمام‌ زبان‌ها پیروی‌ می‌کند. از همین‌ رو برای‌ فهم‌ زبان شارع باید سراغ‌ همان‌ استظهارات‌ عرفی‌ و بنای‌ عقلا رفت‌ و از به‌کارگیری‌ دقایق‌ فلسفی‌ یا عرفانی‌ پرهیز کرد. نویسنده با تکیه بر نظریه [[خطابات قانونی]] استدلال می‌کند که اوامر شارع محدود به‌ زمان‌ و مکان‌ یا افراد خاصی‌ نیست و بنابراین بایستی در همه زمان‌ها قابل فهم و اجرا باشد. این مقاله پیشتر در فصلنامه قبسات (شماره ۲۵، دی ۱۳۸۱ش) منتشر شده است. [http://qabasat.iict.ac.ir/article_17207_7fe893d29bb7a6a7a961c91016a9d255.pdf مقاله را اینجا ببینید.]
محمدجواد سلمان‌پور در این مقاله مسئله حجیت ظواهر و اعتبار فهم فقهی از کتاب و سنت را بررسی کرده است. به عقیده او [[فقه و هرمنوتیک|هرمنوتیک]] به برخی پیش‌فرض‌های حجیت ظواهر خدشه وارد کرده است. با این حال، زبان‌ شریعت همان‌ زبان‌ عرفی‌ مردم‌ است‌ و از قواعد مشترک‌ بین‌ تمام‌ زبان‌ها پیروی‌ می‌کند. از همین‌ رو برای‌ فهم‌ زبان شارع باید سراغ‌ همان‌ استظهارات‌ عرفی‌ و بنای‌ عقلا رفت‌ و از به‌کارگیری‌ دقایق‌ فلسفی‌ یا عرفانی‌ پرهیز کرد. نویسنده با تکیه بر نظریه [[خطابات قانونی]] استدلال می‌کند که اوامر شارع محدود به‌ زمان‌ و مکان‌ یا افراد خاصی‌ نیست و بنابراین بایستی در همه زمان‌ها قابل فهم و اجرا باشد. این مقاله پیشتر در فصلنامه قبسات (شماره ۲۵، دی ۱۳۸۱ش) منتشر شده است. [http://qabasat.iict.ac.ir/article_17207_7fe893d29bb7a6a7a961c91016a9d255.pdf مقاله را اینجا ببینید.]


خط ۷۲: خط ۷۵:
سید علی سادات‌فخر، در این مقاله تلاش کرده تا عواملی را  بربشمارد که باعث می‌شوند فقه قدرت حل مشکلات اجتماعی و سیاسی را داشته باشد. نویسنده با این فرض که [[غایتشناسی فقه|غایت فقه]] تأمین سعادت دنیوی و اخروی انسان است؛ استدلال می‌کند که بزرگترین‌ هدف فقه [[فقه و عدالت|عدالت‌ اجتماعی‌]] است. حال چون مجتهد مطلق‌ می‌تواند در اصول‌ و فروع‌ اجتهاد کند، در زمان حیات خود با پدیده‌های‌ نو درگیر می‌شود و با مد نظر داشتن [[موضوع‌شناسی]]، شناحت احکام، [[کشف ملاک احکام]]، بازبینی در [[روش‌شناسی فقه]] و استفاده از نظر کارشناسان، موجوب پویایی فقه و حکام آن می‌شود. از این مقاله چنین برمی‌آید که نویسنده [[فقه حکومتی]] را یکی از عوامل پویایی فقه می‌داند. این مقاله پیشتر در فصلنامه قبسات (شماره ۱۵، دی ۱۳۷۹ش) منتشر شده است. [http://qabasat.iict.ac.ir/article_17084_79b5dd79789973c4655399ed7b71b9b5.pdf مقاله را اینجا ببینید.]
سید علی سادات‌فخر، در این مقاله تلاش کرده تا عواملی را  بربشمارد که باعث می‌شوند فقه قدرت حل مشکلات اجتماعی و سیاسی را داشته باشد. نویسنده با این فرض که [[غایتشناسی فقه|غایت فقه]] تأمین سعادت دنیوی و اخروی انسان است؛ استدلال می‌کند که بزرگترین‌ هدف فقه [[فقه و عدالت|عدالت‌ اجتماعی‌]] است. حال چون مجتهد مطلق‌ می‌تواند در اصول‌ و فروع‌ اجتهاد کند، در زمان حیات خود با پدیده‌های‌ نو درگیر می‌شود و با مد نظر داشتن [[موضوع‌شناسی]]، شناحت احکام، [[کشف ملاک احکام]]، بازبینی در [[روش‌شناسی فقه]] و استفاده از نظر کارشناسان، موجوب پویایی فقه و حکام آن می‌شود. از این مقاله چنین برمی‌آید که نویسنده [[فقه حکومتی]] را یکی از عوامل پویایی فقه می‌داند. این مقاله پیشتر در فصلنامه قبسات (شماره ۱۵، دی ۱۳۷۹ش) منتشر شده است. [http://qabasat.iict.ac.ir/article_17084_79b5dd79789973c4655399ed7b71b9b5.pdf مقاله را اینجا ببینید.]


===نقد نظریه حداقلی در قلمرو فقه===
[[علی ربانی گلپایگانی]]  در این مقاله به ادعای عدم توانایی فقه در پاسخگویی به تمام نیازهای بشر پاسخ دهد. بر اساس نظریه [[دین حداقلی]]، شرایع الهی به بیان حداقل‌ها اکتفا کرده‌اند و حداکثرها را به عقل بشر واگذار کرده‌اند. ربانی گلپایگانی معتقد است که فقه اسلامی حداکثری است و در مسائلی همچون روابط اجتماعی جامعیت و پویایی دارد. عقل و دانش بشری نیز صرفاً ابزار تعیین و تخشیص موضوعات احکام و همچنین یافتن راه‌های مناسب برای استنباط احکام دینی هستند.
این مقاله پیشتر در فصلنامه قبسات (شماره ۲۸، دی ۱۳۸۲ش) منتشر شده است. [http://qabasat.iict.ac.ir/article_17232_082890ac92a913bb9e1c4e31a0f82ed1.pdf مقاله را اینجا ببینید.]


===مذاق شریعت===
===مذاق شریعت===