کاربر:Mkhaghanif/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

Mkhaghanif (بحث | مشارکت‌ها)
Mkhaghanif (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۶۱: خط ۶۱:


از عوامل دیگر مفصل شدن کتاب، نقل قول‌های مستقیم از کتاب‌های فقهی به همراه ترجمه متون است. در حالی که بیان مدعای فقیهان کافی است. مفهوم‌شناسی‌های غیر لازم نیز مزید بر علت شده است تا جایی که نویسنده حتی کلمه ازاله و فرج را نیز توضیح داده است. عامل دیگر تفصیل غیرضروری کتاب، بررسی حجیت اصل قواعد فقهی است مثل بحث درباره مستندات قاعده عسر و حرج(ص۳۰۶). چنان که در تبیین هر یک از ادله نیز نویسنده بحث را از مقدمات بعیده شروع کرده است. (ص۳۰۴) و این عامل نیز بر حجم کتاب افزوده است.
از عوامل دیگر مفصل شدن کتاب، نقل قول‌های مستقیم از کتاب‌های فقهی به همراه ترجمه متون است. در حالی که بیان مدعای فقیهان کافی است. مفهوم‌شناسی‌های غیر لازم نیز مزید بر علت شده است تا جایی که نویسنده حتی کلمه ازاله و فرج را نیز توضیح داده است. عامل دیگر تفصیل غیرضروری کتاب، بررسی حجیت اصل قواعد فقهی است مثل بحث درباره مستندات قاعده عسر و حرج(ص۳۰۶). چنان که در تبیین هر یک از ادله نیز نویسنده بحث را از مقدمات بعیده شروع کرده است. (ص۳۰۴) و این عامل نیز بر حجم کتاب افزوده است.
=== ضعف در استدلال‌های فقهی===
=== بررسی استدلال‌های فقهی===
نویسنده برای اثبات جواز عمل ترمیم بکارت برای پزشکان به لزوم ستر عیوب دیگران استناد کرده است. استدلال به این قاعده منوط به این است که دلالت آن را از لزوم کتمان عیب که عملی سلبی است توسعه داده و به انجام عملی برای لزوم ستر عیب سرایت دهیم. در واقع این که پزشک دست به عملی بزند تا مانع موارد احتمالی افشای عیب برای شخص دیگری شود قابل استناد به لزوم ستر عیوب نیست.
نویسنده برای اثبات جواز عمل ترمیم بکارت برای پزشکان به لزوم ستر عیوب دیگران استناد کرده است. استدلال به این قاعده منوط به این است که دلالت آن را از لزوم کتمان عیب که عملی سلبی است توسعه داده و به انجام عملی برای لزوم ستر عیب سرایت دهیم. در واقع این که پزشک دست به عملی بزند تا مانع موارد احتمالی افشای عیب برای شخص دیگری شود قابل استناد به لزوم ستر عیوب نیست.


روشن نیست که چه تفاوتی بین اصالة الاباحه و تسلط بر بدن وجود دارد که به عنوان دو دلیل مطرح شده است.
روشن نیست که چه تفاوتی بین اصالة الاباحه و تسلط بر بدن وجود دارد که به عنوان دو دلیل مطرح شده است.


لزوم پرهیز از مواضع تهمت یا حرمت اعتراف به فحشا و گناه هیچ یک به طور مستقیم به عمل ترمیم ارتباط ندارند. زیرا همه این وضعیت‌ها نمونه جایگزین دارند. هم شخص می‌تواند کاری کند که اصولا در این موقعیت قرار نگیرد، هم می‌تواند از راه‌های دیگر استفاده کند، به عنوان مثال فرد می‌تواند توریه کند یا حتی در مواردی دروغ بگوید.  
لزوم پرهیز از مواضع تهمت یا حرمت اعتراف به فحشا و گناه هیچ یک به طور مستقیم به عمل ترمیم ارتباط ندارند. زیرا همه این وضعیت‌ها راه‌حل‌های جایگزین دارند. هم شخص می‌تواند کاری کند که اصولا در این موقعیت قرار نگیرد، هم می‌تواند از راه‌های دیگر استفاده کند، به عنوان مثال فرد می‌تواند توریه کند یا حتی در مواردی دروغ بگوید. علاوه بر این که در بحث حرمت اعتراف به فحشا و گناه نیز تنها فرض قابل تصور آن است که ازدواج برای دختر واجب باشد، و بکارت نیز از راه دخول غیر مشروع زایل شده باشد و هیچ راه دیگری نیز برای کتمان رابطه نامشروع سابق خود نداشته باشد.  
 
حرمت اعتراف به فحشا و گناه نیز ارتباط مستقیمی به عمل ترمیم ندارد. زیرا تنها فرض قابل تصور آن است که ازدواج برای دختر واجب باشد، و بکارت نیز از راه دخول غیر مشروع زایل شده باشد و هیچ راه دیگری نیز برای کتمان رابطه نامشروع سابق خود نداشته باشد.  


در واقع همه این ادله به نوعی تمسک به سد ذرایع است. که حجیت آن در فقه شیعه محل گفت‌وگو است.
در واقع همه این ادله به نوعی تمسک به سد ذرایع است. که حجیت آن در فقه شیعه محل گفت‌وگو است.