Ahmadshayeq (بحث | مشارکت‌ها)
Ahmadshayeq (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۴۰: خط ۴۰:


===نسبت عیوب فسخ نکاح با اختلالات جنسی===
===نسبت عیوب فسخ نکاح با اختلالات جنسی===
نویسنده با بیان اینکه در منابع فقهی تعریفی از «عیوب فسخ نکاح» دیده نمی‌شود و مناقشه در تعریفی که در باب عیوب مبیع بیان شده است که آیا می‌تواند در باب عیوب نکاح ملاک عمل باشد یا خیر، چندان سودمند نیست؛ زیرا عیوب باب نکاح منصوص است.(ص۶۶).  
نویسنده با بیان اینکه در منابع فقهی تعریفی از «عیوب فسخ نکاح» دیده نمی‌شود و معتقد است باتوجه به منصوص بودن عیوب در باب نکاح، مناقشه‌ در تعریفی که در باب عیوب مبیع بیان شده است، که آیا می‌تواند در باب عیوب نکاح ملاک عمل باشد یا خیر، چندان سودمند نیست (ص۶۶).  
سپس با بیان مصادیق عیوب فسخ نکاح که در فقه و حقوق ایران ثبت شده است(ص۶۸-۶۶) به نسبت «عیوب فسخ نکاح» با «عیوب جنسی» اشاره می‌کند و از میان مصادیق عیوب فسخ نکاح، خصاء، عنن، جب، قرن، افضاء و عرج عیوبی هستند که سلامت جنسی را تحت تاثیر قرار می‌دهند و روابط جنسی زوجین را با مشکل مواجه می‌کنند وی معتقد است  از این قبیل آسیب‌ها می‌توان به «عیوب جنسی» تعبیر کرد؛ ولی جنون و زمین‌گیری و نابینایی به امور جنسی ارتباطی ندارند و حکم فسخ در این‌گونه موارد را نقص در استمتاع می‌داند مانند برص  و جذام که اساسا عیب محسوب نشده و در شمار بیماری‌ها قرار می‌گیرند و باتوجه به اینکه نقص در استمتاع می‌شوند به همین دلیل در شمار عیوب فسخ نکاح قرار گرفته‌اند(ص۶۸).
سپس با بیان مصادیق عیوب فسخ نکاح که در فقه و حقوق ایران ثبت شده است(ص۶۸-۶۶) به نسبت «عیوب فسخ نکاح» با «عیوب جنسی» اشاره می‌کند و از میان مصادیق عیوب فسخ نکاح، خصاء، عنن، جب، قرن، افضاء و عرج عیوبی هستند که سلامت جنسی را تحت تاثیر قرار می‌دهند و روابط جنسی زوجین را با مشکل مواجه می‌کنند وی معتقد است  از این قبیل آسیب‌ها می‌توان به «عیوب جنسی» تعبیر کرد؛ ولی جنون و زمین‌گیری و نابینایی به امور جنسی ارتباطی ندارند و حکم فسخ در این‌گونه موارد را نقص در استمتاع می‌داند مانند برص  و جذام که اساسا عیب محسوب نشده و در شمار بیماری‌ها قرار می‌گیرند و باتوجه به اینکه نقص در استمتاع می‌شوند به همین دلیل در شمار عیوب فسخ نکاح قرار گرفته‌اند(ص۶۸).
نویسنده در نسبت ماهوی اختلال جنسی و عیوب فسخ معتقد است باتوجه به اینکه اختلال جنسی، آسیبی روان‌شناختی است و در دسته اختلال‌های روانی طبقه‌بندی می‌شود که متمایز از عیوب فسخی است که در فقه اسلامی به آن اشاره شده است. وی معتقد است نسبت عیوب ذکر شده در فقه و حقوق با اختلال جنسی، عموم وخصوص من‌وجه است.(ص۶۹). زیرا اختلال جنسی مصادقی دارد که در ردیف عیوب موجب فسخ نکاح قرار نمی‌گیرند. اغلب مشکلات یا کزکاری‌هایی که امروزه به‌نام اختلال جنسی شناخته می‌شوند در فقه سابقه‌ای ندارند و فقط اشاراتی کلی به آن‌ها در فقه اسلامی پیدا می‌شود؛ مشکلاتی مانند زودانزالی، سردمزاجی، وازینیسم.
نویسنده در نسبت ماهوی اختلال جنسی و عیوب فسخ معتقد است باتوجه به اینکه اختلال جنسی، آسیبی روان‌شناختی است و در دسته اختلال‌های روانی طبقه‌بندی می‌شود که متمایز از عیوب فسخی است که در فقه اسلامی به آن اشاره شده است. وی معتقد است نسبت عیوب ذکر شده در فقه و حقوق با اختلال جنسی، عموم وخصوص من‌وجه است.(ص۶۹). زیرا اختلال جنسی مصادقی دارد که در ردیف عیوب موجب فسخ نکاح قرار نمی‌گیرند. اغلب مشکلات یا کزکاری‌هایی که امروزه به‌نام اختلال جنسی شناخته می‌شوند در فقه سابقه‌ای ندارند و فقط اشاراتی کلی به آن‌ها در فقه اسلامی پیدا می‌شود؛ مشکلاتی مانند زودانزالی، سردمزاجی، وازینیسم.