کاربر:Mkhaghanif/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز ←مدعیات |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
نویسنده همچنین دلایلی مثل لزوم منع اشاعه فحشا (ص۳۱۷)، لزوم حفظ عِرض و آبرو (ص۳۲۰)، لزوم اصلاح فاسق (ص۳۲۴)، لزوم حفظ نفوس (ص۳۲۷)، و قاعده دفع افسد به فاسد (ص۳۳۱) را جزو دلایلی شمرده است که میتواند اقدام به ترمیم را هم برای دختران و هم برای پزشکان اثبات کند. ولی از نظر او لزوم ستر عیوب دیگران فقط میتواند جواز ترمیم را برای پزشکان ثابت کند.(ص۳۳۵) | نویسنده همچنین دلایلی مثل لزوم منع اشاعه فحشا (ص۳۱۷)، لزوم حفظ عِرض و آبرو (ص۳۲۰)، لزوم اصلاح فاسق (ص۳۲۴)، لزوم حفظ نفوس (ص۳۲۷)، و قاعده دفع افسد به فاسد (ص۳۳۱) را جزو دلایلی شمرده است که میتواند اقدام به ترمیم را هم برای دختران و هم برای پزشکان اثبات کند. ولی از نظر او لزوم ستر عیوب دیگران فقط میتواند جواز ترمیم را برای پزشکان ثابت کند.(ص۳۳۵) | ||
==روششناسی | ==روشها، مبانی و مدعیات == | ||
نویسنده کتاب ترمیم بکارت روششناسی خود را تحلیلی- انتقادی توصیف کرده است(ص۳۹) ولی مبانی اختصاصی خود را به طور مستقل تبیین نکرده است. | |||
===روششناسی=== | |||
کتاب ترمیم بکارت روشی گزارشی و تحلیلی دارد و رویکردش در نقد ادله اجتهادی است. پس از مفهومشناسی و تحلیل دلیل، تطبیق و عدم تطبیق آن بر ترمیم بکارت را ارزیابی کرده و در هر بخش نظر خود را نیز بیان کرده است. در فصل سوم نیز همین فرایند را در مباحث حقوق پی گرفته است. بر همین اساس بخش اعظم کتاب به گزارش استدلالهای فقیهان شیعه و اهل سنت و نیز آراء حقوقدانان اختصاص یافته است. | کتاب ترمیم بکارت روشی گزارشی و تحلیلی دارد و رویکردش در نقد ادله اجتهادی است. پس از مفهومشناسی و تحلیل دلیل، تطبیق و عدم تطبیق آن بر ترمیم بکارت را ارزیابی کرده و در هر بخش نظر خود را نیز بیان کرده است. در فصل سوم نیز همین فرایند را در مباحث حقوق پی گرفته است. بر همین اساس بخش اعظم کتاب به گزارش استدلالهای فقیهان شیعه و اهل سنت و نیز آراء حقوقدانان اختصاص یافته است. | ||
=== | ===بکارت امری عرفی است=== | ||
نویسنده | نویسنده یازده احتمال درباره معنای باکره بودن را از متون فقهی استخراج کرده و سپس نظر خود را بیان کرده است.(ص۸۴-۹۰) نویسنده باکرگی را موضوعی عرفی میداند که دخالت فقیهان در آن نمیتواند حجت باشد و آنچه فقیه میگوید به اندازه سخن یکی از اهل عرف ارزش دارد.(ص۳۷۴) نویسنده تصریح میکند که در از نظر عرف معیار دوشیزگی عدم رابطه جنسی منجر به دخول از روبرو است. | ||
باتکیه بر مبنای نویسنده در تعیین باکره، از نگاه او زنان از نظر باکرگی به سه قسم تقسیم میشوند؛ باکرۀ حقیقی که هیچگونه رابطه جنسی نداشته است، باکرۀ حُکمی که دخول در قُبُل نداشته است و باکرۀ جعلی که هر چند رابطه دخولی از راه حرام داشته است اما چون تحت ولایت ولیّ است باکره محسوب میشود.(ص۴۳۹) | |||
بنابر این اگر دختر رابطه جنسی نداشته باشد و به هر دلیلی بکارت او از بین رفته و سپس ترمیم شده باشد، عمل ترمیم از سوی او تدلیس در نکاح نیست.(ص۳۶۷) چنانکه چنین شخصی مشمول حکم تدلیس در نکاح یا تخلف از شرط هم نیست نیست.(ص۳۷۵) و به همین دلیل اگر ازاله بکارت از طریق دخول شرعی نباشد، دختر همچنان نیازمند اذن ولی شرعی است.(ص۳۷۸) | |||
===تکیه بر اصول اباحه، برائت و تسلیط === | |||
نویسنده کتاب خود با نظریه جواز ترمیم موافق است. او دلایلی مثل اصل اباحه و اصل برائت و قاعده تسلط افراد بر بدن خودشان را برای اثبات اصل جواز ترمیم کافی میداند ولی معتقد است چون همیشه این عمل با لمس و نظر نامحرم همراه است این دلایل نمیتوانند جواز را ثابت کنند. وی سپس گروهی از عناوین را برمیشمرد که حاکم بر حرمت لمس و نظر نامحرم هستند و با این عناوین جواز ترمیم را ثابت میکند. | |||
===ترمیم بکارت جایز است=== | |||
بنابر گزارش نویسنده به فتوای تمام فقیهان شیعه ترمیم بکارت خودبخود حرام نیست و آنچه باعث حرمت آن میشود ملازمات آن از قبیل لمس و نگاه نامحرم است. که در این صورت اگر ضرورتی در بین باشد ترمیم بکارت میتواند برای زن مجاز باشد.(ص۴۳۸) | بنابر گزارش نویسنده به فتوای تمام فقیهان شیعه ترمیم بکارت خودبخود حرام نیست و آنچه باعث حرمت آن میشود ملازمات آن از قبیل لمس و نگاه نامحرم است. که در این صورت اگر ضرورتی در بین باشد ترمیم بکارت میتواند برای زن مجاز باشد.(ص۴۳۸) | ||
از منظر حقوقی نیز ترمیم بکارت عیبی برای زن محسوب نمیشود و بنابر این زوج با تکیه بر آن حق فسخ پیدا نمیکند(ص۳۵۴) هر چند اگر مصداق تدلیس در نکاح یا تخلف از شرط باشد میتواند مجوز فسخ نکاح یا کاهش مهریه باشد. و اگر باعث فریب در نکاح باشد جرم محسوب میشود.(ص۳۷۵ | از منظر حقوقی نیز ترمیم بکارت عیبی برای زن محسوب نمیشود و بنابر این زوج با تکیه بر آن حق فسخ پیدا نمیکند(ص۳۵۴) هر چند اگر مصداق تدلیس در نکاح یا تخلف از شرط باشد میتواند مجوز فسخ نکاح یا کاهش مهریه باشد. و اگر باعث فریب در نکاح باشد جرم محسوب میشود.(ص۳۷۵) | ||
==بررسی و ارزیابی== | ==بررسی و ارزیابی== |