کاربر:Ms.sadeghi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

Ms.sadeghi (بحث | مشارکت‌ها)
صورت دوم: تلقیح نطفه مرد بیگانه در رحم همسر: اصلاح ارقام، اصلاح فاصلهٔ مجازی
Ms.sadeghi (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۵۷: خط ۵۷:
===صورت دوم: تلقیح نطفه مرد بیگانه در رحم همسر===
===صورت دوم: تلقیح نطفه مرد بیگانه در رحم همسر===


در صورت دوم، شوهر به خاطر [[ضعف اسپرم]] نمی‌تواند همسرش را [[باردار]] کند، لذا با [[روش‌های جدید باروری]] نطفه مرد دیگری را در رحم همسرش قرار می‌دهند.(ص۶۵) برخی از فقها قائل به جواز و بعضی دیگر آن را حرام می دانند. نویسنده ابتدا دلایل روایی حرمت را بیان کرده و بعد از نقد و بررسی سندی و دلالی پنج روایت<ref>کلینی، كافي، ج‏۵، ص۵۴۰، ح۳؛ ص ۵۴۱، ح ۱؛ ج‏۷، ص ۲۶۲، ح ۱۲؛ صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج‏۳، ص ۵۵۹؛ اهوازی، الزهد، ص ۸</ref>، آنها را برای اثبات حرمت انتقال نطفه مرد بیگانه در رحم همسرش کافی نمی‌داند و با توجه به اصل عملی خویش، آن را جایز می داند.(ص۶۵-۸۸؛ ص۱۰۹)
در صورت دوم، شوهر به خاطر [[ضعف اسپرم]] نمی‌تواند همسرش را [[باردار]] کند، لذا با [[روش‌های جدید باروری]] نطفه مرد دیگری را در رحم همسرش قرار می‌دهند.(ص۶۵) برخی از فقها قائل به جواز و بعضی دیگر آن را حرام می دانند. نویسنده ابتدا دلایل روایی حرمت را بیان کرده و بعد از نقد و بررسی سندی و دلالی پنج روایت<ref>کلینی، كافي، ج‏۵، ص۵۴۰، ح۳؛ ص ۵۴۱، ح ۱؛ ج‏۷، ص ۲۶۲، ح ۱۲؛ صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج‏۳، ص ۵۵۹؛ اهوازی، الزهد، ص ۸</ref>، آنها را برای اثبات حرمت انتقال نطفه مرد بیگانه در رحم همسرش کافی نمی‌داند و با توجه به اصل عملی خویش، آن را جایز می داند (ص۶۵-۸۸؛ ص۱۰۹).
 
فاضل لنکرانی بعد از ذکر روایات، چهار آیه<ref>نور/۳۱؛ مومنون/۵-۷؛ نساء/۲۳ و احزاب/۳۵</ref> را بیان می‌کند و سه آیه از آنها را قابل خدشه می‌داند (ص۱۰۹) و معتقد است با آیه (۷) سوره مومنون و روایات ذیلش، می‌توان حرمت انتقال نطفه مرد بیگانه در رحم همسر را اثبات کرد (ص۸۹-۱۰۵؛ ص۱۰۹).


فاضل لنکرانی بعد از ذکر روایات، چهار آیه<ref>نور/۳۱؛ مومنون/۵-۷؛ نساء/۲۳ و احزاب/۳۵</ref> را بیان می‌کند و سه آیه از آنها را قابل خدشه می‌داند (ص۱۰۹) و معتقد است با توجه به مضمون آیه (۷) سوره مومنون و روایات ذیلش، این آیه می‌تواند حرمت شکل دوم را اثبات کند.(ص۸۹-۱۰۵؛ ص۱۰۹)
نگارنده بعد از نقد و بررسی آیات، یک روایت را که علت حرمت [[زنا]] در آن آمده ذکر کرده و دلیل حرمت زنا را «فساد در خانواده» معرفی می‌کند و معتقد است این دلیل در شکل دوم نیز وجود دارد؛ لذا بعد از بیان نقد و بررسی همه ادله قرآنی و روایی حرمت، قائل به حرمت صورت دوم تلقیح می‌شود.(ص۱۱۷-۱۱۸)
نگارنده بعد از نقد و بررسی آیات، یک روایت را که علت حرمت [[زنا]] در آن آمده ذکر کرده و دلیل حرمت زنا را «فساد در خانواده» معرفی می‌کند و معتقد است این دلیل در شکل دوم نیز وجود دارد؛ لذا بعد از بیان نقد و بررسی همه ادله قرآنی و روایی حرمت، قائل به حرمت صورت دوم تلقیح می‌شود.(ص۱۱۷-۱۱۸)
سپس ادله قائلین به جواز صورت دوم را نیز مطرح می‌کند و می‌گوید مهمترین دلیل، روایات این باب است که بازگشت همه آنها به دو روایت که در کافی [[کلینی]] و تهدیب [[شیخ طوسی]] آمده است می‌باشد.(ص۱۱۸) وی بعد از نقد، بررسی و مناقشه در سند و محتوای این دو روایت، آنها را برای اثبات جواز صورت دوم تلقیح مصنوعی، کافی نمی‌داند.(ص۱۲۴)
سپس ادله قائلین به جواز صورت دوم را نیز مطرح می‌کند و می‌گوید مهمترین دلیل، روایات این باب است که بازگشت همه آنها به دو روایت که در کافی [[کلینی]] و تهدیب [[شیخ طوسی]] آمده است می‌باشد.(ص۱۱۸) وی بعد از نقد، بررسی و مناقشه در سند و محتوای این دو روایت، آنها را برای اثبات جواز صورت دوم تلقیح مصنوعی، کافی نمی‌داند.(ص۱۲۴)