کاربر:Mojtaba61.Abedini/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
== | ==بررسی حکم فقهی طنز در قالب قصه و تحلیل دلایل حرمت آن== | ||
در فصل چهارم کتاب، نویسنده به بررسی حکم فقهی طنز در قالب قصه میپردازد. او تأکید دارد که طنز ممکن است به صورت قصهای خیالی و غیرواقعی باشد که حامل پیامهای آموزنده باشد. نویسنده در ابتدا کلمات بزرگانی همچون ابی الصلاح حلبی، ابن ادریس و دیگران مبنی بر منع در بیان قصه ذکر میکند. سپس با استناد به روایاتی (همراه با بحث سندی و دلالتی) در تایید کلمات فقها ذکر می کند. | در فصل چهارم کتاب، نویسنده به بررسی حکم فقهی طنز در قالب قصه میپردازد. او تأکید دارد که طنز ممکن است به صورت قصهای خیالی و غیرواقعی باشد که حامل پیامهای آموزنده باشد. نویسنده در ابتدا کلمات بزرگانی همچون ابی الصلاح حلبی، ابن ادریس و دیگران مبنی بر منع در بیان قصه ذکر میکند. سپس با استناد به روایاتی (همراه با بحث سندی و دلالتی) در تایید کلمات فقها ذکر می کند. | ||
نویسنده در یک گفتار مستقل به ادله حرمت فقها در منع از قصه خوانی پاسخ میدهد که حرمت قصهگویی در صورتی مطرح است که قصه بهعنوان حقیقت گفته شود، اما اگر قصه انشایی بوده و شنوندگان از عدم واقعیت آن آگاه باشند، ایرادی ندارد. سپس در پاسخ به روایات نهی از قصه خوانی می نویسد: مراد از این روایات، قصه گویانی هستند که در زیر چتر حاکمان جور بر ضد ائمه اطهار(ع) عمل میکردند. (ص۹۷-۱۰۶) | نویسنده در یک گفتار مستقل به ادله حرمت فقها در منع از قصه خوانی پاسخ میدهد که حرمت قصهگویی در صورتی مطرح است که قصه بهعنوان حقیقت گفته شود، اما اگر قصه انشایی بوده و شنوندگان از عدم واقعیت آن آگاه باشند، ایرادی ندارد. سپس در پاسخ به روایات نهی از قصه خوانی می نویسد: مراد از این روایات، قصه گویانی هستند که در زیر چتر حاکمان جور بر ضد ائمه اطهار(ع) عمل میکردند. (ص۹۷-۱۰۶) |