کاربر:Mojtaba61.Abedini/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
در فصل نهم، نویسنده به بررسی طنز و مسائل حرام مرتبط با اشخاص پرداخته و سؤالی مطرح میکند: طنزی که منجر به هتک حرمت و حرام شود چه حکمی دارد؟ او دو دسته از افراد را معرفی میکند. دسته اول شامل افرادی است که سوژه طنز قرار میگیرند و در دین حرمت ندارند، مانند اهل بدعت، پیشوایان ظالم، و فاسقانی که فسق خود را آشکار میکنند. نویسنده با استناد به چهار روایت بیان میکند که طنز نسبت به این افراد اشکالی ندارد. در ادامه، نویسنده به دسته دوم میپردازد: افرادی که دارای آبرو و ویژگیهای عقیدتی سالم هستند، یعنی مؤمنان. او با استناد به آیات قرآن (احزاب/۵۸ و حج/۳۰) و روایات به عدم توهین و تحقیر مؤمن اشاره می کند و نتیجه میگیرد: اطلاق ادله آیات، روایات، اجماع و عقل، شامل احترام به مؤمن به ویژگیهای عقیدتی است (خواه راضی باشد و یا نباشد) لذا طنز قرار دادن مؤمن جایز نیست. (ص۱۳۸ - ۱۴۴) | در فصل نهم، نویسنده به بررسی طنز و مسائل حرام مرتبط با اشخاص پرداخته و سؤالی مطرح میکند: طنزی که منجر به هتک حرمت و حرام شود چه حکمی دارد؟ او دو دسته از افراد را معرفی میکند. دسته اول شامل افرادی است که سوژه طنز قرار میگیرند و در دین حرمت ندارند، مانند اهل بدعت، پیشوایان ظالم، و فاسقانی که فسق خود را آشکار میکنند. نویسنده با استناد به چهار روایت بیان میکند که طنز نسبت به این افراد اشکالی ندارد. در ادامه، نویسنده به دسته دوم میپردازد: افرادی که دارای آبرو و ویژگیهای عقیدتی سالم هستند، یعنی مؤمنان. او با استناد به آیات قرآن (احزاب/۵۸ و حج/۳۰) و روایات به عدم توهین و تحقیر مؤمن اشاره می کند و نتیجه میگیرد: اطلاق ادله آیات، روایات، اجماع و عقل، شامل احترام به مؤمن به ویژگیهای عقیدتی است (خواه راضی باشد و یا نباشد) لذا طنز قرار دادن مؤمن جایز نیست. (ص۱۳۸ - ۱۴۴) | ||
در فصل یازدهم، نویسنده به موضوع "برخورد دو مصلحت در طنز" میپردازد و بیان میکند که گاهی طنز درباره افراد یا جامعه با مصلحتهای دیگر در تعارض قرار میگیرد. از یک سو، مصلحت حفظ احترام مؤمنان و از سوی دیگر، مصلحت اصلاح جامعه اسلامی و رفع مشکلات وجود دارد. این تعارض میتواند منجر به هتک حرمت مؤمن یا تضعیف نظم اجتماعی شود. | |||
نویسنده با استناد به قاعده اصولی باب تزاحم و روایات امر به معروف و کلام شیخ انصاری در این باب در پاسخ به این پرسش که کدام مصلحت باید اولویت داشته باشد، استدلال میکند که مصلحت عمومی جامعه اسلامی از اهمیت بیشتری برخوردار است و در مواردی که طنز به اصلاح جامعه کمک کند، حتی اگر شامل غیبت یا هتک حرمت باشد، ایرادی ندارد. در موارد تزاحم مصلحتها، حفظ مصلحت جامعه و اصلاح آن بر مصلحت فردی ارجحیت دارد. |