کاربر:Mojtaba61.Abedini/صفحه تمرین۲: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
==دلائل حرمت ذاتی غنا== | ==دلائل حرمت ذاتی غنا== | ||
نویسنده در ص ۷۵ به بررسی ادله حرمت خوانندگی زن با استناد به آیات، روایات، اجماع و عقل میپردازد. | نویسنده در ص ۷۵ به بررسی ادله حرمت خوانندگی زن با استناد به آیات، روایات، اجماع و عقل میپردازد. | ||
=== | ===دلائل قرآنی بر حرمت غنا=== | ||
به باور او، چون در آیات قرآن از لفظ غنا استفاده نشده و امر و نهی خاصی صریحاً به آن تعلق نگرفته، تمسککنندگان به این آیات به واسطه روایات در این باب بر حرمت غنا کمک گرفتهاند. در آیات قرآن الفاظی مانند قول زور، باطل و لهو الحدیث آمده که طبق نظر مفسران و روایات رسیده از ائمه(ع) بر غنا و خوانندگی تطبیق میشود. | |||
نویسنده در ادامه، آیات ۶ لقمان، ۳۰ حج، ۷۲ فرقان و ۳ مؤمنون را از دیدگاه لغویون، مفسران، فقها و روایات وارده (با تحلیل سندی) مورد بررسی قرار میدهد و در پایان مباحث، بر حرمت غنا نتیجهگیری میکند. او همچنین به کسانی که قائل به عدم اتمام آیات و روایات بر حرمت غنا هستند، پاسخ میدهد (ص ۸۰ - ۹۹). | نویسنده در ادامه، آیات ۶ لقمان، ۳۰ حج، ۷۲ فرقان و ۳ مؤمنون را از دیدگاه لغویون، مفسران، فقها و روایات وارده (با تحلیل سندی) مورد بررسی قرار میدهد و در پایان مباحث، بر حرمت غنا نتیجهگیری میکند. او همچنین به کسانی که قائل به عدم اتمام آیات و روایات بر حرمت غنا هستند، پاسخ میدهد (ص ۸۰ - ۹۹). | ||
===دلائل روایی بر حرمت غنا=== | |||
نویسنده در دومین دلیل بر حرمت ذاتی غنا به روایاتی استدلال میکند که به صورت مستقل در کتابهای شیعه و سنی درباره غنا نقل شده است و برخی فقها برای آن ادعای تواتر دارند. او نظر فقهایی که مدعی هستند روایتی که از نظر سند و دلالت در حرمت غنا تام و تمام باشد، وجود ندارد را رد کرده و مینویسد که با جستجو در منابع روایی به روایات فراوانی برمیخوریم که از نظر سند کامل و درست هستند و بر حرمت ذاتی غنا دلالت دارند. | |||
نویسنده روایات را جمعآوری کرده و با بررسی سندی آنها، به چند دسته کلی تقسیم میکند: | |||
1. روایاتی در نکوهش زن خواننده | |||
2. روایاتی در حرام بودن قیمت کنیز خواننده | |||
3. روایاتی در حرام بودن کسب زن خواننده | |||
4. روایاتی در ممنوعیت استماع و شرکت در مجالس خواننده زن | |||
او پس از این دستهبندی نتیجه میگیرد که این روایات از نظر سند و دلالت در حرمت ذاتی غنا تمام هستند. همچنین برخی از فقها نیز بر حرمت ذاتی غنا ادعای استفاضه و تواتر در روایات دارند، که در این صورت ضعف سندی برخی از روایات خدشهای بر استدلال حرمت غنا نخواهد داشت (ص ۹۹-۱۰۶). | |||
=== اجماع بر حرمت=== | |||
سومین دلیلی که نویسنده برای اثبات حرمت غنا استفاده میکند، اجماع است. به باور او، علمایی همچون شیخ مفید، شیخ طوسی، ملا احمد نراقی، صاحب جواهر، شیخ انصاری و دیگر فقهایی که به اجماع استناد کردهاند، اجماعشان مدرکی بوده و نمیتواند دلیل مستقلی برای اثبات حرمت ذاتی غنا باشد. بلکه آن اجماع موید دلالت آیه و روایت است (ص ۱۰۶-۱۱۰). | |||
===دلیل عقلی=== | |||
چهارمین دلیل نویسنده برای اثبات حرمت ذاتی غنا، عقل است. به باور نویسنده، استدلال به عقل زمانی معتبر است که از طریق کتاب، سنت و اجماع هیچ حکمی به ما نرسیده باشد و عقل بهطور جزم و یقین به مفسده یا مصلحت موضوع پی ببرد. اما چون اکثر فقها با استناد به آیه، سنت و اجماع، بر حرمت خوانندگی زن حکم دادهاند، به دلیل عقل بسنده نکردهاند (ص ۱۱۰ - ۱۱۱). | |||
==دیدگاه قائلین به تفصیل بین خوانندگی لهوی و غیر لهوی== | |||
نویسنده در سومین دیدگاه حکم غنا به بررسی دیدگاه قائلین به تفصیل بین خوانندگی لهوی و غیر لهوی زن پرداخته است. او مهمترین قائلین این دیدگاه را سید محمد ابراهیم بحرانی، معروف به سید ماجد، دانسته و بیان میکند که صاحبان این دیدگاه غنا را به دو قسم غنای حلال و غیر شهوانی و غنای حرام شهوانی تقسیمبندی کردهاند. مهمترین دلیل آنها، انصراف دانسته شده است که نویسنده ادعای انصراف را خلاف ظاهر میداند (ص ۱۳۱ - ۱۳۴). | |||
==موضوعات مختلف خوانندگی زن == | |||
نویسنده پس از بیان نظر فقها مبنی بر حرمت ذاتی غنا، به موضوعات مختلف خوانندگی زن میپردازد. این موضوعات شامل کسب درآمد از طریق خوانندگی، حرام بودن همکاری با خوانندگان، فاسق بودن خوانندگان، کبیره بودن گناه خوانندگی و ممنوعیت حضور در مجالس خوانندگی است. نویسنده این مباحث را با استناد به کلمات فقهایی همچون شیخ صدوق، شیخ مفید، شیخ طوسی، شهید اول، شهید ثانی، علامه مجلسی، محقق اردبیلی، شیخ حر عاملی، امام خمینی، بهجت، گلپایگانی، مکارم و خامنهای بیان میکند (ص ۱۳۵ - ۱۵۱). | |||
==تک خوانی زن == | |||
نویسنده در ادامه به بررسی مواد خاص از خوانندگی زن پرداخته و موضوعاتی همچون تکخوانی زن برای محارم (در مجلس زنانه و مجلس مختلط)، جمعخوانی زن (در مجلس زنانه و مختلط) و خوانندگی زن بدون مستمع را مورد بحث قرار میدهد. | |||
در ذیل عنوان تکخوانی زن، نویسنده به سه دسته اصلی میپردازد: | |||
1. تکخوانی زن برای محارم | |||
2. تکخوانی زن در مجلس زنانه | |||
3. تکخوانی زن در مجالس مختلط (ص ۱۵۱). |