کاربر:Mojtaba61.Abedini/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: برگرداندهشده |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: برگرداندهشده |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
===روایات تفسیری=== | ===روایات تفسیری=== | ||
نویسنده از ۶ آیهای که برای حرمت غنا به آنها استناد شده، تنها به بررسی سه آیه بسنده کرده است (ص ۹۵ -۱۱۱). وی | نویسنده از ۶ آیهای که برای حرمت غنا به آنها استناد شده، تنها به بررسی سه آیه بسنده کرده است (ص ۹۵ -۱۱۱). وی در ابتدا آیه ۳۰ سوره حج با ذکر چهار روایت بیان میکند که در آنها قول زور به غنا تفسیر شده است. همچنین، به نظرات مفسران متقدم شیعی استناد میکند که آنها نیز قول زور را به معنای غنا دانستهاند (ص ۹۵ -۹۸). | ||
در ادامه به آیه ۵ سوره لقمان همراه با چهار روایت مرتبط با حرمت غنا اشاره کرده و نظرات مفسران شیعی و سنی که لهو الحدیث در این آیه را به غنا تفسیر کردهاند، ذکر میکند. به باور نویسنده مراد از لهو الحدیث در این آیه، غنای همراه با لهو و لعب است (ص۹۹-۱۰۱). | |||
نویسنده در ادامه به تفسیر عبارت «لیضل الناس» در آیه پرداخته و بیان میکند که غنا به دو نوع تقسیم میشود: غنای حرام که باعث گمراهی مردم میشود و غنای حلال که چنین ویژگی گمراهکنندهای ندارد. بنابراین، روایاتی که بر حرمت غنا دلالت دارند، به نوعی از غنا اشاره میکنند که موجب گمراهی مردم میشود (ص۱۰۱ - ۱۰۲). | نویسنده در ادامه به تفسیر عبارت «لیضل الناس» در آیه پرداخته و بیان میکند که غنا به دو نوع تقسیم میشود: غنای حرام که باعث گمراهی مردم میشود و غنای حلال که چنین ویژگی گمراهکنندهای ندارد. بنابراین، روایاتی که بر حرمت غنا دلالت دارند، به نوعی از غنا اشاره میکنند که موجب گمراهی مردم میشود (ص۱۰۱ - ۱۰۲). | ||
نویسنده در بررسی آیه سوم (فرقان: ۷۲) با استناد به روایات مرتبط بر حرمت غنا استدلال خود را مطرح میکند. ابتدا دیدگاه برخی مفسران را بیان میکند که این آیه در زمینه شهادت بر باطل مورد استفاده قرار گرفته و در کتب فقهی نیز در بحث قضا و قضاوت به آن اشاره شده است. سپس با نقل از تفسیر المیزان، دو احتمال درباره مفهوم آیه ذکر میکند و احتمال دوم را که «زور» به معنای لهو از قبیل غنا باشد، مناسبتر میداند. در ادامه، نویسنده به سه روایت اشاره میکند که در آنها امام(ع) مصداق این آیه را غنا و موسیقی معرفی کرده است (صفحات ۱۰۲ تا ۱۰۴). | |||
نویسنده با اشکال به دلالت آیه بر حرمت، بیان میکند که روایات مرتبط با این آیه دلالتی بر حرمت غنا ندارند. او در یک قاعده کلی درباره روایاتی که در تفسیر سه آیه ذکر شدهاند، مینویسد که انصاف این است که این روایات دلالتی بر حرمت کیفیت صوتی به خودی خود ندارند، مگر اینکه بگوییم در مفهوم لهو الحدیث حرمت لهو اشعار بر اطلاقش دارد. یعنی هر نوع لهوی مورد نفرت پروردگار است. | |||
نویسنده به دلالت آیه بر | |||
همچنین، زور به معنای باطل به طور کلی حرام و مورد مذمت خداوند است، حتی اگر این لهو و باطل در کیفیت کلام ظهور یابد و نه در خود کلام. بنابراین، هر جا که کیفیت کلام به لهو، زور یا باطل تبدیل شود، مبغوض است. حال اگر غنا در کلام حق مانند قرآن باشد یا در کلام باطل، معیار حرمت خود کلام نیست، بلکه لحن و کیفیت صوتی تعیینکننده حلال یا حرام بودن است. بنابراین اگر کسی کلام حقی مانند قرآن را با آهنگ لهو بخواند، این عمل قطعاً حرام است (ص۱۰۴ - ۱۰۶). | همچنین، زور به معنای باطل به طور کلی حرام و مورد مذمت خداوند است، حتی اگر این لهو و باطل در کیفیت کلام ظهور یابد و نه در خود کلام. بنابراین، هر جا که کیفیت کلام به لهو، زور یا باطل تبدیل شود، مبغوض است. حال اگر غنا در کلام حق مانند قرآن باشد یا در کلام باطل، معیار حرمت خود کلام نیست، بلکه لحن و کیفیت صوتی تعیینکننده حلال یا حرام بودن است. بنابراین اگر کسی کلام حقی مانند قرآن را با آهنگ لهو بخواند، این عمل قطعاً حرام است (ص۱۰۴ - ۱۰۶). | ||
نویسنده | نویسنده با طرح این سؤال که غنا مقوله کلام است یا کیفیت صوت؟ به تقسیمبندی افراد به دو گروه اشاره میکند که گروهی با استناد به روایاتی، حرمت غنا را به دلیل کلمات باطل میدانند، در حالی که گروه دیگر، حرمت غنا را ناشی از مقوله صوت، مانند کشیدن صدا و موارد مشابه، تلقی میکنند. به باور نویسنده از نظر علمی تفاوتی میان نظریه غنا به عنوان کیفیت صوت یا کلام وجود ندارد؛ چرا که در هر دو حالت، از دیدگاه شرع، غنای حرام زمانی است که عنوان لهو، لغو یا زور بر آن صدق کند. هر جا که این عناوین صدق نکند، از نظر شرع، غنا حرام نبوده و نیست (ص۱۰۶ - ۱۰۹). | ||
نویسنده | به اعتقاد نویسنده دیگر آیات مطرح شده در این باره، دلالتی بر حرمت غنا دلالت دارند (ص ۱۰۹ - ۱۱۱). | ||
===روایات=== | ===روایات=== | ||
نویسنده | نویسنده در ابتدا با استناد به نظرات فقها بیان میکند که آنها به تواتر یا مستفیض بودن اخبار در حرمت غنا معتقد هستند. نویسنده پنج روایت را در مورد حرمت غنا ذکر کرده و پس از تحلیل و بررسی این روایات و رد برخی از آنها، نتیجه میگیرد که غنا به دلیل لهو و باطل بودن حرام است. اگر میان صوت لهوی و باطل در نسب اربعه رابطه تساوی برقرار باشد، که این نظر قویتر نیز به نظر میرسد، میتوان گفت غنا همان صوت لهوی و باطل است. بنابراین، صوت لهوی حرام بوده و در نتیجه غنا نیز که نوعی صوت لهوی است، حرام میباشد (ص۱۱۱-۱۱۹). | ||
به باور نویسنده اگر بتوان از روایات، حرمت خرید و فروش مغنیه را استنباط کرد، بهطور ملازمه اصل غنا نیز حرام خواهد بود. فقهایی مثل شیخ حر عاملی کسب مغنیه، خرید و فروش، تعلیم و شنیدن آن را حرام دانستهاند.در ادامه نویسنده به چهار روایت در این زمینه اشاره کرده و پس از بررسی سندی، از آنها ملازمه دلالت بر حرمت غنا را نتیجه میگیرد (ص۱۱۹ - ۱۲۳) | |||
نویسنده به موضوع | نویسنده به موضوع سماع غنا پرداخته و با استناد به پنج روایت از صاحب وسایل الشیعه که حکم به حرمت دادهاند، بحث را آغاز و با بررسی چهار روایت دیگر نتیجه میگیرد که نمیتوان از این روایات حرمت استماع را برداشت کرد. (ص ۱۲۳ -۱۲۵) | ||
نویسنده بر این باور است که اصلیترین دلیل حرمت غنا، روایات است. او تأکید میکند که در استناد به روایات، علاوه بر بررسی سند و جهت صدور، باید روایات معارض نیز مورد توجه قرار گیرند. در این زمینه به فقهایی همچون صاحب جواهر، فیض کاشانی، نراقی، صاحب حدایق و امام خمینی اشاره میکند که بیشتر به بررسی تعارض در روایات مربوط به غنا پرداختهاند (ص۱۲۵-۱۲۶). سپس به روایاتی که درباره خرید و فروش مغنیه با یکدیگر تعارض دارند را مطرح کرده و به جمعبندی این روایات میپردازد (ص۱۲۵-۱۳۱). | نویسنده بر این باور است که اصلیترین دلیل حرمت غنا، روایات است. او تأکید میکند که در استناد به روایات، علاوه بر بررسی سند و جهت صدور، باید روایات معارض نیز مورد توجه قرار گیرند. در این زمینه به فقهایی همچون صاحب جواهر، فیض کاشانی، نراقی، صاحب حدایق و امام خمینی اشاره میکند که بیشتر به بررسی تعارض در روایات مربوط به غنا پرداختهاند (ص۱۲۵-۱۲۶). سپس به روایاتی که درباره خرید و فروش مغنیه با یکدیگر تعارض دارند را مطرح کرده و به جمعبندی این روایات میپردازد (ص۱۲۵-۱۳۱). | ||