کاربر:Mojtaba61.Abedini/صفحه تمرین۲: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
اصلاح فاصلهٔ مجازی |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
==بررسی فقهی خوانندگی زن در جامعه اسلامی== | ==بررسی فقهی خوانندگی زن در جامعه اسلامی== | ||
نویسنده در فصل اول به کلیات | نویسنده در فصل اول و دوم به کلیات مباحث همچون تبیین مسئله، ضرورت پژوهش و نیز مفهومشناسی غنا پرداخته است (ص۱۲-۴۲). | ||
== بررسی اعتبار طرب فعلی یا شأنی== | == بررسی اعتبار طرب فعلی یا شأنی== | ||
نویسنده در فصل دوم به بررسی اعتبار طرب فعلی یا شأنی در صدق خوانندگی زن | نویسنده در ادامه فصل دوم به بررسی اعتبار طرب فعلی یا شأنی در صدق خوانندگی زن پردخته و با استناد به نظر اکثر فقهای شیعه به معتبر دانستن طرب شأنی اشاره میکند (ص ۴۲-۴۶). | ||
==معیار تشخیص مطرب بودن صدای زن== | ==.....معیار تشخیص مطرب بودن صدای زن== | ||
نویسنده در | نویسنده به اختلاف فقها در معیار تشخیص مطرب بودن اشاره کرده و مینویسد: آیا معیار تشخیص، مردم هستند یا عرف متدینین یا عرف خاص و یا شخص مکلف، فتاوای تعدادی از فقها را ذکر میکند(ص ۴۶-۴۹). | ||
==ملاک صدق غنا== | ==ملاک صدق غنا== | ||
در اینکه ملاک غنا صوت است یا کلام. نویسنده با استناد به نظر اکثر فقهای معاصر، غنا را کیفیتی در صدا میداند که شامل ترجیح طربانگیز است و در حرام بودن آن، فرقی نمیبیند که شعر باشد یا نثر، مرثیه، قرآن یا دعا (ص ۴۹-۵۲). | |||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۹: | ||
==خوانندگی زن با صدای مردانه و صدای بچه گانه== | ==خوانندگی زن با صدای مردانه و صدای بچه گانه== | ||
نویسنده مینویسد ملاک حرمت خوانندگی محرم(صوت مرجع مطرب لهوی) | نویسنده مینویسد ملاک حرمت خوانندگی محرم(صوت مرجع مطرب لهوی) میباشد و تغییر صدا نقشی در تغییر حکم ندارد هر صدایی که شرایط غنا را داشته باشد مشمول آیات و روایات حرمت غنا میباشد خواه توسط زن باشد یا مرد، | ||
نویسنده استفتائات مطرح شده از مراجع تقلید را در این باره میآورد(ص۱۶۵ -۱۶۷). | نویسنده استفتائات مطرح شده از مراجع تقلید را در این باره میآورد(ص۱۶۵ -۱۶۷). | ||
خط ۱۴۷: | خط ۱۴۷: | ||
وی بیان میکند که آنچه از تتبع در اقوال فقها به دست میآید این است که نوحه دو قسم است نوحه حق و نوحه باطل. | وی بیان میکند که آنچه از تتبع در اقوال فقها به دست میآید این است که نوحه دو قسم است نوحه حق و نوحه باطل. | ||
نویسنده در ابتدا به کلمات فقها در این باره اشاره میکند سپس دو دسته از روایاتی را که مدعای استناد آنهاست | نویسنده در ابتدا به کلمات فقها در این باره اشاره میکند سپس دو دسته از روایاتی را که مدعای استناد آنهاست میآورد. روایات جواز نوحه و روایات عدم جواز نوحه. | ||
نویسنده با توجه به تعارض روایاتی که در این باره ذکر شده به جمع روایات پرداخته و مینویسد مراد از روایات جواز نوحه در آنجایی است که نوحه خوان به باطل سخن نگوید به حد غنا نرسد و صدای زن را اجانب نشنود سپس نویسنده نتیجه میگیرد عبارات فقهایی که قائل به جواز نوحه برای اموات هستند تنها مختص به نوحهگری زنان برای اموات است و شامل جواز نوحهگری مردان برای اموات نمیشود هرچند مردان میتوانند هنگام مرثیه برای ائمه علیهم السلام با صوت نیکو نوحه خوانی کنند البته به شرط عدم اقتران با محرمات دیگر اما علمایی که نوحه را حرام میدانند در صورتی هست که به حد غنای حرام رسیده باشد یا اینکه به باطل سخن بگویند یا اینکه مردان نامحرم صدای زن نوحه خوان را بشنوند در نتیجه نوحهگری از مفهوم غنا تخصصاً خارج است چون نزد عرف و اهل لغت بین این دو فرق است(ص۱۹۳ - ۲۰۶) | نویسنده با توجه به تعارض روایاتی که در این باره ذکر شده به جمع روایات پرداخته و مینویسد مراد از روایات جواز نوحه در آنجایی است که نوحه خوان به باطل سخن نگوید به حد غنا نرسد و صدای زن را اجانب نشنود سپس نویسنده نتیجه میگیرد عبارات فقهایی که قائل به جواز نوحه برای اموات هستند تنها مختص به نوحهگری زنان برای اموات است و شامل جواز نوحهگری مردان برای اموات نمیشود هرچند مردان میتوانند هنگام مرثیه برای ائمه علیهم السلام با صوت نیکو نوحه خوانی کنند البته به شرط عدم اقتران با محرمات دیگر اما علمایی که نوحه را حرام میدانند در صورتی هست که به حد غنای حرام رسیده باشد یا اینکه به باطل سخن بگویند یا اینکه مردان نامحرم صدای زن نوحه خوان را بشنوند در نتیجه نوحهگری از مفهوم غنا تخصصاً خارج است چون نزد عرف و اهل لغت بین این دو فرق است(ص۱۹۳ - ۲۰۶) | ||
خط ۲۰۹: | خط ۲۰۹: | ||
نویسنده در ادامه روایاتی که دلالت بر مطلوبیت احتیاط در مواد مشکوک فقهی دارد و نیز کلمات فقهایی که قائل به اصالت البرائت شدهاند و احتیاط را مطلوب میدانند، ذکر میکند (ص ۲۴۳ - ۲۴۹). | نویسنده در ادامه روایاتی که دلالت بر مطلوبیت احتیاط در مواد مشکوک فقهی دارد و نیز کلمات فقهایی که قائل به اصالت البرائت شدهاند و احتیاط را مطلوب میدانند، ذکر میکند (ص ۲۴۳ - ۲۴۹). | ||
</small> |