کاربر:Mojtaba61.Abedini/صفحه تمرین۳: تفاوت میان نسخه‌ها

Mojtaba61.Abedini (بحث | مشارکت‌ها)
برچسب: برگردانده‌شده
Mojtaba61.Abedini (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: برگردانده‌شده
خط ۷: خط ۷:


==مفاهیم غنا==
==مفاهیم غنا==
نویسنده در فصل اول و دوم به مفاهیم و اصطلاحات غنا و نیز (ص۱۷-۳۳).
نویسنده در فصل اول و دوم به مفاهیم و اصطلاحات غنا و نیز به ماهیت و مقوله غنا پردخته است.(ص۱۷-۴۴)


فصل دوم به ماهیت و مقوله غنا اختصاص دارد. نویسنده در بخش دوم از فصل دوم، به مسئله کلام یا کیفیت غنا پرداخته است.  
==مقوله غنا: کلام یا کیفیت؟==
نویسنده در بخش دوم از فصل دوم اختلاف میان فقها را ذکر کرده که آیا غنا از مقوله صوت است یا کیفیت عارض بر صدا، و در ادامه به ادله هر یک از فقها اشاره می‌کند (ص۴۴-۴۷).


در ابتدا اختلاف میان فقها را ذکر کرده که آیا غنا از مقوله صوت است یا کیفیت عارض بر صدا، و در ادامه به ادله هر یک از فقها اشاره می‌کند (ص۳۵-۴۷).
==غنا حرمت ذاتی یا همراه با امور حرام؟==
فصل سوم به بررسی آرای فقهای شیعه در مورد غنا اختصاص دارد. در این فصل، برخی از علما حرمت غنا را ذاتی می‌دانند، در حالی که عده‌ای دیگر آن را در شرایطی که با امور حرام همزمان باشد، حرام تلقی می‌کنند. در بخش اول این فصل، به تحلیل آرا و ادله کسانی که به حرمت ذاتی غنا اعتقاد دارند، پرداخته شده است (ص۴۹-۵۱).


فصل سوم به بررسی آرای فقهای شیعه در مورد غنا اختصاص دارد. در این فصل، برخی از علما حرمت غنا را ذاتی می‌دانند، در حالی که عده‌ای دیگر آن را در شرایطی که با امور حرام همزمان باشد، حرام تلقی می‌کنند.
===اجماع===
 
در بخش اول این فصل، به تحلیل آرا و ادله کسانی که به حرمت ذاتی غنا اعتقاد دارند، پرداخته شده است (ص۴۹-۵۱).
 
اجماع
نویسنده پس از ذکر نظر تعدادی از فقها بر اجماع به نقد اجماع در مورد حرمت ذاتی غنا می‌پردازد. به باور او، اجماعی که فقها بیان کرده‌اند، تعبدی نیست و بیشتر مدرکی بوده و اعتباری ندارد. او همچنین اشاره می‌کند که ملاک حجیت اجماع تعبدی، کاشفیت از معصوم است، نه خود اجماع. در این موارد، معلوم نیست که اجماع واقعاً دارای کاشفیت باشد یا خیر. علاوه بر این، نویسنده به این نکته نیز اشاره می‌کند که تعدادی از فقها به عدم حرمت غنا معتقدند (ص۵۱-۵۲).
نویسنده پس از ذکر نظر تعدادی از فقها بر اجماع به نقد اجماع در مورد حرمت ذاتی غنا می‌پردازد. به باور او، اجماعی که فقها بیان کرده‌اند، تعبدی نیست و بیشتر مدرکی بوده و اعتباری ندارد. او همچنین اشاره می‌کند که ملاک حجیت اجماع تعبدی، کاشفیت از معصوم است، نه خود اجماع. در این موارد، معلوم نیست که اجماع واقعاً دارای کاشفیت باشد یا خیر. علاوه بر این، نویسنده به این نکته نیز اشاره می‌کند که تعدادی از فقها به عدم حرمت غنا معتقدند (ص۵۱-۵۲).


===آیات قرآن===
نویسنده به شش آیه از آیاتی که برای اثبات حرمت ذاتی غنا مورد استناد قرار گرفته، اشاره می‌کند. او پس از بیان نظرات مفسران، به نقد و بررسی اعتبار استناد به این آیات می‌پردازد. به باور نویسنده، هیچ یک از این آیات دربردارنده واژه «غنا» نیستند و به صراحت درباره غنا نظر نداده‌اند (ص۵۳-۵۸).


===روایات===
نویسنده بر این باور است، روایاتی که در رابطه با حرمت غنا به آنها تمسک شده، به دو دسته تقسیم می‌شوند:


۱. روایاتی که در توضیح و تفسیر آیات بیان شده‌اند.
۲. روایاتی که به‌طور مستقل در رابطه با غنا مطرح شده‌اند.


نویسنده به شش آیه از آیاتی که برای اثبات حرمت ذاتی غنا مورد استناد قرار گرفته، اشاره می‌کند. او پس از بیان نظرات مفسران، به نقد و بررسی اعتبار استناد به این آیات می‌پردازد. به باور نویسنده، هیچ یک از این آیات دربردارنده واژه «غنا» نیستند و به صراحت درباره غنا نظر نداده‌اند (ص۵۳-۵۸).
در ادامه، نویسنده،۲۶ روایت برای این دو دسته از روایات اشاره می‌کند و سپس به جمع‌بندی روایات می‌پردازد. به اعتقاد نویسنده تعدادی از این روایات دارای سند ضعیف هستند و برخی دیگر بر حرمت غنا توأم با لهو و لعب تأکید دارند. بنابراین، از مجموعه روایات، تواتر معنوی حاصل می‌شود که محقق یقین می‌آورد که غنا از نظر اسلام ممنوع و مورد نهی است. با این حال، نویسنده اشاره می‌کند که مفهوم و مصداق غنا در هیچ یک از آیات و روایات به خوبی تبیین نشده است (ص۵۸-۶۸).
 
نویسنده بر این باور است که روایاتی که در رابطه با حرمت غنا به آنها تمسک شده، به دو دسته تقسیم می‌شوند:


1. روایاتی که در توضیح و تفسیر آیات بیان شده‌اند.
==بررسی آرا و ادله قائلین به حلیت ذاتی غنا==
2. روایاتی که به‌طور مستقل در رابطه با غنا مطرح شده‌اند.
نویسنده در بخش دوم از فصل سوم به بررسی آرا و ادله قائلین به حلیت ذاتی غنا می‌پردازد. او در این بخش، ابتدا نظرات تعدادی از فقها را بیان می‌کند که به حلیت غنا اعتقاد دارند. در ادامه به ادله حلیت ذاتی غنا می‌پردازد (ص۶۹-۷۳).
 
در ادامه، نویسنده به ۲۶ روایت برای این دو دسته از روایات اشاره می‌کند و سپس به جمع‌بندی روایات می‌پردازد.
 
نویسنده معتقد است که تعدادی از این روایات دارای سند ضعیف هستند و برخی دیگر بر حرمت غنا توأم با لهو و لعب تأکید دارند. بنابراین، از مجموعه روایات، تواتر معنوی حاصل می‌شود که محقق یقین می‌آورد که غنا از نظر اسلام ممنوع و مورد نهی است. با این حال، نویسنده اشاره می‌کند که مفهوم و مصداق غنا در هیچ یک از آیات و روایات به خوبی تبیین نشده است (ص۵۸-۶۸).
 
نویسنده در بخش دوم از فصل سوم به بررسی آرا و ادله قائلین به حلیت ذاتی غنا می‌پردازد. او در این بخش، ابتدا نظرات تعدادی از فقها را بیان می‌کند که به حلیت غنا اعتقاد دارند. در ادامه به ادله حلیت ذاتی غنا می‌پردازد (ص۶۹-۷۳).


  به باور نویسنده مهم‌ترین دلایل فقها بر حلیت غنا عبارتند از:
  به باور نویسنده مهم‌ترین دلایل فقها بر حلیت غنا عبارتند از:
خط ۴۹: خط ۴۵:


   
   
==آرای و ادله فقهای اهل سنت==
نویسنده در فصل چهارم به آرای و ادله فقهای اهل سنت در مورد غنا می‌پردازد (ص۸۷-۹۰).
نویسنده در فصل چهارم به آرای و ادله فقهای اهل سنت در مورد غنا می‌پردازد (ص۸۷-۹۰).
   
   
نویسنده در فصل پنجم به آرای عرفای اسلامی در باب غنا می‌پردازد و در ادامه به تطبیق آرای فقها و اندیشمندان صوفیه در زمینه غنا می‌پردازند(ص۹۳-۱۰۰).
==آرای عرفای اسلامی در باب غنا==
نویسنده در فصل پنجم به بررسی آرای عرفای اسلامی درباره غنا می‌پردازد. در ادامه به مقایسه و تطبیق آرای فقها و اندیشمندان صوفیه در زمینه غنا می‌پردازد (ص ۹۳-۱۰۰).
نویسنده در فصل پنجم به بررسی آرای عرفای اسلامی درباره غنا می‌پردازد. در ادامه به مقایسه و تطبیق آرای فقها و اندیشمندان صوفیه در زمینه غنا می‌پردازد (ص ۹۳-۱۰۰).
    
    
==غنا از منظر امام خمینی و فقهای معاصر==
نویسنده در فصل ششم موسیقی را از منظر امام خمینی و فقهای معاصر مطرح می‌کند (ص۱۰۳-۱۱۶).
نویسنده در فصل ششم موسیقی را از منظر امام خمینی و فقهای معاصر مطرح می‌کند (ص۱۰۳-۱۱۶).