کاربر:Ms.sadeghi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

Ms.sadeghi (بحث | مشارکت‌ها)
Ms.sadeghi (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۷۹: خط ۷۹:


===دلایلی که قابلیت استنباط جواز عملیات استشهادی را دارند===
===دلایلی که قابلیت استنباط جواز عملیات استشهادی را دارند===
مولف در فصل دوم بخش دوم، دلایل و فتواهایی را ذکر می‌کند که قابلیت دارند از آنها حکم جواز عملیات استشهادی استنباط شود. همه دلایلی که در این فصل بیان می‌شود در حقیقت به دلیل عقلی و نقلی وجوب حفظ دین با جان و مال بر می‌گردد.
مولف در فصل دوم بخش دوم، به بررسی دلایل و فتواهایی می‌پردازد که امکان استنباط حکم جواز عملیات استشهادی از آنها وجود دارد. تمامی این دلایل، در اصل به وجوب عقلی و نقلی حفظ دین با جان و مال بازمی‌گردند.


به گفته نگارنده، فقهای شیعی از قرن سوم به بعد همچون شیخ طوسی، ابن ادریس، علامه حلی، شهید اول و ثانی، صاحب جواهر، دفاع از جان، مال، ناموس، وطن و دین را واجب شمرده‌اند (ص۱۳۶-۱۳۷) و عملیات استشهادی نیز، نوعی جهاد دفاعی است که جایز است. (ص۱۳۸) برخی از عالمان اهل سنت نیز عملیات استشهادی را جایز می‌دانند (ص۱۳۹).
به گفته نویسنده، فقهای شیعه از قرن سوم هجری به بعد، از جمله شیخ طوسی، ابن ادریس، علامه حلی، شهید اول و ثانی و صاحب جواهر، دفاع از جان، مال، ناموس، وطن و دین را واجب دانسته‌اند (ص۱۳۶-۱۳۷). عملیات استشهادی نیز به عنوان نوعی جهاد دفاعی، جایز شمرده شده است (ص۱۳۸). همچنین برخی از عالمان اهل سنت نیز این نوع عملیات را مجاز می‌دانند (ص۱۳۹).


از دیگر ادله ای که مولف ذکر می‌کند، وجوب استقامت در برابر دشمن است. به فتوای فقهای شیعی و اهل سنت استقامت در برابر دشمن تا سرحد جان، واجب است. ملامحمدعلی، عملیات شهادت طلبانه را یکی از راه‌های استقامت و مقابله با دشمنان می‌داند (ص۱۴۵).
یکی دیگر از دلایلی که مولف مطرح می‌کند، وجوب استقامت در برابر دشمن است. بر اساس فتوای فقهای شیعه و اهل سنت، مقاومت در برابر دشمن حتی تا مرز جان، واجب است. ملامحمدعلی عملیات شهادت‌طلبانه را یکی از روش‌های استقامت و مقابله با دشمنان معرفی می‌کند (ص۱۴۵).


حفظ اسرار نظامی تا سرحد جان از دیگر ادله ای است که نویسنده ادعا می‌کند می‌توان از آن، جواز عملیات استشهادی را ثابت کرد. او می‌گوید، به فتوای فقهای شیعی و اهل سنت  اگر اسیر در زیر شکنجه، اسرار نیروهای مسلمان را در اختیار دشمنان قرار دهد و موجب شکست مسلمانان می‌شود، خودکشی اسیر وی جایز است. (ص۱۴۵) با توجه به این مطلب، مسلمانان می‌توانند در شرایط خاص، عملیات استشهادی انجام دهند (ص۱۴۷).
حفظ اسرار نظامی تا پای جان نیز از دیگر دلایل مطرح‌شده است. نویسنده بیان می‌کند که طبق فتوای فقهای شیعه و اهل سنت، اگر اسیری زیر شکنجه، اسرار مسلمانان را افشا کرده و موجب شکست آنها شود، خودکشی او جایز است (ص۱۴۵). بر این اساس، در شرایط خاص، عملیات استشهادی نیز می‌تواند مجاز باشد (ص۱۴۷).


چهارمین دلیلی که می‌توان از آن، جواز عملیات استشهادی را اثبات کرد، حمله به قلب لشکر دشمن است. (ص۱۴۷) به گفته مولف، طبق بعضی روایات (ص۱۴۹) و فتوای برخی فقهای اهل سنت (ص۱۴۷-۱۵۰) اگر شخص، ظن قوی یا یقین دارد که اگر به قلب لشکر دشمن حمله کند کشته می‌شود، اگر برای رضای الهی باشد و موجب کشته شدن دشمنان شود، عمل او جایز است. (ص۱۴۹) ملامحمدعلی می‌نویسد در عملیات استشهادی نیز، شخص یقین دارد که با این عملیات، نیروهای دشمن نابود و خودش نیز کشته می‌شود. به گفته وی، فرق نمی‌کند عامل شهادت، نیروهای دشمن باشد یا خود شخص؛ زیرا در هر دو صورت، برای رضای خدا جنگیده و به دشمن هم ضربه و خسارت جانی و مالی وارد کرده است (ص۱۵۱).
دلیل چهارم، حمله به قلب لشکر دشمن است (ص۱۴۷). به گفته مولف، بر اساس برخی روایات (ص۱۴۹) و فتوای برخی فقهای اهل سنت (ص۱۴۷-۱۵۰)، اگر فردی با یقین یا ظن قوی بداند که با حمله به قلب لشکر دشمن کشته می‌شود، اما این اقدام برای رضای الهی باشد و به نابودی دشمنان منجر شود، عمل او جایز است (ص۱۴۹). ملامحمدعلی توضیح می‌دهد که در عملیات استشهادی نیز فرد یقین دارد که با این اقدام، دشمنان نابود شده و خود او نیز کشته می‌شود. او معتقد است که تفاوتی ندارد عامل شهادت، دشمن باشد یا خود فرد؛ چرا که در هر دو حالت، این عمل به نیت رضای خدا و وارد کردن خسارت به دشمن انجام می‌شود (ص۱۵۱).


مولف می‌گوید، فقها فتوا داده‌اند اگر کسی در کشتی مسافرت می‌کرد و آتش گرفت، شخص می‌تواند خودش را در دریا بیندازد، با اینکه می‌داند در دریا هم می‌میرد. (ص۱۵۲) وی می‌نویسد می‌توان از این فتوا استفاده کرد که افرادی که عملیات استشهادی انجام می‌دهند راهی شهادت داوطلبانه ندارند با اینکه می‌دانند، شهید می‌شوند (ص۱۵۳).
مولف همچنین به فتوای فقها اشاره می‌کند که اگر فردی در کشتی گرفتار آتش شود، می‌تواند خود را به دریا بیندازد، حتی اگر بداند در دریا نیز جان خود را از دست می‌دهد (ص۱۵۲). وی از این فتوا نتیجه می‌گیرد که افرادی که عملیات استشهادی انجام می‌دهند، با وجود آگاهی از شهادت خود، راهی جز این ندارند (ص۱۵۳).


به گفته ملامحمدعلی، فقهای شیعی همچون شیخ طوسی (ص۱۵۴)، ابن براج (ص۱۵۵)، ابن ادریس (ص۱۵۶) و علامه حلی (ص۱۵۷) فتوا داده‌اند در جایی که دشمن از انسان‌ها (خواه از زنان و مردان دشمن و یا از اسیران مسلمان) به عنوان سپر دفاعی استفاده می‌کنند، مسلمانان باید قصد کشتن دشمن را داشته باشند ولی اگر افراد بی گناهی که سپر شده‌اند نیز کشته شود، اشکال ندارد. (ص۱۵۴) برخی دیگر از فقها همچون محقق اردبیلی (ص۱۵۸) و صاحب جواهر (ص۱۵۹)، خویی (ص۱۶۰) و امام خمینی (ص۱۶۰) گفته‌اند، اگر تنها راه غلبه بر دشمن کشتن سپر انسانی باشد، کشتن آنها جایز است. عالمان اهل سنت نیز گفته‌اند اگر تنها راه غلبه بر دشمن، کشتن آنها باشد جایز است؛ ولی باید به قصد کشتن دشمنان، اقدام کنند اما اگر زنان و مردان بی گناه هم کشته شدند، اشکال ندارد (ص۱۶۳).
ملامحمدعلی به نظرات فقهای شیعه همچون شیخ طوسی (ص۱۵۴)، ابن براج (ص۱۵۵)، ابن ادریس (ص۱۵۶) و علامه حلی (ص۱۵۷) اشاره می‌کند که فتوا داده‌اند در صورتی که دشمن از انسان‌ها (اعم از زنان و مردان دشمن یا اسیران مسلمان) به عنوان سپر دفاعی استفاده کند، مسلمانان می‌توانند به قصد کشتن دشمن اقدام کنند، حتی اگر افراد بی‌گناهی که به عنوان سپر قرار گرفته‌اند، کشته شوند (ص۱۵۴). همچنین فقهایی مانند محقق اردبیلی (ص۱۵۸)، صاحب جواهر (ص۱۵۹)، خویی (ص۱۶۰) و امام خمینی (ص۱۶۰) تصریح کرده‌اند که اگر تنها راه غلبه بر دشمن کشتن سپر انسانی باشد، این کار جایز است. عالمان اهل سنت نیز چنین نظری دارند، اما تأکید دارند که نیت باید کشتن دشمن باشد، هرچند ممکن است افراد بی‌گناه نیز کشته شوند (ص۱۶۳).


مولف از این حکم فقهی، استفاده می‌کند و معتقد است در جایی که برای جلوگیری از ضرر دشمن و غلبه بر آنها، جایز است افراد بی گناه کشته شود، پس اگر تنها راه مقابله با دشمن، عملیات شهادت طلبانه باشد، پس عملیات استشهادی نیز اشکال ندارد (ص۱۶۴-۱۶۵).
مولف از این حکم فقهی نتیجه می‌گیرد که اگر برای جلوگیری از ضرر دشمن و غلبه بر او، کشتن افراد بی‌گناه جایز باشد، پس در شرایطی که تنها راه مقابله با دشمن عملیات شهادت‌طلبانه است، این عملیات نیز اشکالی ندارد (ص۱۶۴-۱۶۵).