کاربر:Mojtaba61.Abedini/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
برچسب: برگرداندهشده |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: برگرداندهشده |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
===فساد=== | ===فساد=== | ||
نویسنده ادعای کسانی را که آلات موسیقی را ابزاری برای فساد میدانند و عقل نیز فساد را قبیح میشمارد، مورد بررسی قرار میدهد. او معتقد است که فساد در آلات موسیقی از دو جنبه عقلی و نقلی قابل تفکیک است. از جنبه عقلی، به وضوح میتوان گفت که عنوان فساد بر تمامی کاربردهای ابزار موسیقی منفی دارد. با این حال، به دلیل اینکه در برخی روایات از تعبیر فساد محض استفاده شده و تار به عنوان مثال ذکر گردیده است، این موضوع جنبه تعبدی پیدا میکند. بنابراین ابزار و آلات موسیقی مستقلاً موضوع حکم عقلی نیست و عقل درباره آن قضاوتی ندارد (ص۳۱-۳۶). | نویسنده ادعای کسانی را که آلات موسیقی را ابزاری برای فساد میدانند و عقل نیز فساد را قبیح میشمارد، مورد بررسی قرار میدهد. او معتقد است که فساد در آلات موسیقی از دو جنبه عقلی و نقلی قابل تفکیک است. از جنبه عقلی، به وضوح میتوان گفت که عنوان فساد بر تمامی کاربردهای ابزار موسیقی منفی دارد. با این حال، به دلیل اینکه در برخی روایات از تعبیر فساد محض استفاده شده و تار به عنوان مثال ذکر گردیده است، این موضوع جنبه تعبدی پیدا میکند. بنابراین ابزار و آلات موسیقی مستقلاً موضوع حکم عقلی نیست و عقل درباره آن قضاوتی ندارد (ص۳۱-۳۶). | ||
فقه معاصر کتابشناسی, [۱۹.۱۲.۲۴ ۱۱:۳۳] | |||
نویسنده معتقد است که مسئله آلات لهو و موسیقی در قرآن بهطور صریح مطرح نشده است و قرآن بهطور کلی نسبت به این موضوع سکوت کرده و نسبت به نفع و ضرر آن چیزی بیان نکرده است در ادامه به آیه ۶ سوره لقمان استناد میکند و معتقد است کسانی که لهو الحدیث در آیه را به غنا مربوط میدارند شامل آلات موسیقی نمیدانند اما به باور نویسنده مفسران چنین مطلبی را نمیپذیرند و قلمرو وسیعتری را برای لهو الحدیث دانسته که شامل آلات لهو هم میشود حال اگر مفاد حکم عقل را با مفاد آیات قرآن نسبت سنجی کنیم در مییابیم که آنچه مستفاد از حکم عقل بود به آنچه مستفاد از آیه شریفه است یکسان میباشد آنچه که قرآن مطرح کرده همان حکم عقل است (ص۳۸-۴۳). | |||
==دلالت روایات درباره ابزار لهوی== | |||
به باور نویسنده، حکم آلات موسیقی در روایات به بیانهای متفاوتی مطرح شده است. دستهای از روایات، آثار و عوارض استفاده از معازف و آلات موسیقی را بیان میکند. | |||
این روایات به حکم عقل اشاره دارند و مشتمل بر حکم شرعی نیستند، بلکه آثار اخلاقی و اجتماعی آلات موسیقی و استفاده از آن را مورد بررسی قرار میدهند. | |||
در ادامه، نویسنده به بررسی پنج روایت همراه با تحلیل سندی آنها میپردازد و در انتها به صورت کلی نتیجهگیری میکند که این دسته از روایات با نگاه عقلی که مطرح شده بود، سازگار هستند. | |||
با این حال، سوالی که باقی میماند این است که آیا روایاتی نداریم که اطلاق داشته باشند و بر حرمت هرگونه استفاده از آلات موسیقی در هر مجلسی دلالت کنند (ص۴۳-۵۱). |