فلسفه فقه: تفاوت میان نسخهها
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) |
|||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
واژۀ عقل در توصیفهایی همچون «کاشف حکم الهی» ممکن است به هردو قوه نظری و عملی اشاره داشته باشد؛ اما در عبارت «کاشف ملاک فقهی» <ref>قماشی، «زمینههای بهرهگیری از عقل در فقه شیعه»، ص ۱۱۱. </ref> کاشف «الزامات و استلزامات»<ref>عربصالحی، کارکردهای عقل عملی در فقه، ص ??? </ref> به معنای عقل نظری است. | واژۀ عقل در توصیفهایی همچون «کاشف حکم الهی» ممکن است به هردو قوه نظری و عملی اشاره داشته باشد؛ اما در عبارت «کاشف ملاک فقهی» <ref>قماشی، «زمینههای بهرهگیری از عقل در فقه شیعه»، ص ۱۱۱. </ref> کاشف «الزامات و استلزامات»<ref>عربصالحی، کارکردهای عقل عملی در فقه، ص ??? </ref> به معنای عقل نظری است. | ||
به خلاف ادعای علیدوست و قماشی</ref>منبع<ref> </ref>منبع<ref> دربارۀ احکام عقل نظری نیز مناقشهای جدی میان فقیهان وجود دارد. استدلال کسانی که منکر وجود مناقشه در احکام عقل نظری در فقه شدهاند است که مباحثۀ درگرفته در فقه، در پاسخ به این پرسش محدودههای جواز فعالیت عقل و حجیت فقهی احکام آن است. پس منظور از این عقل نمیتواند عقل نظری باشد. زیرا هنگامی که سخن از محدودههای جواز فعالیت عقل به میان میآید، میتوان با برداشت مفهوم مخالف به حوزههایی در فقه اشاره کرد که عقل اجازۀ فعالیت در آنها را ندارد. حال اگر منظور فقیهان از عقل، صِرف ابزار شاختی بشر باشد خلاف فرض خواهد بود؛ چرا که پذیرش امری غیرمعقول در فقه به منزله پذیرش چیزی شناخته نشده (نادانسته) در گستره یک علم است و در نتیجه یکی از دو قسیمِ این تقسیم مفقود و چنین تقسیمی بیمعنا خواهد بود. بنا بر این بایستی معنای عقلی که کارکردهایش مقسمِ تقسیم بالا واقع شده است را روشن ساخت. | |||
منظور از این عقل نمیتواند عقل نظری باشد. هنگامی که سخن از محدودههای جواز فعالیت عقل به میان میآید، میتوان با برداشت مفهوم مخالف به حوزههایی در فقه اشاره کرد که عقل اجازۀ فعالیت در آنها را ندارد. حال اگر منظور فقیهان از | «عقل» مفهومی ابزاری دارد و اشاره به آن به مثابه منبع بایستی حمل بر معنایی مجازی شود. | ||
فقیهان امامیه قائل به تقدم دیگر منابع فقهی بر مسائل عقلی هستند. یکی از سوالاتی که فلسفه فقه بایستی به آن بپردازد، بررسی این مسئله است که چرا در این نظام اندیشه، تأخر عقل به چه معنا است و چرا دیگر منابع متقدم هستند. این پرسشها سوال دیگری به دنبال خود دارند. چگونه ممکن است نظامی به معتقد به تلازم احکام خود با حکم عقل باشد؛ اما عقل را منبعی متأخر از دیگر منابع بداند؟ <ref>عابدی شاهرودی و دیگران، «اقتراح؛ فلسفه فقه در نظرخواهی از دانشوران»، ص: ۴۶.</ref> در علم اصول فقه، داوریهایی دربارۀ نسبت حکم عقل و شرع وجود دارد که منجر به تعیین روشی برای استنباط حکم فقهی میگردد. در مجموع، بررسی این داوریها، مبانی و پیشفرضهایشان و معناشاسی مبادی تصوری آنها ر حوزۀ مسائل فلسفۀ فقه خواهد بود. | فقیهان امامیه قائل به تقدم دیگر منابع فقهی بر مسائل عقلی هستند. یکی از سوالاتی که فلسفه فقه بایستی به آن بپردازد، بررسی این مسئله است که چرا در این نظام اندیشه، تأخر عقل به چه معنا است و چرا دیگر منابع متقدم هستند. این پرسشها سوال دیگری به دنبال خود دارند. چگونه ممکن است نظامی به معتقد به تلازم احکام خود با حکم عقل باشد؛ اما عقل را منبعی متأخر از دیگر منابع بداند؟ <ref>عابدی شاهرودی و دیگران، «اقتراح؛ فلسفه فقه در نظرخواهی از دانشوران»، ص: ۴۶.</ref> در علم اصول فقه، داوریهایی دربارۀ نسبت حکم عقل و شرع وجود دارد که منجر به تعیین روشی برای استنباط حکم فقهی میگردد. در مجموع، بررسی این داوریها، مبانی و پیشفرضهایشان و معناشاسی مبادی تصوری آنها ر حوزۀ مسائل فلسفۀ فقه خواهد بود. |