کاربر:Ms.sadeghi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
Ms.sadeghi (بحث | مشارکتها) ←دیدگاه عالمان اهل سنت: اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام |
Ms.sadeghi (بحث | مشارکتها) ←دیدگاه عالمان اهل سنت: اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام |
||
خط ۱۰۸: | خط ۱۰۸: | ||
*آیات قرآن | *آیات قرآن | ||
عده ای از فقیهان اهل سنت بر این باورند خداوند در برخی آیات قرآن همچون [[آیه ۱۵ سوره لقمان]] دستور داده به والدین احسان شود و این دستور با حکم قصاص آنها منافات دارد؛ زیرا والدین سبب ایجاد و تولد فرزند هستند و صحیح نیست فرزند، وسیله نابودی آنها شوند؛ لذا پدر و مادر قصاص نمیشوند (ص۹۸) همانگونه که در | عده ای از فقیهان اهل سنت بر این باورند خداوند در برخی آیات قرآن همچون [[آیه ۱۵ سوره لقمان]] دستور داده به والدین احسان شود و این دستور با حکم قصاص آنها منافات دارد؛ زیرا والدین سبب ایجاد و تولد فرزند هستند و صحیح نیست فرزند، وسیله نابودی آنها شوند؛ لذا پدر و مادر قصاص نمیشوند (ص۹۸) همانگونه که در قذف فرزند، حد نمیخورند و به خاطر بدهی به فرزندشان، زندانی نمیشوند (ص۹۹). مولف بر این باور است که نیکی به والدین با قصاص آنها، منافات ندارد؛ زیرا اولا: نیکی به والدین نباید موجب تضییع حقوق دیگران شود؛ ثانیا: شارعی که نیکی به پدر و مادر را دستور داده است، قصاص را به عنوان مجازات قتل در نظر گرفته است؛ لذا تمسک به دلیل نیکی به والدین نمیتواند مانع قصاص پدر و مادر شود. | ||
*روایات | *روایات | ||
قانعی با ذکر چهار روایت از منابع اهل سنت، مینویسد، فقهای اهل سنت با توجه به این روایات، معتقدند کلمه (أب) بر مادر نیز صدق میکند؛ لذا نباید به خاطر قتل فرزندش، قصاص شود ولی باید دیه را پرداخت کند. (ص۱۰۰-۱۰۲) | قانعی با ذکر چهار روایت از منابع اهل سنت، مینویسد، فقهای اهل سنت با توجه به این روایات، معتقدند کلمه (أب) بر مادر نیز صدق میکند؛ لذا نباید به خاطر قتل فرزندش، قصاص شود ولی باید دیه را پرداخت کند. (ص۱۰۰-۱۰۲) به گفته مولف، برخی به این روایات اشکالاتی همچون ضعف سندی آنها و عدم دلالت لفظ (أب) بر مادر وارد کردهاند؛ گرچه بعضی از عالمان اهل سنت، این اشکالات را نپذیرفته و معتقدند کلمه (أب) مادر را نیز شامل میشود (ص۱۰۷-۱۰۹) | ||
*دلایل عقلی | *دلایل عقلی | ||
فقهای اهل سنت برای عدم قصاص مادر در قتل فرزندش، به دلایلی عقلی استناد کردهاند. | فقهای اهل سنت برای عدم قصاص مادر در قتل فرزندش، به دلایلی عقلی استناد کردهاند که عبارتند از: | ||
۱. یکی از شروط قصاص این است که مقتول، جزئی از قاتل نباشد؛ لذا از جهت عقلی صحیح نیست که «والد» یعنی پدر و مادر به خاطر قتل فرزندش کشته شود. (ص۱۰۲) به گفته قانعی، برخی معتقدند، والد، با کشتن فرزند، زمینه قتل خودش را فراهم کرده و قصاص او به خاطر عصیان و سرکشی در برابر خدواند است و ربطی به رابطه پدر یا مادر با فرزند ندارد (ص۱۱۱) | |||
۲. هدف از قصاص، بازدارندگی آن است و این موضوع در فرزند صدق میکند زیرا فرزند از شفقت و مهربانی کمتری برخوردار بوده و ممکن است به خاطر رسیدن به ارث، پدر یا مادرش را به قتل برساند، اما والدین نسبت به فرزندشان، مهربانی خاصی دارند و از قتل فرزندشان، منفعتی نمیبرند؛ لذا نباید قصاص شوند. (ص۱۰۳) به باور نویسنده، شفقت و احسان فرزند به والدین، امر غیر قابل انکاری بوده و برای جلب منفعت نیست؛ لذا استدلال به وجود شفقت در والدین بر خلاف فرزند، برای نفی قصاص از پدر و مادر، استوار و محکم نیست (ص۱۱۱-۱۱۲). | |||
۳. آخرین دلیل، [[قیاس اولویت]] است یعنی لزوم رعایت حرمت پدر، مانع قصاص او میشود و این امر درباره مادر بیشتر است؛ زیرا آیات و روایات، درباره رعایت حرمت مادر، تأکید بیشتری دارد پس مادر به طریق اولی نباید به خاطر قتل فرزندش، قصاص شود. (ص۱۰۴) مولف این دلیل را پذیرفته و معتقد است مادر نباید قصاص شود (ص۱۱۳). | |||
*اجماع | *اجماع | ||
به گفته نویسنده، فقهای اهل | به گفته نویسنده، برخی فقهای اهل سنت همچون نیاوردی، کاسانی و ابن رشد، قصاص نشدن مادر در قتل فرزندش را اجماعی شمردهاند؛ (ص۱۰۶) اما قانعی این اجماع را رد کرده و مینویسد، عده ای عالمان اهل سنت، این اجماع را قبول ندارند (ص۱۱۳). | ||
==پانویس== | ==پانویس== |