کاربر:Ms.sadeghi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

Ms.sadeghi (بحث | مشارکت‌ها)
دیدگاه عالمان اهل سنت: اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام
Ms.sadeghi (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:


===دیدگاه عالمان اهل سنت===
===دیدگاه عالمان اهل سنت===
به گفته قانعی در فصل چهارم، اکثر فقهای اهل سنت همچون محمدبن ادریس شافعی، ابن قدامه و شهاب الدین مالکی معتقدند والد به سبب قتل فرزند، قصاص نمی‌شود و مراد از والد، پدر و مادر هستند (ص۹۵-۹۶). آنها برای فتوای خود به دلایلی استناد کرده‌اند که عبارتند از:
قانعی در فصل چهارم کتاب خود بیان می‌کند که اکثر فقهای اهل سنت، از جمله محمد بن ادریس شافعی، ابن قدامه و شهاب‌الدین مالکی، معتقدند والدین به دلیل قتل فرزند قصاص نمی‌شوند. منظور از والدین در اینجا، پدر و مادر است (ص۹۵-۹۶). دلایل این فتوا به شرح زیر است:


*آیات قرآن
*آیات قرآن
عده ای از فقیهان اهل سنت بر این باورند خداوند در برخی آیات قرآن همچون [[آیه ۱۵ سوره لقمان]] دستور داده به والدین احسان شود و این دستور با حکم قصاص آنها منافات دارد؛ زیرا والدین سبب ایجاد و تولد فرزند هستند و صحیح نیست فرزند، وسیله نابودی آنها شوند؛ لذا پدر و مادر قصاص نمی‌شوند (ص۹۸) همانگونه که در قذف فرزند، حد نمی‌خورند و به خاطر بدهی به فرزندشان، زندانی نمی‌شوند (ص۹۹). مولف بر این باور است که نیکی به والدین با قصاص آنها، منافات ندارد؛ زیرا اولا: نیکی به والدین نباید موجب تضییع حقوق دیگران شود؛ ثانیا: شارعی که نیکی به پدر و مادر را دستور داده است، قصاص را به عنوان مجازات قتل در نظر گرفته است؛ لذا تمسک به دلیل نیکی به والدین نمی‌تواند مانع قصاص پدر و مادر شود.
برخی فقهای اهل سنت با استناد به آیاتی از قرآن، مانند [[آیه ۱۵ سوره لقمان]]، معتقدند خداوند دستور به احسان به والدین داده و این دستور با قصاص آنها منافات دارد. آنها بر این باورند که والدین عامل ایجاد فرزند هستند و صحیح نیست فرزند، وسیله نابودی آنها شوند؛ لذا قصاص آنها به دلیل قتل فرزند، با این اصل مغایرت دارد. به همین دلیل، والدین نه تنها قصاص نمی‌شوند، بلکه در مواردی مانند قذف فرزند نیز حد نمی‌خورند و به دلیل بدهی به فرزندشان زندانی نمی‌شوند (ص۹۸-۹۹). با این حال، مولف معتقد است که نیکی به والدین نباید حقوق دیگران را تضییع کند و شریعتی که احسان به والدین را توصیه کرده، قصاص را نیز برای قتل مقرر داشته است؛ بنابراین، این استدلال نمی‌تواند مانع قصاص شود (ص107).


*روایات
*روایات
قانعی با ذکر چهار روایت از منابع اهل سنت، می‌نویسد، فقهای اهل سنت با توجه به این روایات، معتقدند کلمه (أب) بر مادر نیز صدق می‌کند؛ لذا نباید به خاطر قتل فرزندش، قصاص شود ولی باید دیه را پرداخت کند. (ص۱۰۰-۱۰۲) به گفته مولف، برخی به این روایات اشکالاتی همچون ضعف سندی آنها و عدم دلالت لفظ (أب) بر مادر وارد کرده‌اند؛ گرچه بعضی از عالمان اهل سنت، این اشکالات را نپذیرفته و معتقدند کلمه (أب) مادر را نیز شامل می‌شود (ص۱۰۷-۱۰۹)
قانعی با ذکر چهار روایت از منابع اهل سنت بیان می‌کند که فقها با توجه به این روایات، کلمه «أب» را شامل مادر نیز می‌دانند. از این رو، مادر نیز به دلیل قتل فرزندش قصاص نمی‌شود، اما باید دیه پرداخت کند (ص۱۰۰-۱۰۲). با این حال، برخی به این روایات اشکالاتی مانند ضعف سندی و عدم دلالت لفظ «أب» بر مادر وارد کرده‌اند. در مقابل، عده‌ای از عالمان اهل سنت این اشکالات را رد کرده و معتقدند لفظ «أب» مادر را نیز دربرمی‌گیرد (ص۱۰۷-۱۰۹).


*دلایل عقلی
*دلایل عقلی
فقهای اهل سنت برای عدم قصاص مادر در قتل فرزندش، به دلایلی عقلی استناد کرده‌اند که عبارتند از:
فقهای اهل سنت دلایل عقلی زیر را برای عدم قصاص والدین در قتل فرزند مطرح کرده‌اند:
 
۱. یکی از شروط قصاص این است که مقتول جزئی از قاتل نباشد. بنابراین، از نظر عقلی، کشتن والدین به دلیل قتل فرزند صحیح نیست (ص۱۰۲). قانعی معتقد است که والد با قتل فرزند، زمینه قصاص خود را فراهم کرده و این امر به عصیان او در برابر خداوند مربوط است، نه رابطه والدین و فرزند (ص۱۱۱).
۱. یکی از شروط قصاص این است که مقتول، جزئی از قاتل نباشد؛ لذا از جهت عقلی صحیح نیست که «والد» یعنی پدر و مادر به خاطر قتل فرزندش کشته شود. (ص۱۰۲) به گفته قانعی، برخی معتقدند، والد، با کشتن فرزند، زمینه قتل خودش را فراهم کرده و قصاص او به خاطر عصیان و سرکشی در برابر خدواند است و ربطی به رابطه پدر یا مادر با فرزند ندارد (ص۱۱۱)
۲. هدف قصاص، بازدارندگی است. این هدف در مورد فرزند صدق می‌کند، زیرا فرزند ممکن است به دلایلی مانند دستیابی به ارث، والدین خود را به قتل برساند. اما والدین به دلیل شفقت و مهربانی خاص نسبت به فرزندشان، منفعتی از قتل او نمی‌برند؛ بنابراین، نباید قصاص شوند (ص۱۰۳). مولف این استدلال را رد کرده و معتقد است شفقت والدین نباید مانع اجرای قصاص شود (ص۱۱۱-۱۱۲).
 
۳. قیاس اولویت: رعایت حرمت پدر مانع قصاص او می‌شود و این امر درباره مادر بیشتر صدق می‌کند، زیرا آیات و روایات بر احترام به مادر تأکید بیشتری دارند. بنابراین، مادر به طریق اولی نباید به دلیل قتل فرزندش قصاص شود (ص۱۰۴). مولف این دلیل را پذیرفته و معتقد است مادر نباید قصاص شود (ص۱۱۳).
۲. هدف از قصاص، بازدارندگی آن است و این موضوع در فرزند صدق می‌کند زیرا فرزند از شفقت و مهربانی کمتری برخوردار  بوده و ممکن است به خاطر رسیدن به ارث، پدر یا مادرش را به قتل برساند، اما والدین نسبت به فرزندشان، مهربانی خاصی دارند و از قتل فرزندشان، منفعتی نمی‌برند؛ لذا نباید قصاص شوند. (ص۱۰۳) به باور نویسنده، شفقت و احسان فرزند به والدین، امر غیر قابل انکاری بوده و برای جلب منفعت نیست؛ لذا استدلال به وجود شفقت در والدین بر خلاف فرزند، برای نفی قصاص از پدر و مادر، استوار و محکم نیست (ص۱۱۱-۱۱۲).
 
۳. آخرین دلیل، [[قیاس اولویت]] است یعنی لزوم رعایت حرمت پدر، مانع قصاص او می‌شود و این امر درباره مادر بیشتر است؛ زیرا آیات و روایات، درباره رعایت حرمت مادر، تأکید بیشتری دارد پس مادر به طریق اولی نباید به خاطر قتل فرزندش، قصاص شود. (ص۱۰۴) مولف این دلیل را پذیرفته و معتقد است مادر نباید قصاص شود (ص۱۱۳).


*اجماع
*اجماع
به گفته نویسنده، برخی فقهای اهل سنت همچون نیاوردی، کاسانی و ابن رشد، قصاص نشدن مادر در قتل فرزندش را اجماعی شمرده‌اند؛ (ص۱۰۶) اما قانعی این اجماع را رد کرده و می‌نویسد، عده ای عالمان اهل سنت، این اجماع را قبول ندارند (ص۱۱۳).
بنا به گفته نویسنده، برخی فقهای اهل سنت مانند نیاوردی، کاسانی و ابن رشد، قصاص نشدن مادر در قتل فرزند را اجماعی دانسته‌اند (ص۱۰۶). اما قانعی این اجماع را رد کرده و بیان می‌کند که برخی از عالمان اهل سنت این اجماع را قبول ندارند (ص۱۱۳).


==پانویس==
==پانویس==