کاربر:Ms.sadeghi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

Ms.sadeghi (بحث | مشارکت‌ها)
Ms.sadeghi (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱۴۵: خط ۱۴۵:


===بازجویی و شناسایی مجرم===
===بازجویی و شناسایی مجرم===
به گفته مولف بازسازی صحنه جرم و همچنین شناسایی مجرم کمک زیادی به تکمیل پرونده‌های جنایی می‌کند و به دام انداختن مجرم آسان‌تر می‌شود. به گفته وی گاهی کسانی که در صحنه جرم حاضر بودند بر اثر ترس یا گذشت زمان یا عوامل دیگری ن صحنه‌ها و اتفاقات را فراموش کردند لذا از طریق هیپنوتیزم به ضمیر ناخودآگاه آن دسته از افراد که در صحنه حاضر بودند اه یافته و به اطلاعات مهمی دست پیدا می‌شود. (ص223)
به گفته نویسنده، بازسازی صحنه جرم و شناسایی مجرم تأثیر بسزایی در تکمیل پرونده‌های جنایی دارد و به دستگیری مجرم کمک شایانی می‌کند. وی معتقد است گاهی افرادی که در صحنه جرم حضور داشته‌اند، به دلیل ترس، گذر زمان یا عوامل دیگر، جزئیات وقایع را فراموش می‌کنند. در چنین مواردی، استفاده از هیپنوتیزم می‌تواند با دسترسی به ضمیر ناخودآگاه این افراد، اطلاعات مهمی را آشکار کند (ص223).


به گفته مولف برای بررسی فقهی هیپنوتیزم در بازجویی باید از سه نگاه به این قضیه توجه شود یک تطبیق و عدم تطبیق سحر بر آن ۲ رری که متوجه فرد می‌شود ۳ اعتبار اطلاعاتی که از این طریق به دست می‌آید. مولف معتقد است هنگام بازجویی ضمیر ناخودآگاه با هیپنوتیزم رد به زمان حادثه برده می‌شود تا خاطرات آن زمان را مرور کند و ممکن است رسیدن سوالات جهت‌دار ناخواسته باعث درگیری ذهن سوژه شود از خاطراتی مصنوعی بسازد که آینده فرد را با بحران استرس و فشار همراه کند آسیب‌های زیادی به او وارد شود (ص226). نوری می‌گوید گزاری هیپنوتیزم بی‌خطر در گرو هیپنوتیز کننده زبردست و ماهر است که درصد خطای آن بسیار پایین باشد وگرنه حکم به جواز چنین هیپنوتیزمی به ویژه بر روی کودکان دشوار است مگر اینکه بنای عقلا برای رسیدن به اغراض عقلای خویش تن دادن به چنین اعمالی باشد (ص227).
نویسنده برای بررسی فقهی استفاده از هیپنوتیزم در بازجویی، سه جنبه را مطرح می‌کند: اول، تطبیق یا عدم تطبیق آن با سحر؛ دوم، آسیب‌هایی که ممکن است به فرد وارد شود؛ و سوم، میزان اعتبار اطلاعات به‌دست‌آمده از این روش. او توضیح می‌دهد که در فرایند بازجویی، ضمیر ناخودآگاه فرد با هیپنوتیزم به زمان وقوع حادثه بازگردانده می‌شود تا خاطرات آن دوره مرور شود. اما این روند می‌تواند با طرح سوالات جهت‌دار ناخواسته، به ایجاد خاطرات مصنوعی منجر شود و فرد را با استرس و فشار روانی مواجه کند که پیامدهای زیانباری برای او خواهد داشت (ص226). نوری تأکید می‌کند که هیپنوتیزم ایمن تنها در صورتی ممکن است که توسط فردی ماهر و زبردست انجام شود، زیرا درصد خطای آن بسیار پایین خواهد بود. با این حال، صدور حکم جواز برای چنین هیپنوتیزمی، به‌ویژه در مورد کودکان، دشوار است مگر اینکه عقلا برای دستیابی به اهداف خود چنین روش‌هایی را بپذیرند (ص227).


به گفته مولف اخباری که توسط سوژه در اختیار هیپنوتیزم کننده قرار می‌گیرد به خودی خود علم‌آور نیست. به گفته وی دلیل اصلی حجیت خبر واحد به نوع عقلاست لذا باید بررسی شود که در این گونه امور بنای عقلا چیست. به گفته نوری معیار حجیت خبر واحد نزد عقلا کاشفیت خبر واحد است که از طریق وثاقت راوی حسی یا غریب به حس بودن خبر به دست می‌آید. (ص227)
به گفته نویسنده، اطلاعات ارائه‌شده توسط فرد تحت هیپنوتیزم به‌تنهایی نمی‌تواند منبع یقین باشد. او بیان می‌کند که دلیل اصلی اعتبار خبر واحد، پذیرش آن توسط عقلاست؛ بنابراین باید بررسی شود که در این موارد نظر عقلا چیست. نوری معتقد است معیار حجیت خبر واحد نزد عقلا، کشف آن از طریق وثاقت راوی یا مبتنی بودن خبر بر حس است (ص227).


مولف می‌گوید طبق نظر پژوهشگران در هیپنوتیزم امکان کم یا زیاد شدن حواس پنجگانه وجود دارد در حالی که حجیت خبر واحد طبق بنای عقلا اخباری را شامل می‌شود که از حس متعارف صادر شده باشد بنابراین درباره کسی که از درجه شنوایی پایینی برخوردار باشد و احتمال خطا در او زیاد باشد اخبارش حجیت ندارد. (ص228) به گفته بنای عقلا بر خبر حسی از این جهت اعتبار دارد که احتمال اشتباه و خطا در آن از اخبار حدسی به مراتب کمتر است بنابراین اگر احتمال خطا در خبری بالا باشد نمی‌توان آن را مشمول ادله حجیت خبر واحد دانست هرچند آن خبر حسی باشد و در مقام درصد احتمال خطا و اشتباه به مراتب از اخبار حسی متعارف بالاتر است زیرا در خلسه های هیپنوتیزمی امکان القای انواع خطاها و توهمات در حواس فراهم می‌شود و این قابلیت پدید می‌آید که فرد عجیب‌ترین شکل‌های توهمات را به روشنی احساس کنند. (ص229)
نویسنده اشاره می‌کند که طبق نظر پژوهشگران، در حالت هیپنوتیزم امکان کم یا زیاد شدن حواس پنجگانه وجود دارد. این در حالی است که اعتبار خبر واحد بر اساس بنای عقلا، تنها شامل اخباری می‌شود که از حس متعارف صادر شده باشد. بنابراین، اگر فردی از شنوایی ضعیفی برخوردار باشد و احتمال خطا در او بالا باشد، اخبار او حجیت نخواهد داشت (ص228). به گفته وی، اعتبار خبر حسی نزد عقلا به این دلیل است که احتمال اشتباه در آن بسیار کمتر از اخبار حدسی است. اما اگر احتمال خطا در خبری بالا باشد، حتی اگر حسی باشد، نمی‌توان آن را معتبر دانست. چرا که در حالت خلسه هیپنوتیزمی، امکان القای خطاها و توهمات در حواس وجود دارد و فرد ممکن است عجیب‌ترین اشکال توهمات را به‌وضوح احساس کند (ص229).