کاربر:Ms.sadeghi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

Ms.sadeghi (بحث | مشارکت‌ها)
Ms.sadeghi (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:


===هیپنوتیزم در روان شناسی===
===هیپنوتیزم در روان شناسی===
به گفته نوری، در روانپزشکی و روانشناسی بالینی می‌توان از هیپنوتیزم در درمان اختلالات مختلفی مانند شناخت‌درمانی هیپنوتیزمی، رفتاردرمانی هیپنوتیزمی، اختلالات اضطرابی، استرس، انواع فوبیا، افسردگی خفیف و متوسط، اختلالات جنسی، مشکلات خواب و خوردن، ترک سیگار و عادت‌های ناپسند بهره برد (ص۲۰۷). وی در ادامه به توضیح برخی از این اختلالات می‌پردازد:
به گفته نوری، هیپنوتیزم در روانپزشکی و روانشناسی بالینی برای درمان اختلالاتی مانند اضطراب، استرس، فوبیا، افسردگی، مشکلات خواب و خوردن، ترک سیگار و غیره کاربرد دارد (ص۲۰۷). وی در ادامه به توضیح برخی از این اختلالات می‌پردازد:


*درمان اختلال اضطراب با هیپنوتیزم  
*درمان اختلال اضطراب با هیپنوتیزم  
مولف بیان می‌کند که اختلال اضطراب منتشر به دلیل پیش‌بینی‌ناپذیری، به اشکال مختلفی ظاهر شده و از حالتی به حالت دیگر تغییر می‌کند. در این اختلال، تهدید مشخصی وجود ندارد و اضطراب ممکن است به صورت حمله یا حالتی دائمی بروز کند (ص۲۰۷). برای درمان این نوع اضطراب، ابتدا باید علائم روانی و بالینی بیمار شناسایی شود. سپس، با برگزاری جلسات متعدد، بیمار به خلسه عمیق هدایت شده و شرطی‌سازی صورت می‌گیرد. در این فرآیند، به بیمار آموزش داده می‌شود که از افکار منفی فاصله بگیرد و صحنه‌ها و مناظر آرامش‌بخش را در ذهن خود تصور کند. درمانگر نیز باید از ایجاد فاصله میان تلقینات خود پرهیز کند (ص۲۰۸-۲۱۱).
اختلال اضطراب منتشر به دلیل پیش‌بینی‌ناپذیری، به اشکال مختلف ظاهر می‌شود. (ص۲۰۷) برای درمان، ابتدا علائم بیمار شناسایی شده و سپس با جلسات هیپنوتیزم، بیمار به خلسه عمیق هدایت و شرطی‌سازی می‌شود. این فرآیند شامل دوری از افکار منفی و تجسم مناظر آرامش‌بخش است. درمان باید توسط متخصص انجام شود تا از خطراتی مانند افتادن در خلسه هنگام رانندگی جلوگیری شود (ص۲۰۸-۲۱۱). مولف به دو موضوع ضرری بودن و شباهت به سحر در هیپنوتیزم اشاره می‌کند. از نظر ضرری بودن، جلسات مکرر ممکن است شرطی‌سازی قوی ایجاد کند و خطراتی مانند خلسه هنگام رانندگی را به همراه داشته باشد، لذا این درمان باید توسط متخصص انجام شود. (ص۲۱۱). همچنین، تلقینات در مراحل عمیق‌تر غیرواقعی بوده و بیمار در محیطی خیالی به آرامش می‌رسد که مولفه‌های سحر در آن دیده می‌شود (ص۲۱۲).
 
مولف درباره حکم فقهی این روش درمانی، دو موضوع ضرری بودن و شباهت آن به سحر را مطرح می‌کند. از نظر ضرری بودن، چون بیمار برای رسیدن به آرامش نیازمند جلسات هیپنوتیزم مکرر است، ممکن است شرطی‌سازی قوی در او ایجاد شود. بنابراین، این درمان باید توسط متخصص انجام شود تا هم مدت درمان کاهش یابد و هم از علائم پیچیده‌تر استفاده شود تا بیمار به علائم شایع شرطی نشود. این امر از خطراتی مانند افتادن در خلسه هنگام رانندگی جلوگیری می‌کند (ص۲۱۱). نوری معتقد است تلقیناتی که در درمان اختلالات مستمر استفاده می‌شود، به‌ویژه در مراحل عمیق‌تر، غیرواقعی هستند. چراکه در این مراحل، بیمار با تصویرسازی و تجسم در محیطی خیالی که توسط ذهن درمانگر ساخته شده است، به آرامش می‌رسد. بنابراین، تمام مولفه‌های سحر در این نوع درمان دیده می‌شود (ص۲۱۲).


*اختلال فولیک  
*اختلال فولیک  
به گفته نویسنده، اختلال فوبیک ناشی از ترس است و ویژگی‌های آن مشخص و ثابت است، در حالی که در نقطه مقابل، اختلال اضطراب منتشر قرار دارد (ص۲۱۲). نویسنده بیان می‌کند که برای صدور حکم فقهی درباره درمان اختلال فوبیک با هیپنوتیزم، باید بررسی شود که آیا این روشُ ضرری دارد و آیا می‌توان آن را سحر دانست؟. وی معتقد است درمان افرادی که از این اختلال رنج می‌برند، معمولاً در کمتر از ۱۰ جلسه به نتیجه می‌رسد. با این حال، در طول این دوره، شرطی‌سازی بیمار به نشانه‌های خاص هیپنوتیزمی ممکن است خطراتی به همراه داشته باشد و نیاز به هیپنوتیزم عمیق و تلقینات خاص وجود دارد. اگر نشانه‌های هیپنوتیزمی به درستی مدیریت نشوند و نکات ایمنی رعایت نگردند، بیمار ممکن است به هیپنوتیزم شرطی شود و خطرات آنی افزایش یابد (ص۲۱۵).
به گفته نویسنده، فوبیا ناشی از ترس بوده و ویژگی‌های مشخصی دارد. (ص۲۱۲) درمان این اختلال معمولاً در کمتر از ۱۰ جلسه نتیجه‌بخش است. اما شرطی‌سازی بیمار به نشانه‌های خاص ممکن است خطراتی ایجاد کند. نوری تأکید می‌کند که مولفه‌های سحر در صورتی بر این نوع درمان منطبق می‌شوند که تلقینات خاص در جهت هیپنوتیزم عمیق باشند. این تلقینات، مانند تجسم صعود از کوه یا تسریع در حرکت، اثر تکوینی ندارند، بلکه ناشی از اطاعت‌پذیری بیمار از هیپنوتیزم هستند. بنابراین، ویژگی‌های سحر بر این نوع درمان صدق می‌کند(ص۲۱۵-۲۱۶)
 
نویسنده تأکید می‌کند که مولفه‌های سحر در صورتی بر این نوع درمان منطبق می‌شوند که تلقینات خاص در جهت هیپنوتیزم عمیق باشند. این تلقینات، مانند تجسم صعود از کوه یا تسریع در حرکت، اثر تکوینی ندارند، بلکه ناشی از اطاعت‌پذیری بیمار از هیپنوتیزم هستند (ص۲۱۵). بنابراین، ویژگی‌های سحر بر این نوع درمان صدق می‌کند (ص۲۱۶).


*اختلال پس از سانحه و تصادف  
*اختلال پس از سانحه و تصادف  
به گفته نویسنده، یکی دیگر از اختلالات روانی، اختلالات ناشی از حوادث وحشتناک مانند تصادف یا انفجار است (ص۲۱۶). نویسنده معتقد است که درمان این نوع اختلالات به شیوه درمان اختلال اضطرابی انجام می‌شود. در این روش، باید اعتماد به نفس بیمار تقویت شده و به تدریج او در محیط واقعی رانندگی قرار گیرد. وی همچنین بر این باور است که از نظر فقهی، اختلال پس از سانحه مشابه اختلال اضطراب منتشر است؛ به این معنا که برای ایجاد آرامش در بیمار، باید هیپنوتیزم در هر جلسه قوی‌تر شود و شرطی‌سازی نیز تقویت گردد. با این حال، این درمان باید توسط متخصص انجام شود تا طول درمان کاهش یابد و از علائم پیچیده استفاده شود. همچنین تلقینات به‌کاررفته در این درمان واقعی هستند و مولفه‌های سحر بر آن صدق می‌کند (ص۲۱۹).
به گفته نویسنده، اختلالات ناشی از حوادث وحشتناک مانند تصادف یا انفجار (ص۲۱۶) با روش درمان اختلال اضطرابی درمان می‌شوند. در این روش، تقویت اعتماد به نفس و قرار دادن تدریجی بیمار در محیط واقعی اهمیت دارد. وی معتقد است که از نظر فقهی، اختلال پس از سانحه مشابه اختلال اضطراب منتشر است و استفاده از هیپنوتیزم و شرطی‌سازی باید توسط متخصص انجام شود تا درمان مؤثرتر باشد (ص۲۱۹).
 
نویسنده تأکید دارد که در این نوع اختلال، بررسی فقهی و کشف منشا اختلال از ضمیر ناخودآگاه بیمار اهمیت زیادی دارد. درمانگر ابتدا منشا اصلی اختلال را شناسایی کرده و بر اساس اطلاعات به‌دست‌آمده، دارو تجویز می‌کند. اما اگر در این تشخیص اشتباهی رخ دهد، ممکن است داروهایی تجویز شوند که برای بیمار خطرناک باشند (ص۲۱۹). نویسنده بر این باور است که تلقین انتقال به خاطرات کودکی، تلقینی واقعی است و هرچند ممکن است مخفی و شگفت‌انگیز به نظر برسد، خدعه‌ای در آن به‌کار نرفته و عنوان سحر بر آن منطبق نیست، اما احتمال خطراتی برای بیمار وجود دارد (ص۲۲۰).


وی همچنین اشاره می‌کند که هیپنوتیزم‌کننده باید اطلاعاتی که از گفته‌ها و نوشته‌های بیمار درباره گذشته او به‌دست می‌آورد، با دقت بررسی کند. این اطلاعات به دلیل احتمال خطا، یقینی نیستند و تنها در صورتی که به شکل احتمالی بیان شوند، اشکالی ندارد. در نهایت، نویسنده می‌گوید استفاده از هیپنوتیزم و تجویز دارو برای درمان اختلالات سانحه به میزان خطای درمانگر، پیامدهای احتمالی اشتباه و شدت بیماری بستگی دارد. به گفته وی، این روش درمانی در سه حالت از نظر عقلا قابل تأیید است: ۱. درصد خطا نزدیک به صفر باشد؛ ۲. پیامدهای اشتباه درمانگر قابل مدیریت باشند؛ ۳. بیماری در صورت درمان نشدن، پیامدهای ناگوارتری نسبت به درمان اشتباه داشته باشد (ص۲۲۰-۲۲۱).
نویسنده تأکید دارد که کشف منشا اختلال از ضمیر ناخودآگاه بیمار و تشخیص صحیح برای تجویز دارو بسیار مهم است، زیرا اشتباه در تشخیص می‌تواند خطرناک باشد (ص۲۱۹). وی تلقین انتقال به خاطرات کودکی را واقعی می‌داند و معتقد است که این تلقین خدعه نیست، اما ممکن است خطراتی برای بیمار داشته باشد (ص۲۲۰). همچنین، هیپنوتیزم‌کننده باید اطلاعات بیمار را با دقت بررسی کند، زیرا این اطلاعات یقینی نیستند و تنها به شکل احتمالی قابل استفاده‌اند. نویسنده می‌گوید استفاده از هیپنوتیزم و دارو به میزان خطای درمانگر، پیامدهای احتمالی اشتباه و شدت بیماری بستگی دارد. این روش درمانی در سه حالت قابل تأیید است: درصد خطا نزدیک به صفر باشد؛ پیامدهای اشتباه قابل مدیریت باشند و پیامدهای عدم درمان بدتر از درمان اشتباه باشند (ص۲۲۰-۲۲۱).


==کارکرد قضایی و جنایی==
==کارکرد قضایی و جنایی==