کاربر:Mkhaghanif/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

Mkhaghanif (بحث | مشارکت‌ها)
Mkhaghanif (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۷۰: خط ۷۰:
نویسنده در بحث استدلال به نفع جواز برداشت عضو از بدن بیمار مرگ مغزی و برای حل تعارض بین دو حکم و ترجیح نجات بیمار نیازمند پیوند در مقابل حرمت قطع عضو بیمار مرگ مغزی ناچار می‌شود به [[مذاق شریعت]] تمسک کند.(ص۱۱۹) پیش از این هم سخنان آیت‌الله [[محمد مؤمن قمی]] را نقل و تأیید کرده بود که با تکیه بر مذاق شریعت تسلط انسان بر بدن خودش را ثابت کرده است.(ص۱۱۳).  
نویسنده در بحث استدلال به نفع جواز برداشت عضو از بدن بیمار مرگ مغزی و برای حل تعارض بین دو حکم و ترجیح نجات بیمار نیازمند پیوند در مقابل حرمت قطع عضو بیمار مرگ مغزی ناچار می‌شود به [[مذاق شریعت]] تمسک کند.(ص۱۱۹) پیش از این هم سخنان آیت‌الله [[محمد مؤمن قمی]] را نقل و تأیید کرده بود که با تکیه بر مذاق شریعت تسلط انسان بر بدن خودش را ثابت کرده است.(ص۱۱۳).  


از آنجا که مفهوم مذاق شریعت وضوح زیادی ندارد نویسنده در بخش پیوست‌ کتاب این مفهوم را تبیین می‌کند و با نقل عباراتی از شیخ جعفر کاشف الغطاء (م ۱۲۲۸ق) نتیجه می‌گیرد مذاق شریعت فهمی تازه و جدید در کشف اراده شارع و ملاکات احکام است که از رهگذر تجمیع قرائن و شواهدی که یکدیگر را تأیید می‌کنند می‌توان به وجه مشترک و کلیدی آن‌ها دست یافت.(ص۱۵۷) نکته مهم دیگر در کلمات نویسنده آن است که از دیدگاه او می‌توان در احکام معاملات به معنای اعم برخی از [[کشف ملاکات احکام|ملاکات احکام]] را کشف کرد. چرا که این احکام غالبا [[احکام امضایی|امضایی]] هستند.(ص۱۵۷) نویسنده تصریح می‌کند
از آنجا که مفهوم مذاق شریعت وضوح زیادی ندارد نویسنده در بخش پیوست‌ کتاب این مفهوم را تبیین می‌کند و با نقل عباراتی از شیخ جعفر کاشف الغطاء (م ۱۲۲۸ق) نتیجه می‌گیرد: «مذاق شریعت فهمی تازه و جدید در کشف اراده شارع و ملاکات احکام است که از رهگذر تجمیع قرائن و شواهدی که یکدیگر را تأیید می‌کنند، می‌توان به وجه مشترک و کلیدی آن‌ها دست یافت».(ص۱۵۷) نکته مهم دیگر در کلمات نویسنده آن است که از دیدگاه او می‌توان در احکام معاملات به معنای اعم برخی از [[کشف ملاکات احکام|ملاکات احکام]] را کشف کرد. چرا که این احکام غالبا [[احکام امضایی|امضایی]] هستند.(ص۱۵۷)  
 
مؤلف کتاب اعتبار مذاق شریعت را ناشی از اعتبار اطمینان عرفی می‌داند چرا که از نظر او مذاق شریعت چیزی جز متفاهم عرفی حاصل‌آمده از تجمیع ظنون نیست.(ص۱۵۸-۱۶۰) نکته پایانی بحث از مذاق شریعت برشمردن شرایط استناد به مذاق شریعت است چرا که بدون در نظر داشتن حکم عقل، و بدون دقت و تأمل در کتاب، سنت و بیانات فقها و بدون شناخت حیطه‌های مختلف موضوع و تمایز احکام توقیفی و تعبدی نمی‌توان به مذاق شریعت دست یافت.(ص۱۶۱)