کاربر:Ms.sadeghi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

Ms.sadeghi (بحث | مشارکت‌ها)
Ms.sadeghi (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۷۰: خط ۷۰:


==تروریسم از نگاه اسلام و تکفیری‌ها==
==تروریسم از نگاه اسلام و تکفیری‌ها==
در فصل سوم، جمشیدی و طوسی بیان می‌کنند که اسلام مانند هر مکتب فکری دارای نظام معرفتی و عقیدتی خاصی است و با تروریسم و خشونت‌های غیرقانونی مخالفت دارد و به مقابله با آن پرداخته است (ص۶۹). نویسندگان بیان می‌کنند که واژه تروریسم به شکل امروزی در متون دینی اسلام یافت نمی‌شود، اما مفاهیم مشابهی وجود دارند. این مفاهیم که ۱۴ واژه است در دو دسته طبقه‌بندی می‌شوند: دسته نخست، مفاهیم منفی نظیر ارهاب، محاربه، فتک، ارعاب، شکنجه و تکفیر هستند که اسلام آن‌ها را نهی کرده است؛ و دسته دوم، مفاهیم خنثی مانند قتل، قتال، حرب و تعذیب که بسته به شرایط می‌توانند ناپسند باشند (ص۷۱-۷۲). نویسندگان ۲۲ واژه را که با ترور و تروریسم مرتبط‌اند، از نظر لغوی و با تکیه بر آیات و روایات بررسی کرده‌اند. در این تحلیل به آیاتی همچون [[آیه ۴۰ سوره بقره]]، [[آیه ۶۰ سوره انفال]]، [[آیه ۳۳ سوره مائده]]، [[آیه ۳۲ سوره مائده]]، [[آیه ۲ سوره نور]] و [[آیه ۷۸ سوره نساء]] استناد شده است (ص۷۲-۹۰).
در فصل سوم، جمشیدی و طوسی توضیح می‌دهند که اسلام به عنوان یک نظام فکری دارای نظام معرفتی و عقیدتی خاصی است و با تروریسم و خشونت‌های غیرقانونی مخالفت کرده و به مقابله با آن پرداخته است (ص۶۹). نویسندگان اشاره می‌کنند که واژه تروریسم به شکل امروزی در متون دینی اسلام یافت نمی‌شود، اما مفاهیم مشابهی وجود دارند که ۱۴ واژه را در دو دسته طبقه‌بندی می‌کنند: دسته نخست، مفاهیم منفی نظیر ارهاب، محاربه، فتک، ارعاب، شکنجه و تکفیر هستند که اسلام آن‌ها را نهی کرده است؛ و دسته دوم، مفاهیم خنثی مانند قتل، قتال، حرب و تعذیب که بسته به شرایط می‌توانند ناپسند باشند (ص۷۱-۷۲). نویسندگان ۲۲ واژه مرتبط با ترور و تروریسم را از نظر لغوی و با تکیه بر آیات و روایات بررسی کرده‌اند. در این تحلیل به آیاتی همچون [[آیه ۴۰ سوره بقره]]، [[آیه ۶۰ سوره انفال]]، [[آیه ۳۳ سوره مائده]]، [[آیه ۳۲ سوره مائده]]، [[آیه ۲ سوره نور]] و [[آیه ۷۸ سوره نساء]] استناد شده است (ص۷۲-۹۰).


اسلام هرگونه رفتار تروریستی، خشونت‌آمیز و ظالمانه را محکوم می‌کند و پیروانش را به همزیستی مسالمت‌آمیز و محبت‌آمیز دعوت کرده است. آیات ۳۲ و ۳۳ سوره مائده از مهم‌ترین مستندات قرآنی در رد ترور و خشونت به شمار می‌روند (ص۹۰-۹۱). نویسندگان با استناد به نمونه‌هایی از تاریخ اسلام، مانند خودداری مسلم بن عقیل از ترور ابن زیاد، تأکید می‌کنند که اسلام نه فقط نظری بلکه در عمل نیز با تروریسم مخالفت داشته است (ص۹۲).
اسلام هرگونه رفتار تروریستی، خشونت‌آمیز و ظالمانه را محکوم می‌کند و پیروانش را به همزیستی مسالمت‌آمیز و محبت‌آمیز دعوت کرده است. آیات ۳۲ و ۳۳ سوره مائده از مهم‌ترین مستندات قرآنی در رد ترور و خشونت به شمار می‌روند (ص۹۰-۹۱). نویسندگان با استناد به نمونه‌هایی از تاریخ اسلام، مانند خودداری مسلم بن عقیل از ترور ابن زیاد، تأکید می‌کنند که اسلام نه فقط نظری بلکه در عمل نیز با تروریسم مخالفت داشته است (ص۹۲).
خط ۷۶: خط ۷۶:
در فصل پنجم، نویسندگان به رابطه تروریسم با جهاد دینی پرداخته‌اند و توضیح می‌دهند که اسلام این دو را یکی نمی‌داند و خشونت را با جهاد اشتباه نمی‌گیرد (ص۱۲۳). آن‌ها ارکان سه‌گانه دین اسلام را شامل اعتقادات، اخلاقیات و احکام دانسته و بیان می‌کنند که این ارکان بر یکدیگر تأثیرگذارند و در تعامل با هم قرار دارند (ص۱۲۳-۱۳۲). برخلاف دیدگاه بسیاری از مستشرقان و غربیان که اسلام را دین شمشیر و خشونت معرفی می‌کنند، اساس آموزه‌های اسلامی چیز دیگری را نشان می‌دهد. اگرچه در قرآن حدود ۱۷۵ واژه مرتبط با جنگ و قتل ذکر شده، اما واژه‌هایی مانند رحمت، عدل، رفق و مودت نیز در آن آمده‌اند که نشان‌دهنده بعد مهرورزانه اسلام‌اند (ص۱۳۳). همچنین سیره اهل بیت (ع) نیز تأکید فراوانی بر رفق و مدارا دارد (ص۱۳۴).
در فصل پنجم، نویسندگان به رابطه تروریسم با جهاد دینی پرداخته‌اند و توضیح می‌دهند که اسلام این دو را یکی نمی‌داند و خشونت را با جهاد اشتباه نمی‌گیرد (ص۱۲۳). آن‌ها ارکان سه‌گانه دین اسلام را شامل اعتقادات، اخلاقیات و احکام دانسته و بیان می‌کنند که این ارکان بر یکدیگر تأثیرگذارند و در تعامل با هم قرار دارند (ص۱۲۳-۱۳۲). برخلاف دیدگاه بسیاری از مستشرقان و غربیان که اسلام را دین شمشیر و خشونت معرفی می‌کنند، اساس آموزه‌های اسلامی چیز دیگری را نشان می‌دهد. اگرچه در قرآن حدود ۱۷۵ واژه مرتبط با جنگ و قتل ذکر شده، اما واژه‌هایی مانند رحمت، عدل، رفق و مودت نیز در آن آمده‌اند که نشان‌دهنده بعد مهرورزانه اسلام‌اند (ص۱۳۳). همچنین سیره اهل بیت (ع) نیز تأکید فراوانی بر رفق و مدارا دارد (ص۱۳۴).


نویسندگان معتقدند که اصل در اسلام بر صلح و همزیستی است و ترور و خشونت اموری ناپسند و مردود معرفی شده‌اند. آیاتی همچون [[آیه ۱۳۴ سوره آل عمران]] و [[آیه ۸۵ سوره حجر]] نیز این نگاه را تقویت می‌کنند (ص۱۳۵). بر خلاف دیدگاه‌های افراط‌گرایانه تکفیری و برخی مستشرقان غربی، دعوت به اسلام باید بر اساس اختیار و نه اجبار صورت می‌گیرد (ص۱۳۶). قرآن و سیره اهل بیت به صراحت دعوت با احترام و به دور از اجبار را تأیید می‌کنند. آیاتی چون [[آیه ۱۲۵ سوره نحل]]، [[آیه ۱۰۸ سوره یوسف]] و [[آیه ۱۵ سوره شورا]] نشان‌دهنده لزوم رعایت احترام در فرآیند دعوت‌اند (ص۱۳۷). از نظر نویسندگان، آیات متعددی مانند [[آیه ۲۱۴ سوره شعراء]] و [[آیه ۱۰۷ سوره انبیاء]] نیز بر نقش پیامبر به عنوان دعوت‌کننده‌ای دلسوز و بدون اجبار تأکید دارند (ص۱۳۸-۱۳۹).
نویسندگان معتقدند که اصل در اسلام بر صلح و همزیستی است و ترور و خشونت اموری ناپسند و مردود معرفی شده‌اند. آیاتی همچون [[آیه ۱۳۴ سوره آل عمران]] و [[آیه ۸۵ سوره حجر]] نیز این نگاه را تقویت می‌کنند (ص۱۳۵). بر خلاف دیدگاه‌های افراط‌گرایانه تکفیری و برخی مستشرقان غربی، دعوت به اسلام باید بر اساس اختیار و نه اجبار صورت گیرد (ص۱۳۶). قرآن و سیره اهل بیت به صراحت دعوت با احترام و به دور از اجبار را تأیید می‌کنند. آیاتی چون [[آیه ۱۲۵ سوره نحل]]، [[آیه ۱۰۸ سوره یوسف]] و [[آیه ۱۵ سوره شورا]] نشان‌دهنده لزوم رعایت احترام در فرآیند دعوت‌اند (ص۱۳۷). از نظر نویسندگان، آیات متعددی مانند [[آیه ۲۱۴ سوره شعراء]] و [[آیه ۱۰۷ سوره انبیاء]] نیز بر نقش پیامبر به عنوان دعوت‌کننده‌ای دلسوز و بدون اجبار تأکید دارند (ص۱۳۸-۱۳۹).


نهایتاً، نویسندگان این پرسش را مطرح می‌کنند که آیا در برابر عدم پذیرش دعوت پیامبر، می‌توان از خشونت استفاده کرد؟ پاسخ قرآن منفی است. بر اساس آیاتی همچون [[آیه ۲۰ سوره آل عمران]]، [[آیه ۸۲ سوره نحل]]، [[آیه ۵۴ سوره نور]]، [[آیه ۴۰ سوره رعد]]، [[آیه ۱۲ سوره تغابن]]، [[آیه ۶۷ سوره مائده]] و [[آیه ۳۲ سوره احقاف]]، وظیفه پیامبر تنها ابلاغ و دعوت است و هرگز مجاز به اجبار یا خشونت نبوده است (ص۱۴۰).
نهایتاً، نویسندگان این سوال را مطرح می‌کنند که آیا در برابر عدم پذیرش دعوت پیامبر، می‌توان از خشونت استفاده کرد؟ پاسخ قرآن منفی است. بر اساس آیاتی همچون آیه ۲۰ سوره آل عمران، آیه ۸۲ سوره نحل، آیه ۵۴ سوره نور، آیه ۴۰ سوره رعد، آیه ۱۲ سوره تغابن، آیه ۶۷ سوره مائده و آیه ۳۲ سوره احقاف، وظیفه پیامبر تنها ابلاغ و دعوت است و هرگز مجاز به اجبار یا خشونت نبوده است (ص۱۴۰).


جمشیدی و طوسی در فصل هفتم، تروریسم را از منظر امامیه و تکفیری‌ها مورد بررسی قرار داده و تفاوت‌ها آنها را بررسی و بیان کرده است. (ص۲۰۹) به گفته نویسندگان در منابع کلامی و فقهی امامیه حرمت ترور و قتل پنهانی مورد تاکید قرار گرفته است همچون آیه ۳۳ سوره اسرا و آیه ۳۲ سوره مائده. همچنین در روایات متعدد ترور و قتل ناگهانی و پنهانی نهی و حرام اعلام شده است. (ص۲۱۰) آنان می‌گویند در اسلام اگر کسی اعدام می‌شود به صورت آشکارا و با اثبات جرمش و با اذن امام یا حاکم شرعی جامعه، اعدام می‌شود ولی ترور مخفیانه و به قصد ضربه زدن و اخلال در نظم عمومی جامعه انجام می‌شود (ص۲۱۲).
جمشیدی و طوسی در فصل هفتم، تروریسم را از منظر امامیه و تکفیری‌ها بررسی کرده و تفاوت‌های آن‌ها را بیان می‌کنند. (ص۲۰۹) به گفته نویسندگان، در منابع کلامی و فقهی امامیه حرمت ترور و قتل پنهانی مورد تاکید قرار گرفته است، همچون آیه ۳۳ سوره اسرا و آیه ۳۲ سوره مائده. همچنین در روایات متعدد، ترور و قتل ناگهانی و پنهانی نهی و حرام اعلام شده است. (ص۲۱۰) آنان می‌گویند در اسلام اگر کسی اعدام می‌شود، به صورت آشکارا و با اثبات جرمش و با اذن امام یا حاکم شرعی جامعه، اعدام می‌شود؛ ولی ترور مخفیانه و به قصد ضربه زدن و اخلال در نظم عمومی جامعه انجام می‌شود (ص۲۱۲).


نویسندگان معتقدند که جهاد و دعوت به اسلام در اندیشه امامیه و تکفیری‌ها تفاوت‌های بنیادینی دارد. امامیه جهاد را با نیت ایجاد امنیت و صلح و دفاع از عدالت و اسلام می‌بیند، در حالی که تکفیری‌ها از خشونت برای رسیدن به اهداف خود استفاده می‌کنند. در اندیشه شیعه، جهاد عبادتی والا و از فروع دین است، اما تکفیری‌ها آن را از ضروریات خشونت می‌دانند. امامیه وسایل مشروع را برای اهداف عالی انتخاب می‌کند، در حالی که تکفیری‌ها به هر وسیله‌ای حتی غیر اخلاقی متوسل می‌شوند. دشمن در اندیشه امامیه کسی است که با عدالت و حقیقت دشمنی کند، اما تکفیری‌ها هر مخالفی را دشمن می‌دانند. اخلاق و آداب در جهاد امامیه رعایت می‌شود، برخلاف تکفیری‌ها که از روش‌های غیر اخلاقی استفاده می‌کنند (ص۲۱۵-۲۲۲).
نویسندگان معتقدند که جهاد و دعوت به اسلام در اندیشه امامیه و تکفیری‌ها تفاوت‌های بنیادینی دارد. امامیه جهاد را با نیت ایجاد امنیت و صلح و دفاع از عدالت و اسلام می‌بیند، در حالی که تکفیری‌ها از خشونت برای رسیدن به اهداف خود استفاده می‌کنند. در اندیشه شیعه، جهاد عبادتی والا و از فروع دین است، اما تکفیری‌ها آن را از ضروریات خشونت می‌دانند. امامیه وسایل مشروع را برای اهداف عالی انتخاب می‌کند، در حالی که تکفیری‌ها به هر وسیله‌ای حتی غیر اخلاقی متوسل می‌شوند. دشمن در اندیشه امامیه کسی است که با عدالت و حقیقت دشمنی کند، اما تکفیری‌ها هر مخالفی را دشمن می‌دانند. اخلاق و آداب در جهاد امامیه رعایت می‌شود، برخلاف تکفیری‌ها که از روش‌های غیر اخلاقی استفاده می‌کنند (ص۲۱۵-۲۲۲).


به گفته نویسندگان یکی از ریشه‌های تروریسم برداشت غلط از دین و مذهب است. تکفیری‌ها با برداشت غلط از آیات و روایات کارهای خلاف شرع و وحشتناک خود را توجیه کرده و استفاده از زور و خشونت را وسیله محقق شدن اهداف خود که دعوت دیگران به اسلام است قرار داده‌اند و هر کسی را که با عقاید و آرای آنها مخالف است دشمن خود حساب کرده و آنها را با شدیدترین عمل تروریستی نابود می‌کنند. در اندیشه امامیه هدف از جهاد اسلام آوردن اجباری و اکراهی دیگران نیست اما در تفکر تکفیری دیگران موظف هستند آرا و عقاید آنها را بپذیرند وگرنه ریختن خون آنها جایز است (ص۲۲۲-۲۲۴).
به گفته نویسندگان، یکی از ریشه‌های تروریسم برداشت غلط از دین و مذهب است. تکفیری‌ها با برداشت غلط از آیات و روایات، کارهای خلاف شرع و وحشتناک خود را توجیه کرده و استفاده از زور و خشونت را وسیله تحقق اهداف خود که دعوت دیگران به اسلام است، قرار داده‌اند و هر کسی را که با عقاید و آرای آنها مخالف است، دشمن خود حساب کرده و آنها را با شدیدترین عمل تروریستی نابود می‌کنند. در اندیشه امامیه هدف از جهاد اسلام آوردن اجباری و اکراهی دیگران نیست، اما در تفکر تکفیری دیگران موظف هستند آرا و عقاید آنها را بپذیرند وگرنه ریختن خون آنها جایز است (ص۲۲۲-۲۲۴).


*فرق انتحار و استشهاد  
*فرق انتحار و استشهاد  
نویسندگان به تفاوت میان عملیات‌های تروریستی و شهادت‌طلبانه مسلمانان پرداخته‌اند و انگیزه‌های مختلف آنها را بررسی کرده‌اند. تکفیری‌ها با اهداف دنیوی و حکومت‌طلبی به خودکشی دست می‌زنند، در حالی که مسلمانان برای رضای خدا و مقابله با دشمنان، عملیات استشهادی انجام می‌دهند (ص۲۲۵-۲۲۷).
نویسندگان به تفاوت بین عملیات‌های تروریستی و شهادت‌طلبانه مسلمانان پرداخته و انگیزه‌های مختلف آنها را بررسی کرده‌اند. تکفیری‌ها با اهداف دنیوی و حکومت‌طلبی به خودکشی می‌پردازند، در حالی که مسلمانان برای رضای خدا و مقابله با دشمنان، عملیات استشهادی انجام می‌دهند (ص۲۲۵-۲۲۷).


جمشیدی و طوسی بیان می‌کنند که عملیات استشهادی دارای ۷ شرط است، از جمله: اجازه حاکم شرع، عدم کشتن بی‌گناهان، اعتلای اسلام، ضربه به دشمن و دفع تجاوز. فرد باید یقین داشته باشد که عملیات به شکست دشمن منجر می‌شود و مصلحت اسلام را در نظر بگیرد. اما تکفیری‌ها با نابودی کفار و استفاده از خشونت، دیگران را به پذیرش عقاید خود وادار می‌کنند. (ص۲۲۷) به عبارت دیگر، عملیات انتحاری شامل کشتن دیگران همراه با خودکشی است بدون رعایت شرایط هفتگانه؛ در حالی که عملیات استشهادی با اجازه حاکم شرع و برای اعتلای اسلام و ضربه به دشمن انجام می‌شود و از کشتن بی‌گناهان پرهیز می‌کند (ص۲۲۸).
جمشیدی و طوسی بیان می‌کنند که عملیات استشهادی دارای ۷ شرط است، از جمله: اجازه حاکم شرع، عدم کشتن بی‌گناهان، اعتلای اسلام، ضربه به دشمن و دفع تجاوز. فرد باید اطمینان داشته باشد که عملیات به شکست دشمن منجر می‌شود و مصلحت اسلام را در نظر بگیرد. اما تکفیری‌ها با نابودی کفار و استفاده از خشونت، دیگران را به پذیرش عقاید خود وادار می‌کنند. (ص۲۲۷) به عبارت دیگر، عملیات انتحاری شامل کشتن دیگران همراه با خودکشی است بدون رعایت شرایط هفتگانه؛ در حالی که عملیات استشهادی با اجازه حاکم شرع و برای اعتلای اسلام و ضربه به دشمن انجام می‌شود و از کشتن بی‌گناهان پرهیز می‌کند (ص۲۲۸).