کاربر:Ma.sultanmoradi/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

Ma.sultanmoradi (بحث | مشارکت‌ها)
Ma.sultanmoradi (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۲۳: خط ۲۳:
<big>در سطح دریافت</big>
<big>در سطح دریافت</big>


«مردم‏»، هدف و غایت وحى‌‏اند و نص قرآنى به مثابه خطاب لاجرم دربر دارنده دالهایى است که بر متکلم [ فرستنده]، مخاطب نخست و سایر مخاطبان دلالت مى‏کند; یعنى بر خدا، محمد و ناس. با این همه، دالهاى مذکور خواه از جهت چگونگى دلالتشان و خواه از جهت نسبت عددشان برابر و همسان هم نیستند.
فرهنگ عربى پیش از اسلام را مى‏توان فرهنگى دانست که ساختار تمام متون آن پیش از آن که استوار بر متکلم باشد مبتنى بر مخاطب است. «مردم‏» هدف و غایت وحى‌‏اند و نص قرآنى به مثابه خطاب لاجرم دربر دارنده دالهایى است که بر خدا، محمد و ناس دلالت می‌کند. بر این پایه، دلالت نص قرآنى یکسره تنها از راه نظام زبانى ویژه مخاطبان صورت مى‏‌پذیرد. تعلق داشتن قرآن به این فرهنگ موجب شد که، از این جهت، نصى خطابى شود. بهترین دلیل بر وجود این سویه [خطابى] در ساختار و سازوکارهاى زبانى نص، کثرت کاربرد حروف نداست، خواه مخاطبان «ناس‏» باشند و خواه «بنى‌‏آدم‏» یا «مؤمنان‏»، «کافران‏» و «اهل کتاب‏» که باید مخاطب نخست‏به نداى «یا ایها النبى‏» و «یا ایها الرسول‏» را نیز به این مجموعه افزود.
فرهنگ عربى پیش از اسلام را مى‏توان فرهنگى دانست که ساختار تمام متون آن پیش از آن که استوار بر متکلم باشد مبتنى بر مخاطب است. (105) بر این پایه، دلالت نص قرآنى یکسره تنها از راه نظام زبانى ویژه مخاطبان صورت مى‏پذیرد. تعلق داشتن قرآن به این فرهنگ موجب شد که، از این جهت، نصى خطابى شود. بهترین دلیل بر وجود این سویه [خطابى] در ساختار و سازوکارهاى زبانى نص، کثرت کاربرد حروف نداست; خواه مخاطبان «ناس‏» باشند و خواه «بنى‏آدم‏» یا «مؤمنان‏»، «کافران‏» و «اهل کتاب‏» که باید مخاطب نخست‏به نداى «یا ایها النبى‏» و «یا ایها الرسول‏» را نیز به این مجموعه افزود.
نص قرآنى از طریق فرهنگ و نظام زبانى، برداشتى از خود ارائه مى‌‏دهد که بر پایه آن، تنها تاکید بر خاستگاه و گوینده نص، در واقع به معناى تباه کردن سرشت‏ خود متن و نقش آن در واقعیت است.
نص قرآنى از طریق فرهنگ و نظام زبانى، برداشتى از خود ارائه مى‏دهد که بر پایه آن، تنها تاکید بر خاستگاه و گوینده نص (106) ، در واقع به معناى تباه کردن سرشت‏خود متن و نقش آن در واقعیت است.[7] و این امرى است که در قلمرو اندیشه دینى به وقوع پیوست; اندیشه‏اى که بر سنت [ما] سیطره یافت و هنوز هم در فرهنگ ما نقش فعالى را ایفا مى‏کند. رابطه نص قرآنى با فرهنگ و واقعیت در فصلهاى بعدى [از کتاب مفهوم النص] به گونه‏اى بهتر آشکار مى‏شود. (107)