بنیادهای فقهی حقوقی نظم اجتماعی (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

Salehi (بحث | مشارکت‌ها)
Alikhani (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۴۲: خط ۴۲:
| نسخه الکترونیکی =  
| نسخه الکترونیکی =  
}}*'''چکیده'''
}}*'''چکیده'''
بنیادهای فقهی حقوقی نظم اجتماعی پژوهشی درباره مبانی نظم و [[امنیت اجتماعی]] و همچنین بایسته‌های رفتاری مأموران نظامی و انتظامی در نظام حقوقی اسلام است. به گفته محمدرسول آهنگران نویسنده کتاب، در نگاه اسلام نظم و امنیت اجتماعی، تامین کننده ارزش‌های والای انسانی است، بر خلاف نگاه بشری که نظم و امنیت اجتماعی را موجب حداکثر شدنِ انتفاع مادی انسان می‌داند. به باور نویسنده رویکرد اسلام به نظم و امنیت باید در ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری نیروهای انتظامی مشهود باشد. از ویژگی‌های این نیروها مصون بودن از آلودگی به طمع‌ورزی و خیانت به مال و ناموس دیگران است و نیز شکیبایی و مهارت کنترل خشم و عدم تسلیم در برابر صاحبان قدرت نامشروع. وی قائل است، از دیدگاه حقوق اسلامی اجرای عدالت از مهم‌ترین وظایف نیروی انتظامی بوده و این نیرو می‌تواند، عامل پیوند حکومت و مردم باشد.  
'''بنیادهای فقهی حقوقی نظم اجتماعی'''، پژوهشی درباره مبانی نظم و [[امنیت اجتماعی]] و همچنین بایسته‌های رفتاری مأموران نظامی و انتظامی در نظام حقوقی اسلام است. به گفته محمدرسول آهنگران نویسنده کتاب، در نگاه اسلام نظم و امنیت اجتماعی، تأمین‌کننده ارزش‌های والای انسانی است، بر خلاف نگاه بشری که نظم و امنیت اجتماعی را موجب حداکثر شدنِ انتفاع مادی انسان می‌داند. به باور نویسنده رویکرد اسلام به نظم و امنیت باید در ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری نیروهای انتظامی مشهود باشد. از ویژگی‌های این نیروها مصون بودن از آلودگی به طمع‌ورزی و خیانت به مال و ناموس دیگران است و نیز شکیبایی و مهارت کنترل خشم و عدم تسلیم در برابر صاحبان قدرت نامشروع. وی قائل است، از دیدگاه حقوق اسلامی اجرای عدالت از مهم‌ترین وظایف نیروی انتظامی بوده و این نیرو می‌تواند، عامل پیوند حکومت و مردم باشد.  


== معرفی اجمالی و ساختار ==
== معرفی اجمالی و ساختار ==
خط ۴۸: خط ۴۸:


=== ساختار ===
=== ساختار ===
این پژوهش در دو بخش تنظیم شده است: در بخش اول به اصول و مبانی نظم و امنیت اجتماعی در نظام حقوقی اسلام پرداخته شده است. در این بخش نویسنده به مباحثی چون مبانی نظم و امنیت در حالت تحریف شده و غیر تحریف شده می‌پردازد و همچنین تفاوت مبانی اسلام و حقوق بشریِ نظم اجتماعی را بررسی می‌کند (ص ۹-۱۱۵). بخش دوم نیز به بایسته‌های رفتاری ماموران نظامی و انتظامی در نظام حقوقی اسلام اختصاص یافته است. در این بخش ویژگی‌های نیروهای انتظامی، بایسته‌های رفتاری فرماندهان نظامی با نیروهای زیردست و مهم‌ترین وظیفه نیروی انتظامی مورد بحث قرار گرفته شده است (ص۱۱۷-۱۹۲). در نهایت نیز به نتیجه‌گیری پرداخته شده است (ص۱۹۳-۱۹۵).
این پژوهش در دو بخش تنظیم شده است: در بخش اول به اصول و مبانی نظم و امنیت اجتماعی در نظام حقوقی اسلام پرداخته شده است. در این بخش نویسنده به مباحثی چون مبانی نظم و امنیت در حالت تحریف شده و غیر تحریف شده می‌پردازد و همچنین تفاوت مبانی اسلام و حقوق بشریِ نظم اجتماعی را بررسی می‌کند (ص۹-۱۱۵). بخش دوم نیز به بایسته‌های رفتاری مأموران نظامی و انتظامی در نظام حقوقی اسلام اختصاص یافته است. در این بخش ویژگی‌های نیروهای انتظامی، بایسته‌های رفتاری فرماندهان نظامی با نیروهای زیردست و مهم‌ترین وظیفه نیروی انتظامی مورد بحث قرار گرفته شده است (ص۱۱۷-۱۹۲). در نهایت نیز به نتیجه‌گیری پرداخته شده است (ص۱۹۳-۱۹۵).


== تفاوت مبانی نظم و امنیت اجتماعی در نظام حقوقی اسلام با نظام حقوق بشری ==
== تفاوت مبانی نظم و امنیت اجتماعی در نظام حقوقی اسلام با نظام حقوق بشری ==
از نظر نویسنده، در دین اسلام تدابیری برای نظم و امنیت اجتماع اندیشده شده است؛ لیکن در پی رنسانس دو روش مقابله با دین صورت گرفت که شکل نخست آن در تفکر سکولاریسمی تبلور یافت. نگرش سکولاریسمی به معنای [[جدایی دین از سیاست]]، و انعکاس‌دهنده مقابله غیرمستقیم با دین و روش دوم مقابله رو در رو و مستقیم با دین بود، در مکاتب مذکور دین معلول جهل بشر انگاشته شد که در نتیجه درصدد حذف یا حداقل تحریف آن برآمدند (ص۹-۱۵). با تحریفات صورت گرفته در دین، نظم و امنیت اجتماعی نیز از مسیر تعیین شده از سوی شارع تغییر جهت داده و معنایی متفاوت پیدا کرد، به‌صورتی‌که نظم و امنیت اجتماعی از دیدگاه دین، مطابق منافع ظالمان معرفی و بر اساس تحمّل نظام ظالمانه تجویز شد (ص۲۵).
از نظر نویسنده، در دین اسلام تدابیری برای نظم و امنیت اجتماع اندیشیده شده است؛ لیکن در پی رنسانس دو روش مقابله با دین صورت گرفت که شکل نخست آن در تفکر سکولاریسمی تبلور یافت. نگرش سکولاریسمی به معنای [[جدایی دین از سیاست]]، و انعکاس‌دهنده مقابله غیرمستقیم با دین و روش دوم مقابله رودررو و مستقیم با دین بود، در مکاتب مذکور دین معلول جهل بشر انگاشته شد که در نتیجه درصدد حذف یا حداقل تحریف آن برآمدند (ص۹-۱۵). با تحریفات صورت گرفته در دین، نظم و امنیت اجتماعی نیز از مسیر تعیین شده از سوی شارع تغییر جهت داده و معنایی متفاوت پیدا کرد، به‌صورتی‌که نظم و امنیت اجتماعی از دیدگاه دین، مطابق منافع ظالمان معرفی و بر اساس تحمّل نظام ظالمانه تجویز شد (ص۲۵).


اما با بازگشت مجدد دین به عرصه زندگی، یکی از مهم‌ترین شاخصه‌های نظم و امنیت اجتماعی یعنی [[عدالت]]، ظهور کرده و محور زندگی اجتماعی انسان‌ها قرار گرفت، در نگاه ادیان و اسلام، عدالت یک اصل است که بر اساس درک عقلی، پسندیده بودن آن به اثبات رسیده است. نظم و امنیت در نگاه اسلام دارای رویکرد عدالت محور بوده و در آن کوچک‌ترین تبعیضی به چشم نمی‌خورد. در اسلام رعایت نظم و امنیت اجتماعی به معنی رعایت حقوق افراد است و بی‌نظمی به معنای تضییع حق است (ص۴۴-۶۹).
اما با بازگشت مجدد دین به عرصه زندگی، یکی از مهم‌ترین شاخصه‌های نظم و امنیت اجتماعی یعنی [[عدالت]]، ظهور کرده و محور زندگی اجتماعی انسان‌ها قرار گرفت، در نگاه ادیان و اسلام، عدالت یک اصل است که بر اساس درک عقلی، پسندیده بودن آن به اثبات رسیده است. نظم و امنیت در نگاه اسلام دارای رویکرد عدالت محور بوده و در آن کوچک‌ترین تبعیضی به چشم نمی‌خورد. در اسلام رعایت نظم و امنیت اجتماعی به معنی رعایت حقوق افراد است و بی‌نظمی به معنای تضییع حق است (ص۴۴-۶۹).


نویسنده بیان می‌کند در نگاه دین اسلام، نظم و امنیت اجتماعی به گونه‌ای تعریف شده است که تامین کننده ارزش‌های والای انسانی باشد، از این نظر نظم و امنیت اجتماعی عبارت است از در جای خود بودن و مورد تضییع قرار نگرفتن حقوق به گونه‌ای که وجود آن حقوق برای سعادتمند شدن انسان و رسیدن به کمالات معنوی‌اش لازم و ضروری است (ص۹۲)؛ اما در نگاه بشری نظم و امنیت اجتماعی باید به گونه‌ای تعریف شود که موجب حداکثر شدن انتفاع انسان از این دنیا شود و بر این اساس روابط انسانی نیز مبتنی بر اصل رقابت است (ص۹۲).
نویسنده بیان می‌کند در نگاه دین اسلام، نظم و امنیت اجتماعی به گونه‌ای تعریف شده است که تأمین‌کننده ارزش‌های والای انسانی باشد، از این نظر نظم و امنیت اجتماعی عبارت است از در جای خود بودن و مورد تضییع قرار نگرفتن حقوق به گونه‌ای که وجود آن حقوق برای سعادتمندشدن انسان و رسیدن به کمالات معنوی‌اش لازم و ضروری است (ص۹۲)؛ اما در نگاه بشری نظم و امنیت اجتماعی باید به گونه‌ای تعریف شود که موجب حداکثر شدن انتفاع انسان از این دنیا شود و بر این اساس روابط انسانی نیز مبتنی بر اصل رقابت است (ص۹۲).


== بایسته‌های رفتاری ماموران نظامی و انتظامی در نظام حقوق اسلام ==
== بایسته‌های رفتاری ماموران نظامی و انتظامی در نظام حقوق اسلام ==
مولّف بر اساس باور خود مبنی بر تفاوت رویکرد اسلام به نظم و امنیت اجتماعی با نگاه بشری، به بررسی ویژگی‌های نیروهای انتظامی می‌پردازد که وظیفه برقراری نظم و امنیت اجتماعی را بر عهده دارند. او در این زمینه به سه موضوع ویژگی‌هایی نیروهای نظامی، نوع رابطه موجود میان نیروها و فرماندهان آنان و در نهایت به وظایف و دستاوردهای نیروهای نظامی در زمینه نظم و امنیت اجتماعی پرداخته است (ص۱۱۷).
مولّف بر اساس باور خود مبنی بر تفاوت رویکرد اسلام به نظم و امنیت اجتماعی با نگاه بشری، به بررسی ویژگی‌های نیروهای انتظامی می‌پردازد که وظیفه برقراری نظم و امنیت اجتماعی را بر عهده دارند. او در این زمینه به سه موضوع ویژگی‌هایی نیروهای نظامی، نوع رابطه موجود میان نیروها و فرماندهان آنان و در نهایت به وظایف و دستاوردهای نیروهای نظامی در زمینه نظم و امنیت اجتماعی پرداخته است (ص۱۱۷).


به اعتقاد نگارنده اسلام وظایف و تکالیف ویژه‌ای برای نیروهای انتظامی در نظر گرفته شده است به همین منظور آنان برای انجام صحیح و کامل آن وظایف باید متصف به خصوصیاتی باشند؛ (ص۱۱۸) ازجمله خیرخواهی و مصلت اندیشی نسبت به دین (ص۱۱۸ و۱۱۹)، طهارت نفس از رذایل اخلاقی (ص۱۲۸ و ۱۲۹)، شکیبایی و توان کنترل خشم (ص۱۳۴ و ۱۳۵) و ایستادگی در برابر قدرت‌های نامشروع (ص۱۴۸ و ۱۴۹).  
به اعتقاد نگارنده اسلام وظایف و تکالیف ویژه‌ای برای نیروهای انتظامی در نظر گرفته است؛ به همین منظور آنان برای انجام صحیح و کامل آن وظایف باید متصف به خصوصیاتی باشند (ص۱۱۸)؛ ازجمله خیرخواهی و مصلت اندیشی نسبت به دین (ص۱۱۸-۱۱۹)، طهارت نفس از رذایل اخلاقی (ص۱۲۸-۱۲۹)، شکیبایی و توان کنترل خشم (ص۱۳۴-۱۳۵) و ایستادگی در برابر قدرت‌های نامشروع (ص۱۴۸-۱۴۹).  


نویسنده تأکید می‌کند در نظام حقوقی اسلام علاوه بر ایجاد انگیزه معنوی و مربوط به آخرت که افراد و نیروهای انتظامی را به برقراری نظم و امنیت اجتماعی ترغیب می‌کند، به نیازهای مادی و بهره‌گیری از نعمت‌های دنیوی نیز اهمیت داده شده است. البته بهره‌گیری در چارچوب دین و بدون آسیب به سعادت اُخروی دیگران. بر همین اساس دین به مسئولان و فرمانده‌هان دستور می‌دهد که نسبت به این نیروها به گونه‌ای رفتار کنند که علاوه‌بر تلاش در جهت رفع نیازهایشان، شرایط دلگرمی و آرامش روانی آنان را فراهم آورند (ص۱۵۱). او در این باره به چند مورد از وظایف فرماندهان نیز اشاره می‌کند مانند رفتار محبّت‌آمیز با زیردستان (ص۱۵۱ و ۱۵۲) تلاش برای رفع نیازهای نیروها (ص۱۶۱) و قدرشناسی از آنها (ص۱۶۴).
نویسنده تأکید می‌کند در نظام حقوقی اسلام علاوه بر ایجاد انگیزه معنوی و مربوط به آخرت که افراد و نیروهای انتظامی را به برقراری نظم و امنیت اجتماعی ترغیب می‌کند، به نیازهای مادی و بهره‌گیری از نعمت‌های دنیوی نیز اهمیت داده شده است. البته بهره‌گیری در چارچوب دین و بدون آسیب به سعادت اُخروی دیگران. بر همین اساس دین به مسئولان و فرمانده‌هان دستور می‌دهد که نسبت به این نیروها به گونه‌ای رفتار کنند که علاوه‌بر تلاش در جهت رفع نیازهایشان، شرایط دلگرمی و آرامش روانی آنان را فراهم آورند (ص۱۵۱). او در این باره به چند مورد از وظایف فرماندهان نیز اشاره می‌کند مانند رفتار محبّت‌آمیز با زیردستان (ص۱۵۱-۱۵۲) تلاش برای رفع نیازهای نیروها (ص۱۶۱) و قدرشناسی از آنها (ص۱۶۴).


نگارنده در نهایت به برخی دستاوردهای نیروهای نظامی در راستای نظم و امنیت اجتماعی اشاره می‌کند؛ مانند برقراری عدالت (ص۱۷۰)، مهرورزی اعضای جامعه به یکدیگر به‌عنوان دستاورد عدالت (ص۱۷۹-۱۸۳) و ایجاد همدلی و همگامی دولت و ملت (ص۱۸۵-۱۸۶).
نگارنده در نهایت به برخی دستاوردهای نیروهای نظامی در راستای نظم و امنیت اجتماعی اشاره می‌کند؛ مانند برقراری عدالت (ص۱۷۰)، مهرورزی اعضای جامعه به یکدیگر به‌عنوان دستاورد عدالت (ص۱۷۹-۱۸۳) و ایجاد همدلی و همگامی دولت و ملت (ص۱۸۵-۱۸۶).