فقه معاصر:پیش‌نویس بحوث فقهیة هامة (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

Sarfipour (بحث | مشارکت‌ها)
Sarfipour (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۷۱: خط ۷۱:
# حرمت اسراف: دفن یا سوزاندن گوشت قربانیان، مصداق بارز اسراف و تبذیر حرام است. (ص۲۹-۳۵)
# حرمت اسراف: دفن یا سوزاندن گوشت قربانیان، مصداق بارز اسراف و تبذیر حرام است. (ص۲۹-۳۵)
==احکام غناء==
==احکام غناء==
بحث غنا در سه مقام بررسی شده است:
بحث غنا در سه مقام بررسی شده است:


# ادله حرمت: نویسنده دلالت آیات بر حرمت غناء را کافی ندانسته اما با استناد به روایات (ص۵۲) در شش دسته (مانند روایات مفسر «زور» (ص۵۲) و «لهو الحدیث» (ص۵۴)، روایات ناهی (ص۵۵)، حرمت اجرت (ص۵۸)، حرمت استماع (ص۵۹) و حرمت قرائت قرآن به شکل غناء (ص۶۰))، حرمت آن را اثبات و ادله مخالفان را نقد می‌کند (ص۶۲-۶۶) و در نهایت دو روایت صحیح مخالف را در برابر روایات متعدد و اعراض اصحاب، قابل اتکا نمی‌داند. (ص۶۷)
# ادله حرمت: نویسنده دلالت آیات بر حرمت غناء را کافی ندانسته اما با استناد به روایات (ص۵۲) در شش دسته (مانند روایات مفسر «زور» (ص۵۲) و «لهو الحدیث» (ص۵۴)، روایات ناهی (ص۵۵)، حرمت اجرت (ص۵۸)، حرمت استماع (ص۵۹) و حرمت قرائت قرآن به شکل غناء (ص۶۰))، حرمت آن را اثبات و ادله مخالفان را نقد می‌کند (ص۶۲-۶۶) و در نهایت دو روایت صحیح مخالف را در برابر روایات متعدد و اعراض اصحاب، قابل اتکا نمی‌داند. (ص۶۷)
# معنا و حقیقت غناء: وی پس از ذکر هشت معنا برای غناء (ص۶۸)، تعریف شیخ انصاری مبنی بر «الحان مناسب مجالس اهل فسق و گناه» را پذیرفته و قید «تناسب با ضرب آلات موسیقی و رقص» را به آن می‌افزاید. (ص۷۰)
# معنا و حقیقت غناء: وی پس از ذکر هشت معنا برای غناء (ص۶۸)، تعریف شیخ انصاری مبنی بر «الحان مناسب مجالس اهل فسق و گناه» را پذیرفته و قید «تناسب با ضرب آلات موسیقی و رقص» را به آن می‌افزاید. (ص۷۰)
# استثنائات غناء: غناء در عروسی (ص۷۳-۷۴) و ایام عید و شادی (ص۷۴) را جایز می‌داند اما غنای در قرائت قرآن را استثناء نمی‌کند (ص۷۶). مواردی چون حداء (ص۷۵)، مرثیه‌خوانی (ص۷۵-۷۶) و هلهله (ص۷۷) را اصولاً مصداق غناء نمی‌شمارد.
# استثنائات غناء: غناء در عروسی (ص۷۳-۷۴) و ایام عید و شادی (ص۷۴) را جایز می‌داند اما غنای در قرائت قرآن را استثناء نمی‌کند (ص۷۶). مواردی چون حداء (ص۷۵)، مرثیه‌خوانی (ص۷۵-۷۶) و هلهله (ص۷۷) را اصولاً مصداق غناء نمی‌شمارد.
==عبادت در مناطق قطبی==
==عبادت در مناطق قطبی==
نویسنده به شبهه عدم امکان اجرای عباداتی چون نماز و روزه در مناطق قطبی به دلیل طولانی بودن شب و روز پاسخ می‌دهد. (ص۸۱-۸۳) او با رد این مسئله به عنوان یک «مشکل لاینحل» (ص۸۲)، معتقد است با تشخیص «ظهر شرعی» و «نیمه‌شب» از طریق حرکت خورشید (ص۸۵-۸۷) و با استناد به قاعده فقهی «انصراف اطلاقات احکام به افراد و مناطق متعارف» (ص۸۸)، ساکنان این مناطق باید در اموری چون اوقات نماز و طول روزه، به افق مناطق معتدله رجوع کنند. (ص۹۰-۹۱)
نویسنده به شبهه عدم امکان اجرای عباداتی چون نماز و روزه در مناطق قطبی به دلیل طولانی بودن شب و روز پاسخ می‌دهد. (ص۸۱-۸۳) او با رد این مسئله به عنوان یک «مشکل لاینحل» (ص۸۲)، معتقد است با تشخیص «ظهر شرعی» و «نیمه‌شب» از طریق حرکت خورشید (ص۸۵-۸۷) و با استناد به قاعده فقهی «انصراف اطلاقات احکام به افراد و مناطق متعارف» (ص۸۸)، ساکنان این مناطق باید در اموری چون اوقات نماز و طول روزه، به افق مناطق معتدله رجوع کنند. (ص۹۰-۹۱)