کاربر:Mojtaba61.Abedini/صفحه تمرین۲: تفاوت میان نسخهها
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
===اجماع=== | ===اجماع=== | ||
نویسنده ابتدا دیدگاه فقهای متقدم و متأخر همچون شیخ طوسی، شهید اول و محقق سبزواری را درباره حکم حرمت غنا با استناد به اجماع مطرح میکند. او در نقد این اجماع اشاره میکند که این اجماع تعبدی نیست و مدعیان آن به آیات و روایاتی که بر حرمت غنا دلالت دارند، استناد کردهاند. بنابراین، او اجماع را مدرکی دانسته و معتقد است که نمیتوان به آن استناد کرد. افزون بر آنکه در مقابل ادعای اجماع، برخی فقها همچون فیض کاشانی بر خلاف آن نظر دارند و معتقدندکه روایات بر حرمت غنا انصراف به دوره بنی امیه و بنی عباس دارد. همچنین آنچه از کتاب استبصار استفاده میشود این است که تحریم غنا بخاطر افعال حرام دیگری است و اگر غنا دربردارنده چنین افعالی نباشد حرام نیست و جایز است.(ص۲۶-۳۶). | نویسنده ابتدا دیدگاه فقهای متقدم و متأخر همچون شیخ طوسی، شهید اول و محقق سبزواری را درباره حکم حرمت غنا با استناد به اجماع مطرح میکند. او در نقد این اجماع اشاره میکند که این اجماع تعبدی نیست و مدعیان آن به آیات و روایاتی که بر حرمت غنا دلالت دارند، استناد کردهاند. بنابراین، او اجماع را مدرکی دانسته و معتقد است که نمیتوان به آن استناد کرد. افزون بر آنکه در مقابل ادعای اجماع، برخی فقها همچون فیض کاشانی بر خلاف آن نظر دارند و معتقدندکه روایات بر حرمت غنا انصراف به دوره بنی امیه و بنی عباس دارد. همچنین آنچه از کتاب استبصار استفاده میشود این است که تحریم غنا بخاطر افعال حرام دیگری است و اگر غنا دربردارنده چنین افعالی نباشد حرام نیست و جایز است.(ص۲۶-۳۶). | ||
===آیات=== | ===آیات=== | ||
به باور نویسنده، کلمه غنا در قرآن نیامده است و در نتیجه نمیتوان بدون در نظر گرفتن روایات برای اثبات حرمت غنا به آیات قرآن تمسک کرد. او استدلال به آیات را به مدد روایاتی میداند که در تفسیر این آیات آمده است. نویسنده در مباحث خود به چهار آیه استناد میکند. او در ابتدا به آیه ۳۰ سوره حج اشاره میکند که در تفسیر روایی به غنا تطبیق داده شدهاند. نویسنده با تحلیل سندی و دلالتی روایات مرتبط، حرمت غنا را اثبات کرده و دیدگاههای مفسران و فقها را بررسی و نقد میکند. وی نتیجه میگیرد که این آیه به کمک روایات به غنا اشاره دارد و غنا به خودی خود حرام است، نه با عنوان دیگری (ص۳۷-۵۲). | به باور نویسنده، کلمه غنا در قرآن نیامده است و در نتیجه نمیتوان بدون در نظر گرفتن روایات برای اثبات حرمت غنا به آیات قرآن تمسک کرد. او استدلال به آیات را به مدد روایاتی میداند که در تفسیر این آیات آمده است. نویسنده در مباحث خود به چهار آیه استناد میکند. او در ابتدا به آیه ۳۰ سوره حج اشاره میکند که در تفسیر روایی به غنا تطبیق داده شدهاند. نویسنده با تحلیل سندی و دلالتی روایات مرتبط، حرمت غنا را اثبات کرده و دیدگاههای مفسران و فقها را بررسی و نقد میکند. وی نتیجه میگیرد که این آیه به کمک روایات به غنا اشاره دارد و غنا به خودی خود حرام است، نه با عنوان دیگری (ص۳۷-۵۲). | ||
نویسنده با استناد به آیه ۷۲ سوره فرقان، پس از شرح معنای زور، روایاتی را ذکر کرده که در تفسیر این آیه، زور را به غنا مرتبط دانستهاند. او معتقد است دلالت آیه بر حرمت واضح است. به اعتقاد او از وحدت مفاد دو آیه ۳۰ سوره حج و ۷۲ سوره فرقان مشخص میشود که هر دو آیه بر حرمت ذاتی نه عرضی غنا دلالت دارند (۵۲- ۵۵) | نویسنده با استناد به آیه ۷۲ سوره فرقان، پس از شرح معنای زور، روایاتی را ذکر کرده که در تفسیر این آیه، زور را به غنا مرتبط دانستهاند. او معتقد است دلالت آیه بر حرمت واضح است. به اعتقاد او از وحدت مفاد دو آیه ۳۰ سوره حج و ۷۲ سوره فرقان مشخص میشود که هر دو آیه بر حرمت ذاتی نه عرضی غنا دلالت دارند (۵۲- ۵۵) | ||
نویسنده در ادامه به تحلیل آیه ۶ و ۷ سوره لقمان اشاره میکند و پس از بررسی و تحلیل روایات مرتبط، شان نزول و نظرات مفسران و فقهایی همچون خویی و نراقی نتیجه میگیرد که این آیه به طور مستقل به حرمت لهو الحدیث اشاره دارد و همین دلیل بر حرمت غناست. امام باقر(ع) نیز با استناد به این آیه حکم به حرمت غنا و وعده عذاب برای آن میدهد. به نظر نویسنده، اگرچه دلیل استدلال امام باقر (ع) برای ما کاملاً روشن نیست، اما ناآگاهی ما نسبت به این دلیل، خللی در استناد به آیه ایجاد نمیکند؛ زیرا امام(ع) ثقل اصغر هستند و از آیه، حرمت غنا را برداشت کرده است و همین امر برای اثبات حکم حرمت غنا کافی است (ص۵۶-۷۵). | |||
نویسنده در ادامه به تحلیل آیه ۶ سوره لقمان اشاره میکند و پس از بررسی | |||
نویسنده با استناد به فراز دوم از آیه ۷۲ سوره فرقان، این آیه را بهعنوان چهارمین دلیل بر حرمت غنا مطرح میکند. او پس از نقل روایات و بررسیهای سندی و دلالتی آیه، در نهایت به حرمت لغو نظر میدهد (ص۷۵-۸۱). | |||
در پایان نتیجه میگیرد که دلیلی برای جواز غنا در قرائت قرآن وجود ندارد و بر فرض که روایتی بر آن دلالت کند، در برابر روایات متعدد معارض، کنار گذاشته میشود. | در پایان نتیجه میگیرد که دلیلی برای جواز غنا در قرائت قرآن وجود ندارد و بر فرض که روایتی بر آن دلالت کند، در برابر روایات متعدد معارض، کنار گذاشته میشود. |