کاربر:Mojtaba61.Abedini/صفحه تمرین۲: تفاوت میان نسخهها
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
==ادله جواز غنا== | ==ادله جواز غنا== | ||
در این بخش به دلایلی که بهطور روشن بر جواز غنا دلالت دارند، پرداخته شده است و برای جلوگیری از طولانی شدن بحث، بررسی سایر دلایل کنار گذاشته شده است. نویسنده بر این باور است که هیچیک از فقها به جواز مطلق غنا فتوا ندادهاند. به باور نویسنده در کتاب «غنا و موسیقی» بالغ بر ۲۵ دلیل بر جواز غنا جمع آوری شده است که دلالت اکثر آنها بر جواز واضح نبوده و از بحث غنا خارج است. او متعقد است که تنها دو روایت وجود دارد که بر حلیت مطلق غنا دلالت دارند؛ روایت | در این بخش به دلایلی که بهطور روشن بر جواز غنا دلالت دارند، پرداخته شده است و برای جلوگیری از طولانی شدن بحث، بررسی سایر دلایل کنار گذاشته شده است. نویسنده بر این باور است که هیچیک از فقها به جواز مطلق غنا فتوا ندادهاند. به باور نویسنده در کتاب «غنا و موسیقی» بالغ بر ۲۵ دلیل بر جواز غنا جمع آوری شده است که دلالت اکثر آنها بر جواز واضح نبوده و از بحث غنا خارج است. او متعقد است که تنها دو روایت وجود دارد که بر حلیت مطلق غنا دلالت دارند؛ یکی از آن دو روایت افزون بر اشکال سندی در مقابل روایات متعددی که بر منع غنا دلالت دارند و از حیث سند و دلالت قویترند؛ توان استقامت ندارد. روایت دیگری نیز درباره صوت زیباست و شامل غنا و غیر غنا نیز میشود در نتیجه دلالت بر جواز غنا ندارد (۱۳۳-۱۳۷). | ||
== غنا در قرائت قرآن == | |||
نویسنده | به نظر نویسنده، دلایل نهی از غنا هم غنای مربوط به قرآن را شامل میشود و هم غنای خارج از قرآن را. با این حال، دستهای از روایات بهطور خاص درباره غنا در قرآن وارد شدهاند که برخی آن را مجاز دانسته و برخی دیگر از آن نهی کردهاند. نویسنده ابتدا دو روایت درباره غنا مطرح میکند که به صراحت در قرآن نهی شده است و دیدگاه علمایی مانند فاضل گروسی و سید ماجد بحرانی را به عنوان تاییدی بر وجود غنا در قرآن ذکر میکند. به اعتقاد نویسنده روایات ترجیع و بلند کردن صدا در قرائت قرآن به دلیل نداشتن ملازمه با غنا، از بحث غنا خارجاند. نویسنده در این بحث سعی کرده روایاتی را بیان کند که به صراحت بر جواز غنا در قرآن دلالت دارند و به لفظ غنا اشاره کردهاند که تعداد این روایات بیش از سه روایت نیست که در کتاب «غنا و موسیقی» جمع آوری شدهاند. آن سه روایت نیز مرسله است. نویسنده به این نتیجه میرسد که هیچ دلیلی برای جواز غنا در قرآن وجود ندارد. حتی اگر فرض کنیم که روایتی بر جواز غنا دلالت کند، در برابر روایات متعدد معارض، این روایت کنار گذاشته خواهد شد (ص ۱۳۷-۱۴۳). | ||
در فصل سوم، نویسنده به بررسی موضوع غنا و این نکته میپردازد که غنا به عنوان یک امر عرفی شناخته میشود (۱۴۷-۱۶۵). | در فصل سوم، نویسنده به بررسی موضوع غنا و این نکته میپردازد که غنا به عنوان یک امر عرفی شناخته میشود (۱۴۷-۱۶۵). | ||