کاربر:Mojtaba61.Abedini/صفحه تمرین۲: تفاوت میان نسخه‌ها

Mojtaba61.Abedini (بحث | مشارکت‌ها)
Mojtaba61.Abedini (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۴۵: خط ۴۵:
به نظر نویسنده، دلایل نهی از غنا هم غنای مربوط به قرآن را شامل می‌شود و هم غنای خارج از قرآن را. با این حال، دسته‌ای از روایات به‌طور خاص درباره غنا در قرآن وارد شده‌اند که برخی آن را مجاز دانسته و برخی دیگر از آن نهی کرده‌اند. نویسنده ابتدا دو روایت درباره غنا مطرح می‌کند که به صراحت در قرآن نهی شده است و دیدگاه علمایی مانند فاضل گروسی و سید ماجد بحرانی را به عنوان تاییدی بر وجود غنا در قرآن ذکر می‌کند. به اعتقاد نویسنده روایات ترجیع و بلند کردن صدا در قرائت قرآن به دلیل نداشتن ملازمه با غنا، از بحث غنا خارج‌اند. نویسنده در این بحث سعی کرده روایاتی را بیان کند که به صراحت بر جواز غنا در قرآن دلالت دارند و به لفظ غنا اشاره کرده‌اند که تعداد این روایات بیش از سه روایت نیست که در کتاب «غنا و موسیقی» جمع آوری شده‌اند. آن سه روایت نیز مرسله است. نویسنده به این نتیجه می‌رسد که هیچ دلیلی برای جواز غنا در قرآن وجود ندارد. حتی اگر فرض کنیم که روایتی بر جواز غنا دلالت کند، در برابر روایات متعدد معارض، این روایت کنار گذاشته خواهد شد (ص ۱۳۷-۱۴۳).  
به نظر نویسنده، دلایل نهی از غنا هم غنای مربوط به قرآن را شامل می‌شود و هم غنای خارج از قرآن را. با این حال، دسته‌ای از روایات به‌طور خاص درباره غنا در قرآن وارد شده‌اند که برخی آن را مجاز دانسته و برخی دیگر از آن نهی کرده‌اند. نویسنده ابتدا دو روایت درباره غنا مطرح می‌کند که به صراحت در قرآن نهی شده است و دیدگاه علمایی مانند فاضل گروسی و سید ماجد بحرانی را به عنوان تاییدی بر وجود غنا در قرآن ذکر می‌کند. به اعتقاد نویسنده روایات ترجیع و بلند کردن صدا در قرائت قرآن به دلیل نداشتن ملازمه با غنا، از بحث غنا خارج‌اند. نویسنده در این بحث سعی کرده روایاتی را بیان کند که به صراحت بر جواز غنا در قرآن دلالت دارند و به لفظ غنا اشاره کرده‌اند که تعداد این روایات بیش از سه روایت نیست که در کتاب «غنا و موسیقی» جمع آوری شده‌اند. آن سه روایت نیز مرسله است. نویسنده به این نتیجه می‌رسد که هیچ دلیلی برای جواز غنا در قرآن وجود ندارد. حتی اگر فرض کنیم که روایتی بر جواز غنا دلالت کند، در برابر روایات متعدد معارض، این روایت کنار گذاشته خواهد شد (ص ۱۳۷-۱۴۳).  


== نکخ ==
== موضوع غنا و عرفی بودن آن ==
در این بخش به مفهوم غنا پرداخته شده است. به گزارش نویسنده کتاب، علما در رساله‌های خود تعاریف متعددی برای غنا ارائه داده‌اند و تا دوازده تعریف مختلف ذکر کرده‌اند. مشهور فقها مانند شیخ انصاری، غنا را به معنای کشیدن صدا همراه با ترجیع طرب‌انگیز تعریف کرده‌اند. آنها نیز تصریح کرده‌اند که غنا از مفاهیم عرفی است که برای فهم آن باید به عرف مراجعه کرد نه شرع. چرا که شان فقیه بیان احکام شرع است نه بیان موضوعات عرفی. به همین دلیل برخی فقها همچون شهید ثانی، صاحب جواهر در بحث غنا وارد بحث تعریف موضوع نشده‌اند و آن را به عرف حواله داده‌اند. (۱۴۷ -۱۵۳).     
 
در فصل سوم، نویسنده به بررسی موضوع غنا و این نکته می‌پردازد که غنا به عنوان یک امر عرفی شناخته می‌شود (۱۴۷-۱۶۵).   
در فصل سوم، نویسنده به بررسی موضوع غنا و این نکته می‌پردازد که غنا به عنوان یک امر عرفی شناخته می‌شود (۱۴۷-۱۶۵).