فقه معاصر:پیش‌نویس غنا در فقه شیعی (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

Hasanejraei (بحث | مشارکت‌ها)
Hasanejraei (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۲۴: خط ۲۴:


===اجماع===
===اجماع===
نویسنده ابتدا دیدگاه فقهای متقدم و متأخر همچون شیخ طوسی، شهید اول و محقق سبزواری را درباره حکم حرمت غنا با استناد به اجماع مطرح می‌کند. او در نقد این اجماع اشاره می‌کند که این اجماع تعبدی نیست و مدعیان آن به آیات و روایاتی که بر حرمت غنا دلالت دارند، استناد کرده‌اند. بنابراین، او اجماع را مدرکی دانسته و معتقد است که نمی‌توان به آن استناد کرد. افزون بر آنکه در مقابل ادعای اجماع، برخی فقها همچون فیض کاشانی بر خلاف آن نظر دارند و معتقدندکه روایات بر حرمت غنا انصراف به دوره بنی امیه و بنی عباس دارد. همچنین آنچه از کتاب استبصار استفاده می‌شود این است که تحریم غنا بخاطر افعال حرام دیگری است و اگر غنا دربردارنده چنین افعالی نباشد حرام نیست و جایز است.(ص۲۶-۳۶).
نویسنده به دیدگاه فقیهان متقدم و متأخر، در استناد به اجماع برای اثبات حرمت غنا، می‌پردازد، و در این زمینه نظرات فقیهانی از جمله شیخ طوسی، شهید اول و محقق سبزواری را بیان می‌کند (ص۲۶-۳۴).
 
در ادامه، استناد به اجماع برای اثبات حرمت غنا،‌ رد شده است؛ چرا که به گفته نویسنده، اجماع مذکور تعبدی نیست و دلیل اصلی رأی فقیهان مبنی بر حرمت غنا، آیات و روایاتی است که در این باره مورد استناد قرار گرفته است. علاوه بر این، به نظر فیض کاشانی اشاره شده که معتقد است روایات دال بر حرمت غنا، ناظر به غنای متعارف در دوره بنی‌امیه و بنی‌عباس بوده است (ص۳۴-۳۵).
 
===آیات===
===آیات===
به باور نویسنده، کلمه غنا در قرآن نیامده است و در نتیجه نمی‌توان بدون در نظر گرفتن روایات برای اثبات حرمت غنا به آیات قرآن تمسک کرد. او استدلال به آیات را به مدد روایاتی می‌داند که در تفسیر این آیات آمده است. نویسنده در مباحث خود به چهار آیه استناد میکند. او در ابتدا به آیه ۳۰ سوره حج اشاره می‌کند که در تفسیر روایی به غنا تطبیق داده شده‌اند. نویسنده با تحلیل سندی و دلالتی روایات مرتبط، حرمت غنا را اثبات کرده و دیدگاه‌های مفسران و فقها را بررسی و نقد می‌کند. وی نتیجه می‌گیرد که این آیه به کمک روایات به غنا اشاره دارد و غنا به خودی خود حرام است، نه با عنوان دیگری (ص۳۷-۵۲).
به باور نویسنده، کلمه غنا در قرآن نیامده است و در نتیجه نمی‌توان بدون در نظر گرفتن روایات برای اثبات حرمت غنا به آیات قرآن تمسک کرد. او استدلال به آیات را به مدد روایاتی می‌داند که در تفسیر این آیات آمده است. نویسنده در مباحث خود به چهار آیه استناد میکند. او در ابتدا به آیه ۳۰ سوره حج اشاره می‌کند که در تفسیر روایی به غنا تطبیق داده شده‌اند. نویسنده با تحلیل سندی و دلالتی روایات مرتبط، حرمت غنا را اثبات کرده و دیدگاه‌های مفسران و فقها را بررسی و نقد می‌کند. وی نتیجه می‌گیرد که این آیه به کمک روایات به غنا اشاره دارد و غنا به خودی خود حرام است، نه با عنوان دیگری (ص۳۷-۵۲).