کاربر:Aliabadi/صفحه تمرین۲: تفاوت میان نسخه‌ها

Aliabadi (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح ارقام، اصلاح فاصلهٔ مجازی
Aliabadi (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
تلقیح مصنوعی در آینه فقه اثر سیدمحسن مرتضوی
کتاب [[تلقیح مصنوعی در آینه فقه]] اثر سیدمحسن مرتضوی


==معرفی اجمالی==
==معرفی اجمالی==
کتاب تلقیح مصنوعی نوشته [[سیدمحسن مرتضوی]] درباره مسئله روش نوین بارداری است. وی در این کتاب کوشیده است ادله جواز این مسئله را مورد بررسی قرار دهد. مولف کتاب مدعی است که با استفاده از منابع دست اول روایی و فقهی، مباحث را به شکل استدلالی و اجتهادی درباره این موضوع به تفصیل ارائه کرده است.
کتاب تلقیح مصنوعی نوشته [[سیدمحسن مرتضوی]] درباره مسئله روش نوین بارداری است. وی در این کتاب کوشیده است ادله جواز این مسئله را مورد بررسی قرار دهد. مولف کتاب مدعی است که با استفاده از منابع دست اول روایی و فقهی، مباحث را به شکل استدلالی و اجتهادی درباره این موضوع به تفصیل ارائه کرده است.


این اثر در دو بخش و یک خاتمه تنظیم شده است. در بخش نخست مباحث کلی و موضوع‌شناسی، بررسی حکم تکلیفی صور مختلف تلقیح داخل رحمی و رحم جایگزین ارائه شده است.
این اثر در دو بخش و یک خاتمه تنظیم شده است. در بخش نخست مباحث کلی و موضوع‌شناسی، بررسی حکم تکلیفی صور مختلف [[تلقیح داخل رحم]]ی و [[رحم جایگزین]] ارائه شده است.
در بخش دوم در ابتدا احکام مرتبط با [[تلقیح مصنوعی]]، همچون بحث نسب، [[ثبوت عده]]، [[حکم نفقه حامل]]، حکم اسقاط و از بین بردن نطفه و معاملات مرتبط با تلقیح ارائه شده است.
در بخش دوم در ابتدا احکام مرتبط با [[تلقیح مصنوعی]]، همچون بحث نسب، [[ثبوت عده]]، [[حکم نفقه حامل]]، حکم اسقاط و از بین بردن نطفه و معاملات مرتبط با تلقیح ارائه شده است.


در بخش خاتمه نویسنده کوشیده است موضوعاتی مانند پیوند اعضای تناسلی بدن، مجوزات معاینات پزشکی، [[حق استیلاد]] از طرق غیر متعارف برای شوهر مورد بحث و کنکاش قرار داده است.
در بخش خاتمه نویسنده کوشیده است موضوعاتی مانند [[پیوند اعضای تناسلی بدن]]، مجوزات معاینات پزشکی در امور مشتمل بر حرام، [[حق استیلاد]] از طرق غیر متعارف برای شوهر مورد بحث و کنکاش قرار داده است.


==مسائل==
==مسائل==
خط ۲۰: خط ۲۰:
در صورت چهارم مسئله اهدای تخمک بررسی شده است. درباره این صورت سه احتمال در نظر گرفته است جواز مطلق، حرمت مطلق و تفصیل بین موردی که زن صاحب تخمک، همسر دیگر مرد صاحب اسپرم باشد یا اجنبی باشد.(ص۱۱۶ و ۱۱۷)
در صورت چهارم مسئله اهدای تخمک بررسی شده است. درباره این صورت سه احتمال در نظر گرفته است جواز مطلق، حرمت مطلق و تفصیل بین موردی که زن صاحب تخمک، همسر دیگر مرد صاحب اسپرم باشد یا اجنبی باشد.(ص۱۱۶ و ۱۱۷)


برای دلیل حرمت سه وجه بیان شده است که در وجه اول که استناد آن حرمت [[افراغ منی]] در رحم اجنبی است.(ص۱۱۷) در وجه دوم با استناد به آیه پنجم تا هفتم سوره مومنون که به مسئله [[حفظ فرج]] اشاره دارد و با اهدا تخمک در تضاد است.(ص۱۱۸) در وجه سوم نیز بنابر اتکا به [[حکم وضعی]] و مسئله انتساب که صاحب تخمک را مادر بچه می‎داند نه صاحب رحم را، لذا فرزند حاصل از طریق تلقیح مصنوعی از دو اجنبی است که علقه زوجیت ندارند و این مسئله از مستنکرات و مقبوحات در شریعت است و ارتکاز متشرعه آن را نمی‌پذیرد.(ص۱۱۹)
برای دلیل حرمت سه وجه بیان شده است که در وجه اول که استناد آن حرمت [[افراغ منی]] در رحم اجنبی است.(ص۱۱۷) در وجه دوم با استناد به آیه پنجم تا هفتم سوره مومنون که به مسئله [[حفظ فرج]] اشاره دارد و با اهدا تخمک در تضاد است.(ص۱۱۸) در وجه سوم نیز بنابر اتکا به [[حکم وضعی]] و مسئله انتساب که صاحب تخمک را مادر بچه می‎داند نه صاحب رحم، لذا فرزند حاصل از طریق تلقیح مصنوعی از دو اجنبی است که علقه زوجیت ندارند و این مسئله از مستنکرات و مقبوحات در شریعت است و ارتکاز متشرعه آن را نمی‌پذیرد.(ص۱۱۹)


صورت پنجم در مورد تلقیح اسپرم مرد به رحم حیوان است. در این صورت اگرچه شبیه موضوع تلقیح بین زن و مرد اجنبی نیست و ادله سابق شامل آن نمی‎شود اما چهار وجه برای حرمت این مورد بیان شده است. در وجه اول با الغاء خصوصیت حرمت افراغ منی در رحم زن اجنبی، ادله آن شامل حرمت تلقیح به رحم حیوان می‌شود زیرا متفاهم عرفی از ادله این است که آنچه در حق مرد نسبت به استیلاد جایز است قرار دادن اسپرم مرد در رحمی است که نزدیکی و جماع با او جایز است.(ص۱۲۰) وجه دوم که استفاده از روایت اسحاق بن عمار است ضرورت قرار گرفتن اسپرم در موضع مقرر شرعی است و رحم حیوان موضع مذکور نیست. وجه سوم نیز با تمسک به آیات شریفه درباره حفظ فرج، استیلاد مرد مسلمان از غیر فرج همسر که شامل رحم حیوان نیز می‌شود را حرام دانسته است. وجه چهارم حرمت این است که بچه‌دار شدن مرد مسلمان از حیوان از مستنکرات و مقبوحات نزد متشرعه است.(ص۱۲۱)
صورت پنجم در مورد تلقیح اسپرم مرد به رحم حیوان است. در این صورت اگرچه شبیه موضوع تلقیح بین زن و مرد اجنبی نیست و ادله سابق شامل آن نمی‎شود اما چهار وجه برای حرمت این مورد بیان شده است. در وجه اول با الغاء خصوصیتِ حرمت افراغ منی در رحم زن اجنبی، ادله آن شامل حرمت تلقیح به رحم حیوان می‌شود زیرا متفاهم عرفی از ادله این است که آنچه در حق مرد نسبت به استیلاد جایز است قرار دادن اسپرم مرد در رحمی است که نزدیکی و جماع با او جایز است.(ص۱۲۰) وجه دوم که استفاده از روایت اسحاق بن عمار است ضرورت قرار گرفتن اسپرم در موضع مقرر شرعی است و رحم حیوان، موضع مذکور نیست. وجه سوم نیز با تمسک به آیات شریفه درباره حفظ فرج، حرمت استیلاد مرد مسلمان از غیر فرج همسر که شامل رحم حیوان نیز می‌شود بیان می‎کند. وجه چهارم حرمت این است که بچه‌دار شدن مرد مسلمان از حیوان از مستنکرات و مقبوحات نزد متشرعه است.(ص۱۲۱)


صورت ششم اخذ تخمک از حیوانات و قرار دادن آن در رحم همسر است که بنابر مبنای جواز اخذ تخمک از زن اجنبی این مورد نیز بلااشکال است.(ص۱۲۲) صورت هفتم اخذ اسپرم از حیوانات است که به تخمک زن تلقیح شود. نویسنده در ابتدا به دلیل عدم وجود دلیل خاص و متقضای اصل عملی قول به جواز را طرح می‌کند اما با این تقریب که اگرچه مورد روایات افراغ منی مرد است به مناسبت حکم و موضوع استفاده می‌شود که شان زن مسلمان این است که حملش به وسیله اسپرم از کسی باشد که جماع و نکاح با او جایز است بنابر این حمل او از اسپرم حیوان حرمت خواهد داشت. علاوه اینکه مستفاد از آیات سوره مومنون در حفظ فرج این است که زن مسلمان باید خود را از افعال مناسب با فرج از غیرشوهر خود حفظ کند. همچین بارداری زن از اسپرم حیوان از امور مقبوح و مستنکر نزد متشرعه است.(ص۱۲۲و ۱۲۳)
صورت ششم اخذ تخمک از حیوانات و قرار دادن آن در رحم همسر است که بنابر مبنای جواز اخذ تخمک از زن اجنبی این مورد نیز بلااشکال است.(ص۱۲۲) صورت هفتم اخذ اسپرم از حیوانات است که به تخمک زن تلقیح شود. نویسنده در ابتدا به دلیل نبود دلیل خاص و مقتضای اصل عملی، قول به جواز را با این تقریب مطرح می‌کند که اگرچه مورد روایات، افراغ منی مرد است اما به مناسبت حکم و موضوع استفاده می‌شود که شان زن مسلمان این است که حملش به وسیله اسپرم از کسی باشد که جماع و نکاح با او جایز است بنابراین حمل او از اسپرم حیوان حرمت خواهد داشت. علاوه اینکه مستفاد از آیات سوره مومنون در حفظ فرج این است که زن مسلمان باید خود را از افعال مناسب با فرج از غیرشوهر خود حفظ کند. همچین بارداری زن از اسپرم حیوان از امور مقبوح و مستنکر نزد متشرعه است.(ص۱۲۲و ۱۲۳)


صورت هشتم مسئله اخذ تخمک زن و قرار دادن آن در رحم حیوان است که نویسنده مدعی است که دلیلی بر حرمت آن وجود ندارد چون هیچ یک از عناوین محرمه بر آن صادق نیست لذا با رجوع به اصول ترخیصیه قول به جواز ثابت می‌شود.(ص۱۲۴)
صورت هشتم مسئله اخذ تخمک زن و قرار دادن آن در رحم حیوان است که نویسنده مدعی است که دلیلی بر حرمت آن وجود ندارد چون هیچ یک از عناوین محرمه بر آن صادق نیست لذا با رجوع به اصول ترخیصیه قول به جواز ثابت می‌شود.(ص۱۲۴)
صورت نهم قرار دادن اسپرم حیوان در رحم حیوان دیگر است که برای این نیز وجه حرمتی وجود ندارد. در صورت دهم نیز در مورد اخذ اسپرم یا تخمک از نباتات و گیاهان است که در صورتی که دریافت کننده اسپرم یا تخمک گیاهی حیوان باشد دلیل حرمتی بر آن وجود ندارد (ص۱۲۵) اما در صورتی که تخمک گیاهی را در رحم زن قرار دهند از یک منظر این صورت با مسئله حفظ فرج در تضاد بوده و حرمت دارد اما بر این ادعا اشکال شده است که آنچه با حفظ فرج در تضاد است اسپرم مرد اجنبی یا حیوان بجای شوهر است ولی گیاه چنین ویژگی ندارد. فرض سوم در جایی است که اسپرم یا آنچه که کارایی اسپرم را دارد با اخذ از گیاه در رحم زن تزریق کنند که در این صورت همان ادله حفظ فرج نیز جریان دارد مگر اینکه گفته شود این ادله از اسپرم گیاهی انصراف دارد.(ص۱۲۶)
صورت نهم قرار دادن اسپرم حیوان در رحم حیوان دیگر است که برای این نیز وجه حرمتی وجود ندارد. در صورت دهم نیز در مورد اخذ اسپرم یا تخمک از نباتات و گیاهان است که در صورتی که دریافت کننده اسپرم یا تخمک گیاهی حیوان باشد دلیل حرمتی بر آن نیست.(ص۱۲۵) اما در صورتی که تخمک گیاهی را در رحم زن قرار دهند از یک منظر این صورت با مسئله حفظ فرج در تضاد بوده و حرمت دارد اما بر این ادعا اشکال شده است که آنچه با حفظ فرج در تضاد است اسپرم مرد اجنبی یا حیوان بجای شوهر است ولی گیاه چنین ویژگی ندارد. فرض سوم در جایی است که اسپرم یا آنچه که کارایی اسپرم را دارد با اخذ از گیاه در رحم زن تزریق کنند که در این صورت همان ادله حفظ فرج نیز جریان دارد مگر اینکه گفته شود این ادله از اسپرم گیاهی انصراف دارد.(ص۱۲۶)


نویسنده در ادامه به صورتی اشاره می‌کند که صاحب اسپرم یا تخمک انسانی مشخص نباشد که در این صورت مسئله محذور اشتباه در نسب، دلیل مستقلی برای حرمت تلقیح است؛ زیرا از ادله و نصوص در ابواب فقهی این نکته استفاده می‌شود که اشتباه در نسب مبغوض شارع است.(ص۱۲۷) ارتکاز شرعیه نیز حفظ نسب را از امور لازم و مطلوب در شریعت اسلامی می‌داند لذا شارع اموری را که در معرض از بین رفتن نسب باشد را حرام کرده است چه برسد به اموری که همواره مستلزم از بین رفتن نسب بشود.(ص۱۳۰)
نویسنده در ادامه به صورتی اشاره می‌کند که صاحب اسپرم یا تخمک انسانی مشخص نباشد که در این صورت، مسئله محذور اشتباه در نسب، دلیل مستقلی برای حرمت تلقیح است؛ زیرا از ادله و نصوص در ابواب فقهی این نکته استفاده می‌شود که اشتباه در نسب مبغوض شارع است.(ص۱۲۷) ارتکاز شرعیه نیز حفظ نسب را از امور لازم و مطلوب در شریعت اسلامی می‌داند لذا شارع اموری را که در معرض از بین رفتن نسب باشد را حرام کرده است چه برسد به اموری که همواره مستلزم از بین رفتن نسب بشود.(ص۱۳۰)


===تلقیح در خارج رحم===
===تلقیح در خارج رحم===
مرتضوی در این بخش در ابتدا به تبیین مسئله تلقیح و ترکیب اسپرم و تخمک در خارج رحم و انتقال نطفه تشکیل شده به رحم زن پرداخته است. (ص۱۴۲) وی در ادامه به صورت‌های مختلف این موضوع اشاره می‌کند. صورت اول در تلقیح خارجی رحمی زن و شوهر است که قرار دادن نطفه در رحم صناعی حرمتی ندارد به شرط اینکه مستلزم مقدمات و لوازم حرامی مثل استمنا یا نگاه به عورت و لمس آن نباشد. (ص۱۴۳)
مرتضوی در این بخش در ابتدا به تبیین مسئله تلقیح و ترکیب اسپرم و تخمک در خارج رحم و انتقال نطفه تشکیل شده به رحم زن پرداخته است.(ص۱۴۲) وی در ادامه به صورت‌های مختلف این موضوع اشاره می‌کند. صورت اول در تلقیح خارجی رحمی زن و شوهر است که قرار دادن نطفه در رحم صناعی حرمتی ندارد به شرط اینکه مستلزم مقدمات و لوازم حرامی مثل استمنا یا نگاه به عورت و لمس آن نباشد. (ص۱۴۳)


صورت دوم در موردی است که پس از وفات شوهر اسپرم او در آزمایشگاه به تخمک همسر و سپس به رحم او منتقل شود. این مورد در صورتی جایز است که علقه زوجیت پس از وفات باقی بماند اما با توجه به عدم بقاء علقه زوجیت، تلقیح جایز نیست.(ص۱۴۳) صورت سوم مسئله رحم جایگزین است که در آن پس از تلقیح اسپرم شوهر به تخمک همسرش، نطفه منعقد شده را به رحم زن دیگر به عنوان مادرجانشین، انتقال دهند تا در آنجا دوران حمل را سپری کرده و جنین متولد شود.(ص۱۴۴) این روش از سوی اغلب مراجع مشروع دانسته شده و حکم به جواز داده‌اند.(ص۱۴۵)
صورت دوم در موردی است که پس از وفات شوهر اسپرم او در آزمایشگاه به تخمک همسر و سپس به رحم او منتقل شود. این مورد در صورتی جایز است که علقه زوجیت پس از وفات باقی بماند اما با توجه به عدم بقاء علقه زوجیت، تلقیح جایز نیست.(ص۱۴۳) صورت سوم مسئله رحم جایگزین است که در آن پس از تلقیح اسپرم شوهر به تخمک همسرش، نطفه منعقد شده را به رحم زن دیگر به عنوان مادرجانشین، انتقال دهند تا در آنجا دوران حمل را سپری کرده و جنین متولد شود.(ص۱۴۴) این روش از سوی اغلب مراجع مشروع دانسته شده و حکم به جواز داده‌اند.(ص۱۴۵)


صورت چهارم در صورتی است که اسپرم شوهر با تخمک زن اجنبی در خارج رحم تلقیح شود و سپس به رحم همسر منتقل شود که محذوری بر آن نیست مگر آنکه ملاک مادری به صاحب تخمک بودن باشد که در این صورت انتساب دچار اشکال است. نویسنده صورت پنجم را در موردی بیان می‌کند که اسپرم انسانی با تخمک حیوانی در خارج از رحم تلقیح شود و سپس در رحم همسر قرار بگیرد که بلااشکال است.(ص ۱۴۹) صورت ششم هم شبیه مورد پیشین است اما با این فرق که تخمک در رحم زن اجنبی قرار می‌گیرد. در این صورت تلقیح مصنوعی به دلیل تنافی با ادله حفظ حرمت فرج زن مسلمان حرام است. صورت هفتم نیز شبیه دو صورت پیشین است اما با این تفاوت که در این مورد فرض این است که تخمک بارور شده در رحم حیوانی گذاشته شود که این امر از مستنکرات و امور قبیحه است. صورت هشتم اما درباره تلقیح اسپرم حیوان در تخمک زن و قرار دادن آن در رحم زن صاحب تخمک است که به دلیل منافات با حفظ فرج زن مسلمان حرمت دارد.(ص ۱۵۰)
صورت چهارم در صورتی است که اسپرم شوهر با تخمک زن اجنبی در خارج رحم تلقیح شود و سپس به رحم همسر منتقل شود که محذوری بر آن نیست مگر آنکه ملاک مادری به صاحب تخمک بودن باشد که در این صورت انتساب دچار اشکال است. نویسنده سپس صورت پنجم را در موردی بیان می‌کند که اسپرم انسانی با تخمک حیوانی در خارج از رحم تلقیح شود و سپس در رحم همسر قرار بگیرد که بلااشکال است.(ص ۱۴۹) صورت ششم هم شبیه مورد پیشین است اما با این فرق که تخمک در رحم زن اجنبی قرار می‌گیرد. در این صورت تلقیح مصنوعی به دلیل تنافی با ادله حفظ حرمت فرج زن مسلمان حرام است. صورت هفتم نیز شبیه دو صورت قبلی است اما با این تفاوت که در این مورد فرض این است که تخمک بارور شده در رحم حیوانی گذاشته شود که این امر از مستنکرات و امور قبیحه است. صورت هشتم اما درباره تلقیح اسپرم حیوان در تخمک زن و قرار دادن آن در رحم زن صاحب تخمک است که به دلیل منافات با حفظ فرج زن مسلمان حرمت دارد.(ص ۱۵۰)


صورت نهم نیز همچون صورت هشتم است اما با این تفاوت که تخمک بارور شده در رحم زن دیگری غیرصاحب تخمک قرار بگیرد که در این صورت نیز حرمت دارد. صورت دهم با همین روش اما تخمک در رحم حیوان قرار بگیرد که محذوریتی بر آن وجود ندارد لذا اشکالی نیز نخواهد داشت. صورت یازدهم تلقیح اسپرم حیوان با تخمک حیوان در محیط آزمایشگاهی و بعد قرار دادن آن در رحم زن مسلمان است که حکم آن حرمت است زیرا مستلزم داخل شدن اسپرم غیرهمسر به رحم زن است که با مبنای حفظ فرج در تضاد است. (ص۱۵۱)
صورت نهم نیز همچون صورت هشتم است اما با این تفاوت که تخمک بارور شده در رحم زن دیگری غیرصاحب تخمک قرار بگیرد که در این صورت نیز حرمت دارد. صورت دهم با همین روش اما تخمک در رحم حیوان قرار بگیرد که محذوریتی بر آن وجود ندارد لذا اشکالی نیز نخواهد داشت. صورت یازدهم تلقیح اسپرم حیوان با تخمک حیوان در محیط آزمایشگاهی و بعد قرار دادن آن در رحم زن مسلمان است که حکم آن حرمت است زیرا مستلزم داخل شدن اسپرم غیرهمسر به رحم زن است که با مبنای حفظ فرج در تضاد است. (ص۱۵۱)
خط ۴۲: خط ۴۲:
صورت دوازدهم درباره ترکیب اسپرم انسان با تخمک گیاهی و قرار دادن آن در رحم همسر صاحب اسپرم است که بلااشکال است. صورت سیزدهم با فرض همین مسئله است اما با این فرق که در رحم زن اجنبی قرار بگیرد که در این صورت به دلیل تنافی با حفظ فرج زن مسلمان حرام است. صورت چهاردهم تلقیح اسپرم انسان با تخمک حیوانی و قرار دادن در رحم حیوان است. این صورت از آنجایی که مرد شرعا استیلاد را باید از موضع خود طلب کند و با فرض حفظ فرج بر مرد مسلمان در تضاد است.(ص۱۵۲)
صورت دوازدهم درباره ترکیب اسپرم انسان با تخمک گیاهی و قرار دادن آن در رحم همسر صاحب اسپرم است که بلااشکال است. صورت سیزدهم با فرض همین مسئله است اما با این فرق که در رحم زن اجنبی قرار بگیرد که در این صورت به دلیل تنافی با حفظ فرج زن مسلمان حرام است. صورت چهاردهم تلقیح اسپرم انسان با تخمک حیوانی و قرار دادن در رحم حیوان است. این صورت از آنجایی که مرد شرعا استیلاد را باید از موضع خود طلب کند و با فرض حفظ فرج بر مرد مسلمان در تضاد است.(ص۱۵۲)


صورت پانزدهم در ترکیب اسپرم گیاهی و تخمک گیاهی و قرار دادن آن در رحم زن است که با دلیل حفظ فرج در تنافی است اگرچه ممکن است آیه حفظ فرج انصراف از این صورت داشته باشد و فقط شامل اسپرم انسانی یا حیوانی باشد لذا حرمتی نداشته باشد. در صورت شانزدهم فرض این است که اسپرم حیوان و تخمک گیاهی تلقیح شود و در رحم زن قرار بگیرد در این صورت به دلیل ورود اسپرم غیرهمسر و عدم حفظ فرج حرام است. هفدهمین صورت تلقیح اسپرم گیاهی و تخمک حیوانی و قراردادن آن در رحم زن است مع مانند صورت پانزدهم مانعی ندارد. در سه صورت هجدهم و نوزدهم و بیستم ترکیب اسپرم گیاهی و تخمک گیاهی، اسپرم گیاهی و تخمک حیوانی و بالعکس و قرار دادن آن در رحم حیوان است که در هر سه صورت بلااشکال است.(ص۱۵۳و ۱۵۴)  
صورت پانزدهم در ترکیب اسپرم گیاهی و تخمک گیاهی و قرار دادن آن در رحم زن است که با دلیل حفظ فرج در تنافی است اگرچه ممکن است آیه حفظ فرج انصراف از این صورت داشته باشد و فقط شامل اسپرم انسانی یا حیوانی باشد لذا حرمتی نداشته باشد. در صورت شانزدهم فرض این است که اسپرم حیوان و تخمک گیاهی تلقیح شود و در رحم زن قرار بگیرد در این صورت به دلیل ورود اسپرم غیرهمسر و عدم حفظ فرج حرام است. هفدهمین صورت، تلقیح اسپرم گیاهی و تخمک حیوانی و قراردادن آن در رحم زن است که مانند صورت پانزدهم مانعی ندارد. در سه صورت هجدهم و نوزدهم و بیستم ترکیب اسپرم گیاهی و تخمک گیاهی، اسپرم گیاهی و تخمک حیوانی و بالعکس و قرار دادن آن در رحم حیوان است که در هر سه صورت بلااشکال است.(ص۱۵۳و ۱۵۴)  


===صورتهای تلقیح اسپرم و تخمک در خارج رحم و انتقال به رحم مصنوعی===
===صورتهای تلقیح اسپرم و تخمک در خارج رحم و انتقال به رحم مصنوعی===
فرض صورت اول تلقیح اسپرم مرد با تخمک همسر در رحم مصنوعی است که جایز است البته با قطع نظر از ملازمات و مقدمات حرام آن. صورت دوم در جایی است که اسپرم مرد اجنبی به تخمک زن اجنبی در رحم صناعی تلقیح شود که دلیلی بر حرمت آن وجود ندارد. نویسنده سپس با اشاره به ادله قائلین به حرمت، این ادله مورد بررسی قرار می‌دهد و بر آن است که افراغ منی مرد اجنبی در رحم زن حرمت دارد(ص۱۵۹) مگر اینکه متفاهم عرفی درباره مسئله حفظ فرج در نظر گرفته شود که تلقیح منی مرد اجنبی به تخمک او صورت نپذیرد و یا اینکه در مسئله تولد فرزند پیشفرض این تفاهم این است که از دو نفری که رابطه زوجیت دارند صورت بپذیرد که در این صورت تلقیح در رحم مصنوعی صحیح نباشد اما اشکال بر این ادعا این است که روایت علی بن سالم عنوان افراغ منی در رحم اجنبی است و احتمال خصوصیت در رحم اجنبی داده می‌شود لذا الغاء خصوصیت از این عنوان نمی‌توان کرد.نویسنده عنوان محرم دیگر در این مسئله را فعل منافی با حفظ فرج مرد و زن مومن بیان می‌کند اما با توجه به عدم انجام فعل منافی با حفظ فرج، این عنوان را صحیح نمی‌داند.(ص۱۶۰)
فرض صورت اول تلقیح اسپرم مرد با تخمک همسر در رحم مصنوعی است که با قطع نظر از ملازمات و مقدمات حرام آن جایز است. صورت دوم در جایی است که اسپرم مرد اجنبی به تخمک زن اجنبی در رحم صناعی تلقیح شود که دلیلی بر حرمت آن وجود ندارد. نویسنده سپس با اشاره به ادله قائلین به حرمت، این ادله مورد بررسی قرار می‌دهد و بر آن است که افراغ منی مرد اجنبی در رحم زن حرمت دارد(ص۱۵۹) مگر اینکه متفاهم عرفی درباره مسئله حفظ فرج در نظر گرفته شود که تلقیح منی مرد اجنبی به تخمک او صورت نپذیرد و یا اینکه در مسئله تولد فرزند پیشفرض این تفاهم این است که از دو نفری که رابطه زوجیت دارند صورت بپذیرد که در این صورت تلقیح در رحم مصنوعی صحیح نباشد اما اشکال بر این ادعا این است که روایت علی بن سالم عنوان افراغ منی در رحم اجنبی است و احتمال خصوصیت در رحم اجنبی داده می‌شود لذا الغاء خصوصیت از این عنوان نمی‌توان کرد.نویسنده عنوان محرم دیگر در این مسئله را فعل منافی با حفظ فرج مرد و زن مومن بیان می‌کند اما با توجه به عدم انجام فعل منافی با حفظ فرج، این عنوان را صحیح نمی‌داند.(ص۱۶۰)


نویسنده در بیان آخرین دلیل حرمت تولد فرزند از تلقیح اسپرم و تخمک دو نفر اجنبی که رابطه زوجیت با هم ندارند را به دلیل مستنکر و مقبوح بودن آن نزد متشرعه می‌داند که ارتکاز متشرعه از پذیرش آن ابا دارد اما وی مدعی است که این عنوان نیز مشمول هیچ یک از موارد محرم نیست زیرا متوقف بر این است که در بحث ملاک مادری، مادر زنی است که صاحب تخمک است ولی بنابر اینکه ملاک در مادری صاحب رحم بودن است و فرزند متولد شده در رحم مصنوعی است اساسا فرزند در این صورت مادر ندارد علاوه اینکه قبح و استنکار نزد متشرعه در همه صورت‌ها نیست بلکه اگر مادر زن صاحب تخمک باشد در صورتی قبیح است که زن اجنبی از محارم نسبی مرد باشد در غیر این صورت قبح آن محرز نیست.(ص۱۶۱)
نویسنده در بیان آخرین دلیل، منشأ حرمت تولد فرزند از تلقیح اسپرم و تخمک دو نفر اجنبی در خارج رحم را ناشی از مستنکر و مقبوح بودن آن نزد متشرعه دانسته است که ارتکاز متشرعه از پذیرش آن ابا دارد. با این حال وی مدعی است که این وجه در تمام صورت‎ها و طبق همه مبانی شمول ندارد. دلیل عدم شمول متوقف بر لحاظ مبنای ملاک مادری است که اگر مادر، زنی است که صاحب تخمک است در این صورت مشمول است اما بنابر اینکه ملاک مادری، صاحب رحم باشد و فرزند متولد شده در رحم مصنوعی است اساسا فرزند در این صورت مادر ندارد. علاوه اینکه قبح و استنکار نزد متشرعه در همه صورت‌ها نیست بلکه اگر مادر، زن صاحب تخمک باشد در صورتی قبیح است که زن اجنبی از محارم نسبی مرد باشد در غیر این صورت قبح آن محرز نیست.(ص۱۶۱)


صورت سوم در اخذ اسپرم و تخمک حیوان و گیاه است و تلقیح یکی در دیگری در رحم صناعی است که در هر صورت اشکالی ندارد.(ص۱۶۱ و۱۶۲) صورت چهارم در یکی از طرفین اسپرم یا تخمک انسانی باشد و طرف دیگر اسپرم یا تخمک حیوان با گیاه باشد و در رحم صناعی تلقیح اتفاق بیافتد که در هیچ صورتی عنوان محرمه محقق نشده است.(ص۱۶۲)  
صورت سوم در اخذ اسپرم و تخمک حیوان و گیاه است و تلقیح یکی در دیگری در رحم صناعی است که در هر صورت اشکالی ندارد.(ص۱۶۱ و۱۶۲) صورت چهارم یکی از طرفین اسپرم یا تخمک انسانی باشد و طرف دیگر اسپرم یا تخمک حیوان با گیاه باشد و در رحم صناعی تلقیح اتفاق بیافتد که در هیچ صورتی عنوان محرمه محقق نشده است.(ص۱۶۲)  


===بررسی احکام نسب و ملحقات آن===
===بررسی احکام نسب و ملحقات آن===