کاربر:Aliabadi/صفحه تمرین۲: تفاوت میان نسخه‌ها

Aliabadi (بحث | مشارکت‌ها)
Aliabadi (بحث | مشارکت‌ها)
جز مسائل: اصلاح ارقام
خط ۱۷: خط ۱۷:


===انواع تلقیح از جهت نسبت شرعی===
===انواع تلقیح از جهت نسبت شرعی===
نویسنده درباره حکم شرعی مسئله [[تلقیح مصنوعی]] چند صورت را در نظر گرفته است. در صورت اول در مسئله تلقیح اسپرم شوهر با تخمک همسر اگر ملازمات حرام آن از جمله استمنا، لمس و نظر عورت نامحرم واقع نشود اشکالی ندارد.(ص۳۷) حرمت ملازمات حرام هم در صورت حرج و اضطرار و حاجت برطرف می‌شود.(ص۳۸)
نویسنده درباره حکم شرعی مسئله [[تلقیح مصنوعی]] چند صورت را در نظر گرفته است.  
صورت دوم در جایی است که تلقیح اسپرم شوهر به تخمک همسر پس از مرگ شوهر اتفاق بیفتد. در این مسئله دو مبنا در نظر گرفته شده است از نظر عده‌ای علقه زوجیت با مرگ از بین رفته است و زن با شوهر متوفی نسبتی ندارد از این جهت غسل شوهر توسط زن و بالعکس جایز نیست.(ص۳۹) بر همین اساس بچه‌دار شدن از شوهر متوفی هم جایز نیست(ص۴۲) در مقابل عده‌ای بر این مبنا هستند که علقه زوجیت حتی پس از مرگ و لااقل تا پایان عده وفات ادامه دارد.(ص۴۱)
#جواز تلقیح اسپرم شوهر با تخمک همسر اگر ملازمات حرام آن از جمله استمنا، لمس و نظر عورت نامحرم واقع نشود (ص۳۷) که در صورت حرج و اضطرار و حاجت برطرف می‌شود.(ص۳۸)
 
#تلقیح اسپرم شوهر به تخمک همسر پس از مرگ شوهر در دو مبنا:
در صورت سوم که تزریق و اهدای اسپرم مرد بیگانه به زن اجنبیه است نظر مشهور بر حرمت است و نویسنده پس از بررسی ادله و مناقشات مربوط به آن همین نظر را می‌پذیرد.(ص۵۳)
#* عدم علقه زوجیت پس از مرگ: عدم جواز غسل شوهر توسط زن و بالعکس.(ص۳۹) عدم جواز بچه‌دار شدن از شوهر متوفی.(ص۴۲)  
 
#* بقاء علقه زوجیت پس از مرگ تا پایان عده وفات: جواز تلقیح.(ص۴۱)
در صورت چهارم مسئله اهدای تخمک بررسی شده است. درباره این صورت سه احتمال در نظر گرفته است جواز مطلق، حرمت مطلق و تفصیل بین موردی که زن صاحب تخمک، همسر دیگر مرد صاحب اسپرم باشد یا اجنبی باشد.(ص۱۱۶ و ۱۱۷)
#حرمت تزریق و اهدای اسپرم مرد بیگانه به زن اجنبیه (ص۵۳)
 
# اهدای تخمک در سه احتمال:
برای دلیل حرمت سه وجه بیان شده است که در وجه اول که استناد آن حرمت [[افراغ منی]] در رحم اجنبی است.(ص۱۱۷) در وجه دوم با استناد به آیه پنجم تا هفتم سوره مومنون که به مسئله [[حفظ فرج]] اشاره دارد و با اهدا تخمک در تضاد است.(ص۱۱۸) در وجه سوم نیز بنابر اتکا به [[حکم وضعی]] و مسئله انتساب که صاحب تخمک را مادر بچه می‌داند نه صاحب رحم، لذا فرزند حاصل از طریق تلقیح مصنوعی از دو اجنبی است که علقه زوجیت ندارند و این مسئله از مستنکرات و مقبوحات در شریعت است و ارتکاز متشرعه آن را نمی‌پذیرد.(ص۱۱۹)
#*جواز مطلق
 
#* تفصیل بین موردی که زن صاحب تخمک، همسر دیگر مرد صاحب اسپرم باشد یا اجنبی باشد.(ص۱۱۶ و ۱۱۷)
صورت پنجم در مورد تلقیح اسپرم مرد به رحم حیوان است. در این صورت اگرچه شبیه موضوع تلقیح بین زن و مرد اجنبی نیست و ادله سابق شامل آن نمی‌شود اما چهار وجه برای حرمت این مورد بیان شده است. در وجه اول با الغاء خصوصیتِ حرمت افراغ منی در رحم زن اجنبی، ادله آن شامل حرمت تلقیح به رحم حیوان می‌شود زیرا متفاهم عرفی از ادله این است که آنچه در حق مرد نسبت به استیلاد جایز است قرار دادن اسپرم مرد در رحمی است که نزدیکی و جماع با او جایز است.(ص۱۲۰) وجه دوم که استفاده از روایت اسحاق بن عمار است ضرورت قرار گرفتن اسپرم در موضع مقرر شرعی است و رحم حیوان، موضع مذکور نیست. وجه سوم نیز با تمسک به آیات شریفه درباره حفظ فرج، حرمت استیلاد مرد مسلمان از غیر فرج همسر که شامل رحم حیوان نیز می‌شود بیان می‌کند. وجه چهارم حرمت این است که بچه‌دار شدن مرد مسلمان از حیوان از مستنکرات و مقبوحات نزد متشرعه است.(ص۱۲۱)
#*حرمت مطلق با سه وجه:أ. به استناد حرمت [[افراغ منی]] در رحم اجنبی(ص۱۱۷) ب. تضاد با مفاد آیه پنجم تا هفتم سوره مومنون در مسئله حفظ فرج(ص۱۱۸) ج. اتکا به [[حکم وضعی]] و مسئله انتساب که صاحب تخمک را مادر بچه می‌داند نه صاحب رحم، در این صورت فرزند حاصل از طریق تلقیح مصنوعی از دو اجنبی است که علقه زوجیت ندارند و این مسئله از مستنکرات و مقبوحات در شریعت است و ارتکاز متشرعه آن را نمی‌پذیرد.(ص۱۱۹)
 
#حرمت تلقیح اسپرم مرد به رحم حیوان در چهار وجه:
صورت ششم اخذ تخمک از حیوانات و قرار دادن آن در رحم همسر است که بنابر مبنای جواز اخذ تخمک از زن اجنبی این مورد نیز بلااشکال است.(ص۱۲۲) صورت هفتم اخذ اسپرم از حیوانات است که به تخمک زن تلقیح شود. نویسنده در ابتدا به دلیل نبود دلیل خاص و مقتضای اصل عملی، قول به جواز را  با این تقریب مطرح می‌کند که اگرچه مورد روایات، افراغ منی مرد است اما به مناسبت حکم و موضوع استفاده می‌شود که شان زن مسلمان این است که حملش به وسیله اسپرم از کسی باشد که جماع و نکاح با او جایز است بنابراین حمل او از اسپرم حیوان حرمت خواهد داشت. علاوه اینکه مستفاد از آیات سوره مومنون در حفظ فرج این است که زن مسلمان باید خود را از افعال مناسب با فرج از غیرشوهر خود حفظ کند. همچین بارداری زن از اسپرم حیوان از امور مقبوح و مستنکر نزد متشرعه است.(ص۱۲۲و ۱۲۳)
#*الغاء خصوصیتِ حرمت افراغ منی در رحم زن اجنبی، ادله آن شامل حرمت تلقیح به رحم حیوان می‌شود زیرا متفاهم عرفی از ادله این است که آنچه در حق مرد نسبت به استیلاد جایز است قرار دادن اسپرم مرد در رحمی است که نزدیکی و جماع با او جایز است.(ص۱۲۰)
#*مفاد روایت اسحاق بن عمار که ضرورت قرار گرفتن اسپرم در موضع مقرر شرعی است و رحم حیوان، موضع مذکور نیست.
#*تمسک به آیات شریفه درباره حفظ فرج و حرمت استیلاد مرد مسلمان از غیر فرج همسر که شامل رحم حیوان نیز می‌شود.
#*بچه‌دار شدن مرد مسلمان از حیوان از مستنکرات و مقبوحات نزد متشرعه است.(ص۱۲۱)
#اخذ تخمک از حیوانات و قرار دادن آن در رحم همسر است که بنابر مبنای جواز اخذ تخمک از زن اجنبی این مورد نیز بلااشکال است.(ص۱۲۲) صورت هفتم اخذ اسپرم از حیوانات است که به تخمک زن تلقیح شود. نویسنده در ابتدا به دلیل نبود دلیل خاص و مقتضای اصل عملی، قول به جواز را  با این تقریب مطرح می‌کند که اگرچه مورد روایات، افراغ منی مرد است اما به مناسبت حکم و موضوع استفاده می‌شود که شان زن مسلمان این است که حملش به وسیله اسپرم از کسی باشد که جماع و نکاح با او جایز است بنابراین حمل او از اسپرم حیوان حرمت خواهد داشت. علاوه اینکه مستفاد از آیات سوره مومنون در حفظ فرج این است که زن مسلمان باید خود را از افعال مناسب با فرج از غیرشوهر خود حفظ کند. همچین بارداری زن از اسپرم حیوان از امور مقبوح و مستنکر نزد متشرعه است.(ص۱۲۲و ۱۲۳)


صورت هشتم مسئله اخذ تخمک زن و قرار دادن آن در رحم حیوان است که نویسنده مدعی است که دلیلی بر حرمت آن وجود ندارد چون هیچ یک از عناوین محرمه بر آن صادق نیست لذا با رجوع به اصول ترخیصیه قول به جواز ثابت می‌شود.(ص۱۲۴)
صورت هشتم مسئله اخذ تخمک زن و قرار دادن آن در رحم حیوان است که نویسنده مدعی است که دلیلی بر حرمت آن وجود ندارد چون هیچ یک از عناوین محرمه بر آن صادق نیست لذا با رجوع به اصول ترخیصیه قول به جواز ثابت می‌شود.(ص۱۲۴)