کاربر:Mojtaba61.Abedini/صفحه تمرین
فقه معاصر کتابشناسی, [۱۱.۱۲.۲۴ ۱۵:۲۸] نویسنده در فصل اول به ادله حرمت غنا بر اساس اجماع، آیات و روایات پرداخته است. وی حکم اجماع را بر اساس نظر فقهای متقدّم و متأخّر ذکر میکند (ص۲۶-۳۶)
نویسنده در نقد اجماع مینویسد که این اجماع تعبدی نیست و مدعیان اجماع به آیات و روایاتی که دلالت بر حرمت غنا دارند، استناد کردهاند. در نتیجه، او اجماع را مدرکی میداند و معتقد است که قابل استناد نیست (ص۳۴)
فقه معاصر کتابشناسی, [۱۱.۱۲.۲۴ ۱۵:۴۲] به باور نویسنده، کلمه غنا در قرآن نیامده است و در نتیجه نمیتوان بدون در نظر گرفتن روایات برای اثبات حرمت غنا به آیات قرآن تمسک کرد. او استدلال به آیات را به مدد روایاتی میداند که در تفسیر این آیات آمده است. نویسنده در مباحث خود به چهار آیه اشاره میکند که در تفسیر مربوط به غنا تطبیق داده شدهاند (ص۳۷) فقه معاصر کتابشناسی, [۱۲.۱۲.۲۴ ۱۲:۰۲] نویسنده با استناد به آیه 30 سوره حج و آیه ۷۲ فرقان به بررسی روایات مرتبط، به اثبات حرمت غنا میپردازد. او نظرات مفسران و فقها و نقدهای مختلف را مطرح کرده و نتیجه میگیرد این دو آیه به طور خاص به غنا تعلق دارد و غنا بذاته حرام است نه با عنوان دیگر (ص۳۷-۵۵)
فقه معاصر کتابشناسی, [۱۲.۱۲.۲۴ ۱۳:۲۵] نویسنده در تحلیل خود به آیه 6 سوره لقمان اشاره میکند و پس از بررسی مفصل روایات و نظرات محدثین و فقها، نتیجه میگیرد که این آیه به طور مستقل به حرمت لهو الحدیث اشاره دارد و حرمت غنا به دلیل این ویژگی آن است. امام علیهالسلام نیز با استناد به این آیه حکم به حرمت غنا و وعده عذاب برای آن میدهد. اگرچه دلیل استدلال امام برای ما واضح نیست، اما جهل ما به این دلیل ایرادی به استدلال به آیه وارد نمیکند، و همین برای حکم حرمت غنا کفایت میکند (ص۵۶-۷۵)
فقه معاصر کتابشناسی, [۱۲.۱۲.۲۴ ۱۳:۳۴] نویسنده به فراز دوم از آیه ۷۲ سوره فرقان به عنوان چهارمین آیه برای حرمت غنا استناد میکند وی پس از نقل روایات و بحث سندی و دلالتی در ذیل آیه.............................(ص۷۵-۸۱).🛑
فقه معاصر کتابشناسی, [۱۲.۱۲.۲۴ ۱۶:۱۲]
نویسنده سومین دلیل حرمت غنا را روایات میداند و ۱۳ روایت را به همراه توضیحاتی از فقها همچون شیخ انصاری، امام خمینی در ذیل روایات مطرح میکند. (ص۸۱- ۱۲۰).
به باور نویسنده یکی از ادله حرمت غنا روایاتی است که در حرمت شنیدن غنا وارد شده است به اعتقاد وی شاید بیش از ۲۰ روایت در حرمت استماع غنا وارد شده که هرچند در دلالت بعضی از آنها جای تامل دارد اما حرمت گوش دادن به چیزی غالباً دلالت دارد بر حرمت فعل ملازم با آن چیز (ص۱۲۰).
فقه معاصر کتابشناسی, [۱۲.۱۲.۲۴ ۱۶:۲۹] استماع غنا نویسنده در این متن به بررسی نظرات فقها درباره استماع غنا پرداخته و سپس به بررسی روایات مرتبط با این موضوع میپردازد. او چهار روایت را ذکر میکند که برخی از آنها دلالت بر حرمت استماع غنا دارند.
در ادامه، نویسنده به آیات قرآن نیز استناد میکند تا حرمت استماع غنا را تأیید کند.
آیه ی
واجتنبوا قول الزور لایشهدون الزور من الناس من یشتری لهو الحدیث
نویسنده با استناد به این آیات و روایات، تلاش میکند تا حرمت استماع غنا را به اثبات برساند و نشان دهد که این موضوع در متون دینی و فقهی مورد تأکید قرار گرفته است (ص۱۲۱-۱۳۰)
فقه معاصر کتابشناسی, [۱۲.۱۲.۲۴ ۱۶:۳۷] ادله جواز غنا
به باور نویسنده، برخی افراد برای جواز غنا دلایل خاصی را بیان کردهاند. او به دلایل واضحی که دلالت بر جواز غنا دارد اشاره میکند و به خاطر طولانی نشدن بحث، از بررسی سایر ادله صرفنظر میکند.
نویسنده معتقد است که با ارائه ادله واضح، به طریق اولی جواب سایر ادله مشخص میشود. او تأکید میکند که در میان فقها، هیچکس به جواز مطلق غنا فتوا نداده است، هرچند برخی افراد گمان کردهاند که فیض کاشانی و سبزواری چنین نظری دارند، اما او این گمان را مردود میداند.
نویسنده همچنین اشاره میکند که در کتاب (غنا، موسیقی) ۲۵ دلیل بر جواز غنا ذکر شده است، اما دلالت اکثر این دلایل بر جواز غنا واضح نیست و از بحث اصلی غنا خارج میشود (۱۳۳) نویسنده در ادامه به بررسی دو روایتی میپردازد که به حلیت غنا بهطور مطلق دلالت دارند. اما او به دلایلی هر دو روایت را رد میکند.
روایت اول را به خاطر ضعف در سند و دلالت آن کنار میگذارد.
روایت دوم نیز به دلیل اینکه از بحث اصلی غنا خارج است، مورد توجه قرار نمیگیرد (ص۱۳۴-۱۳۷)
فقه معاصر کتابشناسی, [۱۲.۱۲.۲۴ ۱۷:۱۸] غنا در قرائت قرآن به باور نویسنده، روایات مربوط به غنا در قرائت قرآن به دو دسته تقسیم میشوند:
1. روایاتی که غنا در قرآن را جایز میدانند.
نویسنده معتقد است که روایات مربوط به ترجیع در قرائت به دلیل اینکه به بلند کردن صدا در هنگام قرائت مربوط میشوند و ملازمهای با غنا ندارند، از بحث غنا در قرآن خارج هستند.
2. روایاتی که غنا در قرآن را نهی میکنند: نویسنده در این بخش به بررسی روایاتی میپردازد که صراحتاً بر جواز غنا در قرآن دلالت دارند و به لفظ "غنا" اشاره کردهاند. او تأکید میکند که تعداد این روایات بیش از سه روایت نیست و همچنین سند هر سه روایت دارای مشکل است.
در نتیجه، نویسنده نتیجه میگیرد که دلیلی بر جواز غنا در قرآن وجود ندارد. حتی اگر فرض کنیم که روایتی بر جواز غنا دلالت کند، در برابر روایات متعدد معارض، این روایت کنار گذاشته خواهد شد (ص ۱۳۷-۱۴۳). @geminibedebot
فقه معاصر کتابشناسی, [۱۲.۱۲.۲۴ ۱۸:۰۶] در فصل سوم، نویسنده به بررسی موضوع غنا و این نکته میپردازد که غنا به عنوان یک امر عرفی شناخته میشود (۱۴۷-۱۶۵).
فقه معاصر کتابشناسی, [۱۲.۱۲.۲۴ ۲۲:۲۲] استثناهایی حکم غنا نویسنده در فصل چهارم به مستثنیات حکم غنا اشاره کرده و چهار مورد از آنها را بررسی میکند: حُدا، غنا در وقت عروسی، غنا در جشنها، غنا در مرثیهها
حُدا حدا صدایی مرجع است که ساربان برای حرکت دادن شتر میخواند. به باور نویسنده یکی از قیودی که در تعریف غنا بیان شده بود این بود که غنا صدایی است که موجب تحریک شهوت جنسی میشود اگر این قید قابل تطبیق بر حدا باشد در این صورت حدا حرام است و برای تخصیص آن از حکم غنا نیاز به دلیل است و اگر این قید قابل تطبیق بر حدا نباشد یعنی حدا این کیفیت را ایجاد نکند در این صورت حلال است و تخصصاً از حکم غنا خارج است ظاهر این است که حدا موجب تحریک شهوت جنسی نمیشود زیرا غرض از خواندن آن سرعت دادن به حرکت شتر است نه تحریک شهوت.
روایتی هم که دلالت بر حلیت حدا تخصیصاً یا تخصصاً دارد روایت سکونی است که سند آن بدون اشکال است و فقها نیز حدا را جزو مستثنیات غنا دانستند به اعتقاد نویسنده اگر حدا را تخصصاً از موضوع غنا خارج بدانیم تعدی آن از شتر به موارد دیگر اشکالی ندارد اما اشکال زمانی است که غنا را تخصیصاً خارج بدانیم (ص۱۶۹-۱۷۵).
فقه معاصر کتابشناسی, [۱۲.۱۲.۲۴ ۲۲:۵۴] غنا در وقت مشایعت عروسی نویسنده در ابتدا نظر فقها را درباره استثنای غنای عروسی ذکر میکند. به باور نویسنده اصلیترین دلیل قائلین به جواز غنا صحیحه ابی بصیر است به اعتقاد برخی صحیح ابی بصیر در مقام تخصیص غنا در عروسی نیست بلکه در مقام بیان این نکته است که غنا بر دو قسم است قسمی که موجب جلب مردان و تحریک شهوت میشود و قسم دیگری که این کیفیت را ندارد اگرچه به این قسم دوم غنا گفته میشود اما این عنوان مجازی است نه حقیقی. آنچه در مجالس عروسی در میان زنها اتفاق میافتد از این قبیل نیست بلکه آثار متفاوتی دارد بنابراین غنایی که در صحیحه آمده و جایز دانسته شده موضوعاً خارج از غنای حرام است نه اینکه از آن استثنا شده باشد. نویسنده در ادامه به قیودی که برخی علما برای استثنای غنا در عروسی بیان کردهاند اشاره میکند (ص۱۷۵-۱۸۸).
فقه معاصر کتابشناسی, [۱۶.۱۲.۲۴ ۱۴:۵۳] غنا در اعیاد و شادیها
نویسنده در سومین مورد از مستثنیات حرمت غنا، غنا در اعیاد و شادی را مطرح میکند. او ابتدا نظر اهل سنت را درباره جواز غنا در اعیاد بیان کرده و سپس به نظر شیعه میپردازد. باور نویسنده این است که در میان شیعه، کسی از قدما بر جواز غنا در اعیاد سخنی نگفته است؛ هرچند که آنها به طور نفیاً و اثباتاً به این بحث نپرداختهاند. بنابراین باید طبق عمومات منع از غنا، حکم حرمت در اعیاد را به آنها نسبت داد (ص۱۸۸-۱۹۵).
فقه معاصر کتابشناسی, [۱۶.۱۲.۲۴ ۱۴:۵۳] چهارمین مورد از مستثنیات حرمت غنا، غنا در مراثی است. به باور نویسنده، وقتی دلیلی برای استثنا کردن مراثی از حرمت غنا وجود ندارد، حکم حرمت همچنان پابرجاست، هرچند که تحقق غنا در مراثی جداً بعید است (ص۱۹۵).
فقه معاصر کتابشناسی, [۱۶.۱۲.۲۴ ۱۴:۵۴] در انتهای بحث کتاب، مصنف به مسائل مستحدثه، همچون حکم غنا در صدای ضبط شده، میپردازد (ص۱۹۶).