کاربر:Mojtaba61.Abedini/صفحه تمرین۳
مجتبی عابدینی
کتاب ماهیت و مبانی فقهی غنا در موسیقی به تحلیل دلایل حرمت ذاتی غنا میپردازد. ابتدا به اجماع فقها اشاره کرده و سپس آیات و روایات مرتبط با حرمت غنا را بررسی میکند و اعتبار آنها را مورد تحلیل قرار میدهد. در ادامه، دلایل قائلین به حلیت ذاتی غنا را مطرح میکند که شامل روایات جواز در مناسبتها و موارد خاص است. همچنین آرای فقهای اهل سنت و عرفای اسلامی درباره غنا و تطبیق آن با دیدگاه صوفیه مورد بررسی قرار میگیرد. در پایان، موسیقی از منظر امام خمینی و فقهای معاصر تحلیل میشود.
معرفی و ساختار
کتاب «ماهیت و مبانی فقهی غنا در موسیقی» نوشته رضا رنجبر، توسط انتشارات نوشناخت در ۱۲۴ صفحه به چاپ رسیده است. این اثر به بررسی جنبههای فقهی و مبانی نظری غنا در موسیقی میپردازد.
مفاهیم غنا
نویسنده معتقد است عدم تعریف واژگان کلیدی موجب برداشتهای متفاوت از یک کلمه میشود لذا در ابتدا به معنا و تعریف واژگان اصلی غنا پرداخته و سپس وارد مباحث اصلی شده است. واژگان غنا، موسیقی، سماع، ترجیع از جمله واژگان تعریف شده در کتاب حاضر هستند(ص۱۹).
نویسنده با این نگاه که موسیقی هم میتواند اشک شادی باشد و هم اشک ماتم، در معنای نوحه و مرثیه دو نگاه ذکر کرده است. وی با اعتقاد به اینکه گفتهاند، نوحه و مرثیه نوعی غنا است که در بعضی از روایات بدان اجازه داده شده است در اینصورت ااگر ما قائل شویم که غنا، موسیقی لهوی است که شأنیت ایجاد طرب را دارد در این صورت نیاحه را میتوان داخل غنا دانست(ص۲۸).
و الا اگر نپذیریم که حزن و اندوه باعث طرب میشود در این صورت نیاهه جنبه شادمانی و لهویت ندارد لذا موضوعاً از بحث غنا خارج میشود.
رابطه غنا و موسیقی
نویسنده معتقد است لفظ موسیقی در منابع فقهی و اسلامی وارد نشده و کلمه موسیقی معرب از لفظ یونانی است و تنها لفظ معازف در بعضی احادیث وارد شده که مراد از آن آلات و ابزار طرب است و در بسیاری از موارد بین غنا و موسیقی فرقی قائل نشدند و هر دو را به یک معنا و مفهوم به کار میبرند. البته عالمان عصر حاضر لفظ موسیقی را به معنای صدای ابزار و آلات طرب استعمال میکنند که اخص از مفهوم لفظ غنا است و اگر بخواهیم بین دو عنوان را از نظر نسبتهای چهارگانه علم منطق بسنجیم رابطه آنها عموم و خصوص مطلق است چرا که هر غنایی مساوی است ولی هر موسیقی غنا نیست
مطرح نکردن عنوان موسیقی و اکتفا به مباحث غنا از نظر فقها چنین به ذهن القا میشود که موسیقی تابعی از غناست و حکم موسیقی همان حکم غنا را دارد اما با دقت بیشتری که در گفتار علما دقت میکنیم در مییابیم که در بعضی موارد حرمت غنا را تابع به کار بستن ابزار و آلات موسیقی دانستند کما اینکه نظر شیخ طوسی و فیض کاشانی اینگونه است.
به اعتقاد نویسنده از کلام شهید ثانی در شرح لمعه استفاده میشود که حرمت موسیقی هم تابع غنا نیست بلکه غنای مجاز مانند غنای در عروسی اگر همراه با آلات موسیقی و شهوت انگیز باشد حرام است(ص۳۱-۳۳).
ماهیت و مقوله غنا
به باور نویسنده برای مشخص کردن حکم شرعی در یک مسئله همچون غنا، تبیین مفهوم و مصداق آن از ضروریات امر به شما میرود، در نتیجه نویسنده فصلی را اختصاص داده به تبیین ماهیت غنا و اینکه غنا از مقوله قول و فعل است یا از مقوله کیف؟(ص۳۷)
به اعتقاد نویسنده برای دانستن مفهوم و مصداق غنا برخی علما با مراجعه به معنای لغوی و برخی دیگر بل مراجعه به عرف و عدهای دیگر با مراجعه به کتاب و سنت اقدام به صدور حکم شرعی درباره غنا کردهاند
نویسنده معتقد است تعریفهایی که لغویان از معنای غنا کردهاند ابهامات بیشتری را به وجود آورده است چرا که در تعریف، معرف باید اجلی از معرف و نیز جامع افراد و مانع اغیار باشد که این معیارها در تعاریف غنا لحاظ نشده است (ص۳۷).
به اعتقاد نویسنده عرف نیز نمیتواند دارای اشکالاتی است.
نویسنده با استناد به کلام صاحب جواهر معتقد است عرف همواره با تغییر شرایط زمان جغرافیایی فرهنگی اجتماعی و احوالی انسانها متغیر میشود
مقوله غنا: کلام یا کیفیت؟
نویسنده در بخش دوم از فصل دوم اختلاف میان فقها را ذکر کرده که آیا غنا از مقوله صوت است یا کیفیت عارض بر صدا، و در ادامه به ادله هر یک از فقها اشاره میکند (ص۴۴-۴۷).
غنا حرمت ذاتی یا همراه با امور حرام؟
فصل سوم به بررسی آرای فقهای شیعه در مورد غنا اختصاص دارد. در این فصل، برخی از علما حرمت غنا را ذاتی میدانند، در حالی که عدهای دیگر آن را در شرایطی که با امور حرام همزمان باشد، حرام تلقی میکنند. در بخش اول این فصل، به تحلیل آرا و ادله کسانی که به حرمت ذاتی غنا اعتقاد دارند، پرداخته شده است (ص۴۹-۵۱).
اجماع
نویسنده پس از ذکر نظر تعدادی از فقها بر اجماع به نقد اجماع در مورد حرمت ذاتی غنا میپردازد. به باور او، اجماعی که فقها بیان کردهاند، تعبدی نیست و بیشتر مدرکی بوده و اعتباری ندارد. او همچنین اشاره میکند که ملاک حجیت اجماع تعبدی، کاشفیت از معصوم است، نه خود اجماع. در این موارد، معلوم نیست که اجماع واقعاً دارای کاشفیت باشد یا خیر. علاوه بر این، نویسنده به این نکته نیز اشاره میکند که تعدادی از فقها به عدم حرمت غنا معتقدند (ص۵۱-۵۲).
آیات قرآن
نویسنده به شش آیه از آیاتی که برای اثبات حرمت ذاتی غنا مورد استناد قرار گرفته، اشاره میکند. او پس از بیان نظرات مفسران، به نقد و بررسی اعتبار استناد به این آیات میپردازد. به باور نویسنده، هیچ یک از این آیات دربردارنده واژه «غنا» نیستند و به صراحت درباره غنا نظر ندادهاند (ص۵۳-۵۸).
روایات
نویسنده بر این باور است، روایاتی که در رابطه با حرمت غنا به آنها تمسک شده، به دو دسته تقسیم میشوند:
۱. روایاتی که در توضیح و تفسیر آیات بیان شدهاند. ۲. روایاتی که بهطور مستقل در رابطه با غنا مطرح شدهاند.
در ادامه، نویسنده،۲۶ روایت برای این دو دسته از روایات اشاره میکند و سپس به جمعبندی روایات میپردازد. به اعتقاد نویسنده تعدادی از این روایات دارای سند ضعیف هستند و برخی دیگر بر حرمت غنا توأم با لهو و لعب تأکید دارند. بنابراین، از مجموعه روایات، تواتر معنوی حاصل میشود که محقق یقین میآورد که غنا از نظر اسلام ممنوع و مورد نهی است. با این حال، نویسنده اشاره میکند که مفهوم و مصداق غنا در هیچ یک از آیات و روایات به خوبی تبیین نشده است (ص۵۸-۶۸).
بررسی آرا و ادله قائلین به حلیت ذاتی غنا
نویسنده در بخش دوم از فصل سوم به بررسی آرا و ادله قائلین به حلیت ذاتی غنا میپردازد. او در این بخش، ابتدا نظرات تعدادی از فقها را بیان میکند که به حلیت غنا اعتقاد دارند. در ادامه به ادله حلیت ذاتی غنا میپردازد (ص۶۹-۷۳). به باور نویسنده مهمترین دلایل فقها بر حلیت غنا عبارتند از:
۱- انصراف ۲-روایاتی در مورد تحسین صدای زیبا ۳-روایات بر جواز غنا در اعیاد و شادمانی ۴-روایات در جواز غنا در عروسیها ۵- روایات جواز خرید و فروش کنیز خواننده ۶- روایات بر جوار حُدا ۷-و روایاتی که بر جواز نوحهگری دلالت دارند.
این موارد میتوانند به عنوان مستندات حلیت غنا مورد بررسی قرار گیرند (ص۷۳-۸۳).
آرای و ادله فقهای اهل سنت
نویسنده در فصل چهارم به آرای و ادله فقهای اهل سنت در مورد غنا میپردازد (ص۸۷-۹۰).
آرای عرفای اسلامی در باب غنا
نویسنده در فصل پنجم به بررسی آرای عرفای اسلامی درباره غنا میپردازد. در ادامه به مقایسه و تطبیق آرای فقها و اندیشمندان صوفیه در زمینه غنا میپردازد (ص ۹۳-۱۰۰).
غنا از منظر امام خمینی و فقهای معاصر
نویسنده در فصل ششم موسیقی را از منظر امام خمینی و فقهای معاصر مطرح میکند (ص۱۰۳-۱۱۶).