کاربر:Ms.sadeghi/صفحه تمرین

نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ آوریل ۲۰۲۵، ساعت ۰۷:۵۲ توسط Ms.sadeghi (بحث | مشارکت‌ها) (تجسس به جهت حفظ نظام اسلامی: اصلاح ارقام، اصلاح فاصلهٔ مجازی)
  • چکیده

بررسی مسئله فقهی تجسس،

معرفی و ساختار کتاب

کتاب «بررسی مسئله فقهی تجسس» نوشته رضا مظفری توسط انتشارات میراث ماندگار در سال ۱۳۹۴ در قم منتشر شده است. این اثر شامل سه بخش و هشت فصل می‌باشد. در فصل اول از بخش اول، به مفهوم‌شناسی واژگان مرتبط با تجسس مانند استغفار، جاسوس و تفتیش در کتب لغت، فقهی و تفسیری پرداخته شده و شباهت‌ها و تفاوت‌های این واژگان بررسی می‌شود (ص۱۲-۴۷). مولف تجسس را کنجکاوی در امور پنهانی دیگران تعریف می‌کند که شامل اموری نظیر اموال، املاک و دارایی‌های شخصی نیز می‌شود (ص۳۰-۳۱).

فصل دوم از بخش اول به پیشینه تجسس در تاریخ، قرآن و جوامع امروزی و همچنین جایگاه آن در ابواب فقهی اختصاص دارد. همچنین آسیب‌شناسی تجسس در حوزه اخلاق فردی و اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است (ص۵۱-۸۲). به گفته نویسنده، تجسس در ابواب مختلف فقهی مانند مکاسب محرمه، جهاد، حدود، تقیه، اجتهاد و تقلید، امر به معروف و نهی از منکر، نکاح، نماز، اقرار، دیون، مسائل پزشکی، شهادت، روزه، طهارت، قصاص و اجاره مطرح شده است (ص۶۱).

مولف آسیب‌های تجسس در اخلاق فردی را شامل گناهانی چون عیب‌جویی، سوءظن، غیبت و افشای اسرار دیگران می‌داند (ص۸۲). وی همچنین اشاره می‌کند که تجسس می‌تواند باعث انزوای فرد شود، زیرا مردم از افراد فضول و جاسوس دوری می‌کنند و این امر به تنهایی آن‌ها منجر می‌شود (ص۸۶).

در حوزه اخلاق اجتماعی، نویسنده بیان می‌کند که تجسس می‌تواند به سوءظن در خانواده و جاسوسی از اعضای آن منجر شود. همچنین، تجسس باعث ناامنی در جامعه می‌شود و پیامدهایی چون افزایش نفرت عمومی، بی‌اعتمادی، بی‌آبرو شدن افراد و از بین رفتن قبح گناهان به دلیل افشاگری را به دنبال دارد (ص۸۷).

بخش دوم کتاب به بررسی تجسس از دیدگاه فقهی می‌پردازد. در فصل اول این بخش، تجسس با انگیزه‌های سالم و عقلایی مانند حفظ نظام اجتماعی بررسی شده است. فصل دوم به تجسس با انگیزه‌های فاسد و غیرعقلایی اختصاص دارد و نهی از تجسس از منظر قرآن، روایات، اجماع و عقل مورد بحث قرار گرفته است. در فصل سوم نیز آراء فقها بررسی و نظر نهایی ارائه شده است.

بخش سوم کتاب به موضوعاتی چون تجسس در مصالح اجتماعی و اخلاقی، شبهات مربوط به نقض آزادی‌های فردی و اجتماعی و نقش تجسس در حفظ و تقویت نظام جمهوری اسلامی پرداخته است.

تجسس با انگیزه‌های سالم و عقلایی

نویسنده در فصل اول بخش دوم، به بررسی تجسس با انگیزه‌های عقلانی و سالم می‌پردازد.

تجسس به جهت حفظ نظام اسلامی

به گفته وی حفظ نظام اسلامی یکی از انگیزه‌های تجسس می‌تواند باشد. وی معانی مختلفی برای نظام همانند نظام نوع انسانی و جامعه اسلامی و مجتمع اسلامی از فقها ذکر می‌کند. مظفری، معنای نظام را همان جامعه اسلامی و مجتمع اسلامی می‌داند (ص۹۷).

مولف یک سوال را مطرح می‌کند که تجسس حرام است و حفظ نظام واجب است در تزاحم بین این دو کدام یک مقدم است. به گفته مولف آنچه از منابع دینی به دست می‌آید وجوب حفظ نظام اسلامی است. (ص۹۹-۱۰۰) به گفته مولف فقهایی همچون شیخ طوسی علامه حلی شهید اول امام خمینی حفظ نظام اسلامی را واجب دانستند (ص۱۰۰-۱۰۲). مولف ادله و اسناد وجوب حفظ نظام اسلامی را ذکر و بررسی کرده است. به باور وی، آیه ۶۰ سوره انفال به صورت آشکار بر لزوم حفظ آمادگی برای حفظ جامعه اسلامی از هجوم دشمنان دلالت دارد. (ص۱۰۳)

مظفری از صفحه ۱۰۳ تا ۱۰۷ چهار روایت را ذکر کرده است. وی معتقد است از روایات چنین برداشت می‌شود که حفظ نظام واجب و یکی از مهم‌ترین فرایض اسلامی است. بر پایه وجوب حفظ نظام تدارک مقدمات آن نیز واجب می‌گردد. بی تردید سنجش وضعیت دشمن از حیث نیروی انسانی و تجسس از تجهیزات جنگی برنامه‌ها و تدابیر آنها در شمار مقدمات مهم حفظ نظام مسلم می‌باشد (ص۱۰۷).

به گفته مولف برخی از دلایل مانند آیات و روایات بر لزوم مراقبت از نظام در برابر فعالیت‌های مخالفان منافقان و جاسوسان دشمن دلالت دارد. (ص۱۰۷) به گفته وی آیه ۴ سوره منافقون به جهت حفظ نظام اسلامی و جلوگیری از توطئه‌های منافقان بر پیامبر نازل شده است. همچنین مولف معتقد است برخی مسلمانان در عصر پیامبر گزارشگران مخفی رسول خدا بودند که از فعالیت‌ها و تصمیمات منافقین کسب خبر نموده و گزارش می‌دادند مانند زید بن ارقم که نقشه عبدالله بن ابی برای اخراج پیامبر و اصحاب را به پیامبر اطلاع داد (ص۱۰۸).

مولف از صفحه ۱۱۱ تا ۱۱۳ چهار روایت را ذکر کرده است. او می‌نویسد از مجموع این روایات به دست میاد که حفظ نظام اسلامی در مقابل دسیسه‌ها و نیرنگ‌های منافقان و دشمنان داخلی واجب و دفع و رفع آن لازم است. همه ترفندهای برانداز مخالفان در جلساتی شکل می‌گیرد که به شکل محرمانه تشکیل می‌گردد نفوذ در این نشست‌های توطئه آمیز جز با پرورش نیروهای جاسوسی استفاده از ابزار تجسس امکان‌پذیر نیست. لذا بر پایه این مقدمه و وجوب حفظ نظام، تجسس از نقشه‌های براندازانه منافقان و دشمنان داخلی لازم است (ص۱۱۲).

  • تجسس در سیره اهل بیت(ع)

مولف در صفحه ۱۱۳ معتقد است در سیره پیامبر و اهل بیت تجسس و جاسوسی وجود داشته است. به گفته مولف در صفحه ۱۱۴ پیامبر و امام علی در دوران حکومت خویش بارها افرادی را برای جاسوسی ه لشکر دشمن می‌فرستادند. مانند فرستادن عبدالله بن جحش در سریه عبدالله بن جحش و طلحه بن عبدالله سعید بن زید در جنگ بدر (ص۱۱۵) و عدی بن ابی زغباء در جنگ بدر (ص۱۲۱) و انیس و مونس و حباب بن منذر بن جموح در جنگ احد (ص۱۲۲-۱۲۳) و نعیم بن مسعود اشجعی (ص۱۲۴) و حذیفه (ص۱۲۷) و امام علی (ص۱۲۹) و جبله بن عامر بلوی (ص۱۳۷) در جنگ خندق و برید بن حصیب اسلمی در جنگ بنی مصطلق (ص۱۳۳) و عبدالله بن ابی حدرد اسلمی در جنگ حنین (ص۱۳۶)

به گفته مولف از سیره پیامبر و امیرالمومنین آشکار می‌گردد که تجسس به عنوان ابزاری مشروع در جنگ‌ها مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین پیامبر و امام علی برای برپایی حکومت و مدیریت نظام اسلامی در جنگ‌ها جاسوسانی داشته‌اند که بارها برای آنها جاسوسی کرده‌اند (ص۱۳۷).

  • تجسس از عملکرد کارگزاران

به گفته مولف از برخی روایات به دست می‌آید که پیامبر و امام علی افرادی را برای تجسس و جاسوسی از کارکرد و عملکرد کارگزاران خود می‌گمردند. در روایتی از امام رضا علیه السلام آمده است هرگاه پیامبر سپاهی را برای ماموریت می‌فرستاد و فرماندهی برای آن تعیین و نصب می‌کرد برخی از افراد موثق و مورد اعتماد خود را نیز مخفیانه بر او می‌گماشت که در رفتارش تجسس کرده و برای پیامبر گزارش کنند. (ص۱۳۸) به گفته مولف این روایت از جهت سندی و دلالی صحیح و بدون اشکال است (ص۱۳۹).

مولف از صفحه ۱۳۸ تا ۱۴۶، نه روایت را نقل کرده که در آنها پیامبر و امام علی افرادی را برای نظارت بر اعمال کارگزاران خویش گماردند. مولف می‌گوید از بررسی سیره پیامبر و امیرالمومنین علی علیه السلام معلوم می‌گردد آنان جاسوسانی پنهانی را برای نظارت بر کار املان خویش می‌گماردند و مراقب عملکرد آنها بودند. این نوع تجسس در بهبود فرایند مدیریت و سامان بخشی نظام موثر بوده و مانع انحراف و لغزش آنها می‌شده است (ص۱۴۶).

تجسس به جهت مصالح تحسینی

به گفته مولف در صفحه ۱۴۷ برخی از تجسس‌ها و تفتیش‌ها ه حد ضرورت نمی‌رسد به طوری که وجود و عدم نظام یا اخلال و گسست در نظام دایر مدار وجود آن باشد اما به جهت آرامش آسایش و رفاه مردم کارش شایسته و مفیدی است ‌. به این دسته از تجسس، تجسس به خاطر مصالح تحصیلی و تکمیلی گفته می‌شود.

به گفته مولف این نوع تجسس دو حالت دارد: ۱. تفتیش از احوال مردم یعنی از توانمندی‌ها دانش و شایستگی‌های نهفته در آنان به هدف اعطای مناسب شایسته به افراد با صلاحیت است تفتیش از نیازمندی‌ها و عوامل رضایت و خشم مردم و دیگر شناس‌هایی که در تدبیر امور برای حاکمیت نیاز است. ۲. تفتیش از شایستگی‌ها و معایب مردم و مراقبت از رفتار و گفتار آنان برای مصالح تحصیلی تکمیلی بدون آنکه ضرورت در میان باشد.

به گفته مولف در صفحه ۱۴۸ در صدر اسلام برخی از مردم رابط میان حاکم و مردم بودند که به عریف و نقیب شهرت داشتند که مامور سرشماری ساماندهی و ردگیری بسیاری از امور از سوی حاکم بودند ه در برخی از آنها منجر به تفتیش در مسائل خانوادگی و دارایی‌ها و دیگر امور پنهانی مردم می‌شد. به گفته مولف در صفحه ۱۴۸ تا ۱۵۰ فقهای شیعه همچون علامه حلی شهید اول و شیخ انصاری معتقدند بر حاکم جامعه لازم است افرادی را به عنوان ناظر بر احوال مردم انتخاب کنند تا اطلاعات لازم را حاکمان جامعه بدهند

  • ادله و اسناد تجسس به خاطر مصالح تحصیلی و تکمیلی

مظفری در صفحه ۱۵۰ آیه ۱۲ سوره مائده را به عنوان دلیل قرآنی بر انتخاب افراد برای گزارش کردن از احوال و رفتار مردم جامعه معرفی کرده است. مولف از صفحه ۱۵۱ تا ۱۵۹ دو دسته از روایات را که دلالت بر انتخاب جاسوس و گزارشگر از اوضاع و احوال مردم می‌کند را ذکر کرده است. به گفته وی دسته اول روایات روایاتی هستند که بر نصب جاسوس در زمان غیر جنگی دلالت می‌کند. به باور وی پیامبر و امام علی همواره افرادی را به عنوان جاسوس و گزارشگر در بین مردم قرار می‌دادند تا از اوضاع و احوال و کردار و رفتار آنها برای آنها خبر بیاورند. دسته دوم روایات که از صفحه ۱۵۳ تا ۱۵۹ شروع می‌شود روایاتی است که بر ضرورت کسب اخبار و اطلاعات از وضعیت عمومی جامعه کاستی‌ها و بایسته‌های امور مردم در حوزه گوناگون دلالت می‌کند مثلاً پیامبر در پیمان عقبه دوم بعد از بیعت فرمودند ۱۲ تن از میان خود به عنوان نقیب من معرفی کنید تا ناظر بر گروه و قوم خود باشند.

به گفته مالف در صفحه ۱۵۹ در بررسی مصالح تحسینی و تکمیلی نمی‌توان به این حد از ضرورت دست یافت که دلایل آن بتواند در مقابل حرمت تجسس مقاومت نماید. حرمت تجسس اگرچه در مقابل مصالح ملزمه‌ای چون حفظ نظام از فعلیت ساقط می‌گردد و در مقام تزاحم، حکم به جواز و در مواردی وجوب تجسس می‌شود اما در مصالح تحسینی و تکمیلی از چنین قدرتی برای ایستادگی در برابر ادله حرمت تجسس برخوردار نیست.

تجسس با انگیزه‌های فاسد و غیرعقلایی

تجسس در مصالح اجتماعی و اخلاقی

پانویس