کاربر:Ms.sadeghi/صفحه تمرین
- چکیده
جهاد یا تروریسم پژوهشی کلامی و فقهی در مکتب امامیه
معرفی و گزارش ساختار کتاب
کتاب "جهاد یا تروریسم: پژوهشی کلامی و فقهی در مکتب امامیه" به قلم محمد حسین جمشیدی و کوثر طوسی در سال ۱۳۹۷ توسط دانشگاه امام صادق علیه السلام منتشر شده است. این کتاب شامل ۷ فصل است.
فصل اول به مباحث کلی مانند پیشینه پژوهش،(ص۲۳-۲۸) روششناسی (ص۲۹) و مفاهیم جهاد، تروریسم و خشونتگرایی و شیعه امامیه اختصاص دارد. (ص۳۰-۳۲) فصل دوم به مفهومشناسی ترور و تروریسم پرداخته (ص۳۷-۴۲) و ویژگیهای تروریسم مانند خشونتگرایی، اجبار برای رسیدن به اهداف غیرمشروع و کار مخفیانه را بررسی میکند. (ص۴۲-۴۵) نویسندگان تروریسم را به عنوان اقداماتی وحشتزا و خشونتآفرین تعریف کردهاند که با ابزارهای مختلف برای رسیدن به اهداف سیاسی و جمعی در جامعه انجام میشود. (ص۶۷) انواع تروریسم مانند سیاسی، ملیگرایی، مذهبی، زیستمحیطی، هستهای، مجازی و دولتی نیز بررسی شدهاند (ص۴۷-۵۶) و عوامل ظهور تروریسم مانند عوامل سیاسی، روانی، اقتصادی، اعتقادی و اجتماعی ذکر شدهاند (ص۵۶-۶۶).
فصل سوم به بررسی تروریسم از منظر اسلام میپردازد (ص۶۹) و واژگانی مانند ارهاب، بغی، فتک، غیله، اغتیال، تکفیر، عنف، خشونت، قتل، عذاب، قتال و غزوه را مفهومشناسی میکند. (ص۷۲-۹۰) همچنین نظر اسلام در مورد نفی ترور و خشونتگرایی بیان شده است. (ص۹۰-۹۲) فصل چهارم به دعوت و جهاد شرعی در اسلام اختصاص دارد (ص۹۵) و واژگان دین،(ص۹۵) دعوت (ص۹۸) و جهاد شرعی را بررسی کرده (ص۱۰۵) و زوایای مختلف آن از منظر اسلام ذکر شده است. موضوع دفاع از دین و سرزمین نیز مطرح شده است. (ص۱۱۴) فصل پنجم به رابطه اسلام با جهاد و تروریسم میپردازد (ص۱۲۳) و دیدگاه اسلام نسبت به خشونت (ص۱۳۳) و شیوه دعوت به اسلام (صص۱۳۵-۱۴۴) و رابطه آن با صلح و امنیت بررسی میشود. (ص۱۴۸) دیپلماسی اسلامی نیز مورد توجه قرار گرفته است (ص۱۴۹).
فصل ششم به بررسی جهاد، تروریسم، خشونت و افراطگرایی و روابط بینالملل از منظر فقه و کلام شیعه امامی میپردازد (ص۱۶۳) و به جهاد ابتدایی (ص۱۹۴) و دفاعی (ص۱۹۹) نیز اشاره شده است. فصل هفتم به بررسی مقایسهای جهاد از منظر امامیه و تکفیریها پرداخته (ص۲۰۹) و زمینهها و اهداف جهاد و تروریسم را ذکر کرده است. (ص۲۱۴-۲۲۰) همچنین انتحار و استشهاد از منظر تشیع و تکفیریها بررسی شده (ص۲۲۵) و شرایط عملیات استشهادی و تفاوت آن با عملیات انتحاری ذکر شده است (ص۲۲۷-۲۲۸).
ارزیابی کتاب
یکی از ویژگیهای مثبت این کتاب، جمعبندی مطالب در پایان هر فصل و خلاصهسازی کلی در انتهای کتاب است. با این حال، یکی از نقاط ضعف آن وجود مطالب تکراری است؛ بهطور مثال، در فصلهای سوم، پنجم و ششم به موضوعاتی مانند دعوت به دین اسلام، جهاد و تروریسم از منظر اسلام پرداخته شده است.
جهاد اسلامی
نویسندگان در فصل چهارم به بررسی جهاد شرعی از دیدگاه اسلام پرداختهاند و شباهتها و تفاوتهای آن با اقدامات تروریستی را تحلیل کردهاند. (ص۹۵) آنان واژگان مرتبط با جهاد شرعی را از نظر لغوی و متون دینی مورد بررسی قرار دادهاند. (ص۹۴-۱۰۵) همچنین، واژگان مشابه جهاد در قرآن مانند حرب، محاربه، قتال، مقاتله، غزوه، دفاع و مدافعه و سبک دم را معنا کرده و تفاوتهای آنها با جهاد را در یک الگو بیان کردهاند (ص۱۰۷).
نویسندگان معتقدند که ادیان الهی هرگز به پیروان خود اجازه قتل و کشتار غیرمومنان به دلیل کفرشان را نمیدهند و وجود عقاید مخالف را تا زمانی که در حد عقیده باقی بماند و اقدام عملی خصمانه علیه مومنان صورت نگیرد، مجوزی برای کشتار نمیدانند. و بر اساس آیه ۱۰۸ سوره انعام حتی از دشنام دادن به مقدسات آنان نیز جلوگیری کردهاند. (ص۱۰۸) به گفته نویسندگان، دستور اولیه اسلام همزیستی مسالمتآمیز و صلحآمیز میان انسانهاست. از دیدگاه اسلام و طبق آیه ۸ سوره ممتحنه تا زمانی که دولتی تهدیدی علیه امنیت، مصالح و عزت مسلمانان ایجاد نکند، اقدام عملی و کشتار آنها جایز نیست. به عبارت دیگر، جهاد شرعی ابزاری برای تحقق امنیت، صلح و رفع فتنه، فساد، ظلم و بیعدالتی در جهان است و ماهیت دفاعی و بازدارندگی دارد، نه ماهیت تجاوزکارانه یا خشونتگرایانه (ص۱۰۹).
دعوت به اسلام و جهاد شرعی از منظر اسلام دارای جایگاه و ارزشی والا و اهمیت فراوان است و آیاتی همچون آیه ۴۰ سوره حج و روایات متعدد این مطلب را تأیید میکنند. (ص109) نویسندگان مینویسند که جهاد شرعی دارای دو بعد است: بعد درونی و بعد بیرونی. مبارزه با نفس و تمایلات نفسانی را جهاد اکبر و مبارزه با دشمنان را جهاد اصغر معرفی کردهاند (ص۱۱۱).
زمینه ها و عوامل جهاد
مولفان بیان کردهاند که جهاد شرعی دارای علل و عوامل متعددی است. آنها هفت عامل را ذکر کردهاند: دفاع از دین و نظام اسلامی، مقابله به مثل، دفاع از سرزمینهای اسلامی، مقابله با پیمانشکنی و نقض حقوق انسانها، مقابله با توطئه و فساد، رفع فتنه، و دفاع از مظلومین و مستضعفان. نویسندگان به آیات مختلفی همچون آیه ۱۹۴ سوره بقره، آیه ۱۲ سوره توبه، آیه ۱۳ سوره توبه، آیه ۳۳ سوره مائده، آیه ۲۱۷ سوره بقره، آیه ۱۹۳ سوره بقره و آیه ۷۵ سوره نساء استناد کردهاند (ص۱۱۲-۱۱۷).
آنها به ارتباط بین دعوت دینی، جهاد و تروریسم پرداختهاند و به آیه ۳ سوره انسان، آیه ۲۵۶ سوره بقره و آیه ۲۹ سوره کهف استناد کردهاند. نویسندگان معتقدند که ضرورتاً رابطهای بین دعوت دینی، جهاد و تروریسم وجود ندارد و ایجاد چنین رابطهای به ماهیت دین بازمیگردد. بنابراین باید توجه داشت که دین چه نوع ماهیتی دارد. دینی که برای رساندن انسانها به کمالات انسانی تشریح شده است، نمیتواند تروریسم را در برنامه هدایت خود قرار دهد و با آن مخالفت میکند (ص۱۱۸-۱۲۱).
به گفته مولفان، جنگهای پیامبر جنگ ابتدایی نبود بلکه جنگ دفاعی بود و هدف آن هدایت مردم و دعوت به اسلام و توحید بود. در این جایگاه همیشه زمینه و علتی وجود داشت که باعث حمله پیامبر به مشرکین یهودیان و دیگر دشمنان شده است. (ص۱۴۱) نویسندگان معتقدند با توجه به مطالب مطرح شده در دعوت اسلامی خشونت و اجبار جایی ندارد و اصل در اسلام بر آزادی و اختیار است و برای ادعای خود به آیه ۲۵۶ سوره بقره استناد کردهاند. همچنین معتقدند از نظر اسلام هیچکس به عنوان دعوت حق ندارد آرامش آزادی حقوق طبیعی و حریم دیگران را نقض کند آیه ۲۹ سوره کهف استناد کردند (ص۱۴۳).
شرایط جهاد
تروریسم از نگاه اسلام
در فصل سوم، جمشیدی و طوسی بیان میکنند که اسلام همچون هر مکتب دیگری دارای نظام معرفتی نظری و عقیدتی است و با تروریسم و خشونتهای غیرقانونی مخالفت کرده و به مقابله با آن پرداخته است. (ص۶۹) آنها اشاره میکنند که بر اساس آیات ۲۷ تا ۳۰ سوره مائده، اولین اقدام تروریستی به قتل هابیل توسط قابیل برمیگردد، زیرا قابیل به طور ناگهانی به هابیل حمله کرد و او را کشت. (ص۷۰)
گردآوران میگویند که ترور و تروریسم به معنای امروزی در متون دینی اسلام یافت نمیشود، اما مفاهیمی وجود دارد که با این معانی ارتباط دارند. (ص۷۱) نویسندگان بیان میکنند که واژگان مرتبط با ترور و تروریسم به دو دسته تقسیم میشوند: الف) مفاهیم منفی: ۱۴ واژه که نشاندهنده کنش یا رفتاری هستند که اسلام آن را نهی کرده و به عنوان ظلم و عمل ناحق محسوب میشود، مانند ارهاب، محاربه، فتک، تجاوز، ارعاب، عنف، شکنجه، خشونت و تکفیر؛ ب) مفاهیم خنثی که در شرایط خاص به عنوان رفتار ناحق معرفی میشوند، مانند قتل، عذاب، تعذیب، مجازات، شکنجه، قتال، مقاتل و حرب. (ص۷۲) مولف ۲۲ واژه مرتبط با ترور و تروریسم را بررسی کرده و آنها را از نظر لغوی، آیات و روایات تحلیل کرده و شباهتها و تفاوتهایشان با واژههای ترور و تروریست را نیز مطرح کرده است. آنها به آیاتی همچون آیه ۴۰ سوره بقره، آیه ۶۰ سوره انفال، آیه ۳۳ سوره مائده، آیه ۳۲ سوره مائده، آیه ۲ سوره نور و آیه ۷۸ سوره نساء استناد کردهاند. (ص۷۲-۹۰)
مولفان تأکید میکنند که اسلام با هرگونه اقدام و رفتار تروریستی، خشونتآمیز و ظالمانه مخالف است و پیروان خود را از آن نهی کرده و به همزیستی مسالمتآمیز و محبتآمیز دعوت کرده است. آنها به آیات ۳۲ و ۳۳ سوره مائده استناد میکنند و آن دو را از مهمترین دلایل نفی ترور و تروریسم میدانند. (ص۹۰-۹۱) نویسندگان میگویند که اسلام به صورت عملی نیز با ترور و تروریسم مخالفت کرده است، مانند اقدام مسلم بن عقیل که از ترور ابن زیاد خودداری کرد. (ص۹۲)
نویسندگان در فصل پنجم به بررسی دیدگاه اسلام درباره رابطه تروریسم و جهاد دینی پرداختهاند. آیا این رابطه را مشابه خشونت میدانند یا آن را رد میکنند؟ (ص۱۲۳) نویسندگان توضیحاتی اجمالی درباره اسلام و ارکان سهگانه آن یعنی اعتقادات، اخلاقیات و احکام ارائه دادهاند. در بخش اعتقادات، موضوعات هستیشناسی و انسانشناسی را مطرح کرده و در ادامه به اخلاقیات و احکام عملی اشاره کردهاند. (ص۱۲۳-۱۳۲) آنها معتقدند که اعتقادات، اخلاقیات و احکام با یکدیگر تعامل دارند و بر یکدیگر تأثیر میگذارند (ص۱۳۲).
به گزارش مولفان بسیاری از مستشرقان و غربیان اسلام را دین خشونت و شمشیر معرفی کردهاند، در حالی که اساس اسلام خلاف این را نشان میدهد. نویسندگان بیان میکنند که واژه خشونت در قرآن و متون دینی نیامده، اما ۱۷۵ مورد از کلمات مرتبط با قتل و جنگ دشمنان ذکر شده است. در مقابل، کلماتی که بر مهر و مدارا دلالت دارند مانند حسن، مودت، عدل، رحمت و رفق در قرآن آمدهاند. (ص۱۳۳) بیان میشود که علاوه بر آیات قرآن، سیره اهل بیت(ع) نیز بر رفق و مدارا تأکید دارد و روایات متعددی در این زمینه وجود دارد. (ص۱۳۴)
جمشیدی و طوسی معتقدند که در اسلام اصل بر صلح و همزیستی مسالمتآمیز است و اقداماتی مانند ترور و خشونت ناپسند معرفی شدهاند. آنها به آیاتی همچون آیه ۱۳۴ سوره آل عمران و آیه ۸۵ سوره حجر استناد کرده و ثابت میکنند که اسلام دین مهر و مهربانی است. نویسندگان بیان میکنند که اسلام به عنوان شریعتی جامع و کامل، انسانها را به اسلام دعوت میکند و این دعوت از ضروریات دین است، آیه ۱۲۵ سوره نحل این مدعا را تأیید میکند. (ص۱۳۵) آنها دمیگویند برخلاف نگاه تکفیریها و برخی مستشرقان غربی، دعوت اسلام بر مبنای زور و خشونت نیست بلکه پذیرش دعوت طبق میل و اراده افراد انجام میشود. (ص۱۳۶)
مولفان بیان میکنند که استفاده از خشونت برای دعوت انسانها به دین اسلام امری ناپسند دانسته شده و سیره اهل بیت نیز بر این مطلب دلالت دارد. آیاتی همچون آیه ۱۲۵ سوره نحل، آیه ۱۰۸ سوره یوسف و آیه ۱۵ سوره شورا بر وجوب دعوت دلالت میکنند. (ص۱۳۷) به گفته جمشیدی و طوسی علاوه بر آیات متعدد که بر وجوب دعوت مردم به اسلام تأکید دارند، سیره عملی اهل بیت نیز این مدعا را ثابت میکند. بر اساس آیات متعدد همچون آیه ۲۱۴ سوره شعراء و آیه ۱۰۷ سوره انبیاء، یکی از وظایف اصلی پیامبر انذار و دعوت به دین اسلام بوده است. (ص۱۳۸-۱۳۹)
نویسندگان این سوال را مطرح میکنند که آیا عدم پذیرش دعوت پیامبر تبعاتی دارد؟ در پاسخ به این سوال، با ذکر آیات متعدد همچون آیه ۲۰ سوره آل عمران، آیه ۸۲ سوره نحل، آیه ۵۴ سوره نور، آیه ۴۰ سوره رعد، آیه ۱۲ سوره تغابن، آیه ۶۷ سوره مائده و آیه ۳۲ سوره احقاف، بر این باورند که خداوند تنها وظیفه دعوت را به پیامبر واگذار کرده و هرگز به ایشان اجازه نداده است که در برابر عدم پذیرش دعوت به خشونت و جنگ مبادرت ورزد.(ص۱۴۰)